گروه تعاملی الف-
روز چهارشنبه ۲۷ تیرماه ۱۴۰۳ یک مرسوله از یکی از شهرک های اطراف تهران به مقصد نارمک پست می شود. به گفته فرستنده، این بسته به روال معمول باید فردا تا ظهر به دست گیرنده برسد. رهگیری مرسوله نیز نشان می دهد بسته یادشده روز پنجشنبه وارد پست منطقه ۱۶ تهران شده و به نامه رسان منطقه تحویل شده. اما گیرنده تا امروز ، سه شنبه 2 مردادماه آن را دریافت نکرده است!
اولین گمان گیرنده در روز پنجشنبه ۲۸ تیرماه پس از دریافت نکردن بسته این است که شاید تعطیلات وسط هفته در تاسوعا و عاشورا روال کار پست را کند کرده باشد اما پس از برخورد اتفاقی با پستچی منطقه در روز شنبه ۳۰ مرداد متوجه می شود که بسته پستی اصلا به او تحویل داده نشده است در حالی که کد رهگیری مرسوله نشان می داد مرسوله به مامور پست منطقه تحویل شده! با این حال پس از اظهار بی اطلاعی مامور پست، گیرنده منتظر، دوباره با کد رهگیری وارد سایت پست می شود و با کمال تعجب این بار می بیند در سایت پست درج شده که بسته پستی در همان روز پنجشنبه به نامه رسان دیگری تحویل شده است!
گیرنده با خود می گوید طبیعتا روز پنجشنبه نامه رسان تغییر کرده و احتمالا نامه رسان دوم تحویل مرسوله را به شنبه موکول کرده و با اینکه روز شنبه، پستچی اصلی اظهار بی اطلاعی کرده در روز یکشنبه بالاخره حتما نامه رسان دوم بسته را تحویل خواهد داد. اما نه فقط روز یکشنبه بلکه روز دوشنبه نیز انتظار بی فایده بود و گیرنده ظهر روز 1 مرداد، خودش به منطقه پستی ۱۶ مراجعه می کند به این گمان که شاید پستچی دوم بسته را آورده و زنگ آپارتمان کار نکرده و شاید زنگ منزل را اشتباهی زده اند و... .
پس از مراجعه به بخش مرسوله های معطله و دادن کد رهگیری، گیرنده را به بخشی راهنمایی می کنند که بسته را از آنجا دریافت کند. گیرنده بی نوای ما هم خودش را آماده می کند که در بخش مربوطه بگوید چرا مامور محترم پست زنگ را اشتباهی زده یا چرا اصلا مامور پست تغییر کرده و.... اما همینکه اولین جمله از دهانش خارج می شود متصدی بخش مربوطه می گوید اصلا بسته پستی شما به مامور تحویل داده نشده چون مامور نداشتیم! در پاسخ به تعجب گیرنده هم می گوید کارمان زیاد است و مامور پست حاضر نشده بسته را بیاورد!
این شهروند سرگردان و حالا متعجب می گوید خب گناه مردم چیست که از همه جا بیخبر منتظر مرسوله هایشان هستند، مرسوله هایی که برای ارسال و رسیدن به مقصد، اداره پست پولش را هم دریافت کرده؟! می گوید به رییس مان بگویید و اضافه می کند شماره مرسوله را بدهید بروم بسته تان را بیاورم.
شماره می گیرد و پشت دیواری می رود که پر از بسته ها و جعبه های مقوایی پستی است. اما هر چه می گردد بسته را پیدا نمی کند!
کم کم تعداد افرادی که حضورا به پست منطقه۱۶ برای دریافت بسته مراجعه کرده اند بیشتر می شود. «شاید همه آنها مثل من نباشند. حتما در منزل نبوده اند یا نشانی اشتباه داده شده یا... » گیرنده بلاتکلیف داستان ما این احتمالات را با خودش مرور می کند و کارمند پست هم با ابراز ناراحتی مدام از حجم کار بالا و دست تنها بودن مدام سراغ همکاری را می گیرد که معلوم نیست کجاست!
بالاخره همکارش هم می آید اما او هم نمی تواند کمکی کند!
گیرنده کلافه ما باب صحبت را با یکی از مراجعینی که بعد از او وارد اتاق شده است باز می کند. اما چیزی که این مراجعه کننده با خونسردی و آرامش می گوید تمام تصورات گیرنده را به هم می زند: «من الان دو ماهی می شود که خودم برای گرفتن بسته هایم مراجعه می کنم!!»
گیرنده بلاتکلیف می پرسد: یعنی چی؟ چرا؟
مراجعه کننده خونسرد می گوید: «می گویند، مامور نداریم!! »
با شنیدن این حرف، گیرنده معطل در مرحله مرسوله های معطله دیگر از عصبانیت نمی تواند فقط نظاره گر باشد از کارمند مربوطه سراغ رییس شان را می گیرد و به اتاق بغل می رود که چند میز وجود دارد و معلوم نیست مدیر چه کسی است! به یکی که از همه مدیرتر به نظر می رسد و مشغول یکی بدو با یک مراجعه کننده عصبانی دیگر برای دریافت کارت سوخت است می گوید:« آقا این چه وضعی است چرا بسته پستی مردم را تحویل شان نمی دهید. الان هم که آمده ایم خودمان مرسوله را بگیریم، همکارتان دست تنهاست و بسته را پیدا نمی کند! »
بعد از رد و بدل شدن مشتی حرف های بیهوده همیشگی، شهروند بلاتکلیف به اتاق قبلی بر می گردد که ببیند مرسوله اش بالاخره پیدا شده یا نه؟! اما خبری نیست و کارمند خسته، غرولند کنان این سو و آن سو می رود. بعد از حدود 40 دقیقه رو به چند نفری که برای دریافت بسته شان آمده اند می گوید شماره های تلفن و کد مرسوله را بدهید بعد از پیدا شدن با شما تماس می گیریم!
ساعت تقریبا ۲ بعداز ظهر روز دوشنبه است و چند شهروند «معطله»(!)، دست از پا درازتر از اداره پست منطقه ۱۶ خارج می شوند به امید اینکه تا پایان ساعت اداری یا حتی کمی دیرتر با آن ها تماس گرفته شود. اما چنین اتفاقی نمی افتد و انتظار ارسال یک بسته پستی از یکی از ادارات پست تهران به محله ای در نزدیکی همان اداره پست وارد ششمین روز می شود!
شهروند معطله این داستان، ناخودآگاه صحبت آقای مخبر را در روزهای گذشته به یاد می آورد که در جلسه هیات دولت می گفت مبادا در این روزهای آخر شل کنید!
به نظر می رسد پست شل نکرده، بلکه کلا رها کرده آقای مخبر!
امضا محفوظ