چماق بنزین !

یوسف مشفق، گروه اقتصادی الف،   4030619096 ۴۰ نظر، ۶ در صف انتشار و ۱۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

«بنا بر روایت برخی کارشناسان از آمار ارائه‌شده توسط آژانس بین‌المللی انرژی، ایران در مجموع ۱۲۷ میلیارد دلار یارانه انرژی اعطا می‌کند و فقط ۲۵ درصد این یارانه اعطایی که رقمی معادل ۳۱ میلیارد دلار است به مردم و مصرف‌کنندگان خرد می‌رسد و ۷۵ درصد این یارانه و رقم ۹۶ میلیارد دلار، نصیب گروه‌های اقتصادی خاص، پرقدرت و ذی‌نفوذی چون فولادی‌ها، پتروشیمی‌ها و ... می‌شود»

اظهارات اخیر معاون اول رئیس‌جمهور مبنی بر پایین‌بودن قیمت بنزین، واردات گران و فروختن ارزان آن و مصرف زیادی که این واردات را منجر شده و حتی صحبت‌های چند هفته قبل شخص رئیس قوه‌مجریه و گلایه‌های مطروحه در این خصوص، دارای فرامتنی است که از یک نگاه محدود و تقلیل‌یافته‌ای حکایت می‌کند. اینکه ادعاها پیرامون ارزان‌‌بودن قیمت بنزین در ایران و متعاقباً مصرف بالای آن تا چه اندازه قابل اعتناست باید مورد تدقیق کارشناسان مختلف این حوزه قرار گیرد چون در شرایطی که بسیاری از سیاسیون و طیفی از اقتصادانان تأکید بسیاری بر ارزانی قیمت حامل‌های انرژی و به‌خصوص بنزین دارند، عده دیگری هم معتقدند که این هیاهوهای بسیار از اساس باطل بوده و آن‌طور که حامیان آزادسازی تاکید دارند، نرخ بنزین ارزان نیست و دامن‌زدن به بحث و جدل‌های بسیار در این خصوص، ایجاد پیش‌زمینه ذهنی برای دست‌بردن در قیمت‌ها و گران‌کردن حامل‌های انرژی است و همین مسئله، تردیدهایی را در خصوص روایت‌های پرتکرار طیف معتقد به ارزانی بنزین و اثر آن بر مصرف بالای کنونی ایجاد می‌کند. 

با فرض پذیرش ادعاهای غالب این روزها و قبول‌کردن ارزان‌بودن نرخ بنزین و مصرف خارج از قاعده‌، اظهارات اخیر مسئولین و مقاماتی که مدام بر این مسئله تاکید دارند را از زوایه دیگری بنگریم. اگر بپذیریم که قیمت‌های فعلی بنزین ارزان بوده و حتی به‌دلیل نیاز جامعه به واردات هزینه‌های بسیاری هم به اقتصاد کشور وارد می‌شود، تبدیل کردن این مسئله به چماقی که بر سر مردم کوفته می‌شود، امری ناپسند و ناخوشایند بوده که با واقعیات حاکم بر اقتصاد ایران تناسبی ندارد و تاکید مداوم بر آن، حکم پاشنه‌آشیل برای مقاماتی را دارد که بر اقتصاد انرژی در کشور می‌تازند. پافشاری مطلق بر ارزانی بنزین و دخیل کردن این مسئله در افزایش مصرف و شرایطی که دولت را مجبور به واردات کرده، یک وجه مسئله است اما بر ابعاد دیگر این موضوع مورد مناقشه پرداخت چندانی صورت نمی‌گیرد.

آنانی که دائماً بر طبل ارزانی بنزین و لزوم تغییرات قیمتی – چه به‌صورت پلکانی و چه به‌صورت دفعتی و شوک‌درمانی – برای کاهش مصرف و عدم واردات می‌کوبند به ملزومات این موضوع توجه چندانی نکرده و از نگاه تک‌بعدی و یک‌سویه‌ای برخوردارند. زمانی که بیشتر خودروهای کشور مصرف سوخت خارج از قاعده و غیرنرمال را دارند، وقتی سبد سوختی کشور دچار محدودیت‌های فراوانی است و CNG و LPG در صنعت خودروسازی کمرنگ بوده و حتی غایب است، مادامی که حمل و نقل عمومی در کشور با ضعف‌ها و نقصان‌های بسیاری روبروست و کمبودهای مترو، اتوبوس و تاکسی مردم را به استفاده از خودروهای شخصی سوق می‌دهد که همه این‌ها عوامل غیرقیمتی دخیل در افزایش مصرف بوده و دولت را به‌سوی واردات هدایت می‌کند، چرا باید دائماً نرخ پایین بنزین را در افزایش مصرف دخیل دانسته و بر دست‌بردن در نرخ آن تاکید کرد؟ آیا کلیدی بودن قیمت بنزین بر سطح معیشت مردم و اثر آن بر نرخ تورم برای دولت‌مردان اثبات نشده که در همین ابتدای کار، این‌چنین موضوع بنزین را به متن آورده‌اند؟

حتی بنا بر روایت برخی کارشناسان از آمار ارائه‌شده توسط آژانس بین‌المللی انرژی، ایران در مجموع ۱۲۷ میلیارد دلار یارانه انرژی اعطا می‌کند و فقط ۲۵ درصد این یارانه اعطایی که رقمی معادل ۳۱ میلیارد دلار است به مردم و مصرف‌کنندگان خرد می‌رسد و ۷۵ درصد این یارانه و رقم ۹۶ میلیارد دلار، نصیب گروه‌های اقتصادی خاص، پرقدرت و ذی‌نفوذی چون فولادی‌ها، پتروشیمی‌ها و ... می‌شود و همین مسئله حاکی از آن است که مردم در مصرف بالای انرژی، علی‌الخصوص بنزین و محتاج‌شدن کشور به واردات مقصر نیستند. 

دلایل مصرف خارج از قاعده بنزین که بنا بر روایت دولت‌مردان، هزینه‌های هنگفتی را به دلیل واردات به اقتصاد کشور تحمیل کرده تنها ریشه در قیمت پایین نداشته و رد پای عوامل دیگر در آن مشاهده می‌شود و منطقی نیست مادامی که زیرساخت‌های لازم و توسعه مورد نیاز در حوزه‌های زیرساختی حاصل نشده به سیاست‌های قیمتی روی آورد که حاصلش تورم فراگیر و نارضایتی‌های اجتماعی باشد.