«زیبایی شناسی پوشاك زنان»؛ سیده راضیه یاسینی؛ انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات چرا باید «زیبایی شناسی پوشاك زنان» را خواند؟

محمدرضا زائری،   3990815140 ۱ نظر، ۰ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

پژوهشگاه فرهنگ،هنر و ارتباطات وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مركزی علمی است كه با هدف تأمین نیازهای پژوهشی وزارت ارشاد تأسیس شده و قرار بوده مطالعات اولیه و بررسی های لازم برای سیاست گذاری های این نهاد حاكمیتی را در حوزه فرهنگ و هنر انجام دهد

«زیبایی شناسی پوشاك زنان»

نویسنده: سیده راضیه یاسینی

ناشر: انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، چاپ اول 1399

535 صفحه، 60000 تومان

 

****

 

پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مركزی علمی است كه با هدف تأمین نیازهای پژوهشی وزارت ارشاد تأسیس شده و قرار بوده مطالعات اولیه و بررسی های لازم برای سیاست گذاری های این نهاد حاكمیتی را در حوزه فرهنگ و هنر انجام دهد. 

این كه سیاست گذاری ها تا چه اندازه بر اساس مطالعات علمی این پژوهشگاه صورت می گیرد موضوع این یادداشت نیست و ناگفته پیداست كه به دلایل گوناگون سیاست‌گذاری‌ها همیشه تابع عوامل و مؤثرات بیرونی دیگری هستند، چنان كه مدیران شبكه‌های صدا و سیما معمولا بر اساس نتایج مركز تحقیقات تصمیم نمی‌گیرند و با این كه این مركز یكی از مهمترین نهادهای تخصصی در حوزه پژوهش اجتماعی و سنجش افكار عمومی است، برنامه ریزی مدیران رسانه ملی چندان ربطی به مطالعات آن ندارد!

به هر حال اما پژوهشهایی در این گونه مراكز انجام می شود و بعضا به صورت كتاب انتشار می یابد كه بسیار ارزشمند و قابل استفاده‌اند، از جمله كتاب «زیبایی شناسی پوشاك زنان پس از انقلاب اسلامی» كه حاصل پژوهش و مطالعه مفصل و گسترده خانم دكتر سیده راضیه یاسینی است.   

مؤلف اعتقاد دارد یكی از چیزهایی كه باعث شده سیاست‌های حاكمیتی درباره موضوع حساس و پیچیده حجاب دچار مشكل باشد، غلبه رویكرد سیاسی و غفلت از بعد مهم زیبایی شناسی در توجه به مسأله پوشش بانوان است. 

وی نخست به اصل مشكل اذعان می كند: «باید پذیرفت كه امروزه پوشاك بخش بزرگی از زنان با آنچه مطلوب نظام فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بوده و بر آن اصرار ورزیده است، فاصله بسیار دارد. ورود به موضوع پوشش و پوشاك زنان به مثابه مسأله ای دستوری (سیاستی) و حل آن با تمسك به ابزارهای حاكمیتی، تا كنون ناكارآمدی خود را آشكار ساخته است» و بنابراین «لحاظ نشدن وجوه فرهنگی و هنری پوشاك و توجه به آن به مثابه موضوع یا ابزار سیاسی صرف، دلیل اصلی ناكامی در حل مسأله و بازتعریف و تولید پوشاك متناسب با اقتضاءات و نیازهای امروز زن ایرانی است.»

نویسنده با این مقدمه به مطالعه دقیق ادوار مختلف تاریخی پرداخته و برای شناخت روشن‌تر مساله ناچار پیشینه موضوع را از دوران صفویه تا پیروزی انقلاب به صورت كامل بررسی كرده و مخصوصا نقش ناصرالدین شاه قاجار و پهلوی را در غفلت از خصوصیات جامعه چندفرهنگی ایران مورد توجه قرار می دهد.

وی دوران بعد از انقلاب اسلامی  -حدود چهل سال- را به چند مرحله تقسیم می كند و به ترتیب از سال ٥٧ تا ٥٩ را دوره گذار انقلابی ، از ٥٩ تا ٦٧ را دوره ارزش گرایی/ دفاع مقدس، از ٦٧ تا ٧٦ را دوره پساجنگ / سازندگی، از ٧٦ تا ٨٤ را دوره اصلاح طلبی/ آزادی خواهی، از ٨٤ تا ٩٢ را دوره اصول گرایی/ بازگشت به ارزشها و نهایتا از ٩٢ تا ٩٦ را دوره اعتدال گرایی می نامد و تحولات اجتماعی مربوط به پوشش بانوان را در هر دوره مطالعه و بررسی می كند.  

روش او در این پژوهش تحلیل گفتمان انتقادی است و داده های متنوعی از سفرنامه های سیاحان اروپایی به ایران و عكس های دوره قاجار تا مجموعه های تلویزیونی و فیلم های سینمایی یا محتوای شبكه های اجتماعی و فضای مجازی را زیر ذره بین قرار داده است. 

نتیجه این مطالعه و پژوهش مفصل و عمیق كتابی بسیار جذاب و قابل توجه شده كه گذشته از پدیده پوشش بانوان، سیری در تحولات اجتماعی ادوار مختلف تاریخ ایران را به خواننده ارائه می كند. 

خواننده كتاب اگر جوانی باشد كه خود این چهل سال را تجربه نكرده، با شوق سیر این تحولات اجتماعی را مطالعه می كند و اگر بزرگسالی باشد كه همه این سالها را با تمام وجود لمس كرده از بازخوانی و یادآوری این تجربه‌ها بر سر ذوق خواهد آمد و از مرور سریع آنها تعجب خواهد كرد، زیرا مجموع عكس ها و نمودارها و جدول ها و مستنداتی كه در كنار هم قرار گرفته تصویری دیدنی از سیر تحول موضوع به دست داده است.