به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، این شیوه برای یادگیری دقیق متون مهم و تأثیرگذار، از دیرباز در میان مردمان رایج بوده است. از این رو، طبیعی است که نگارش روایات پیامبر(ص) نیز در میان پیروان ایشان پدید آمده و رواج یابد.
بر پایه روایات نبوی، شیوه کتابت روایات نبوی، توصیه شخص پیامبر اکرم(ص) به اصحاب بود که بدانان می فرمود:
این دانش را بنویسید.
یا می فرمود:
دانش را با کتابت، در بند کرده، [نزد خود] حفظ کنید.
همچنین می فرمود:
این علم را بنویسید که در دنیا یا آخرت، به شما سود می رساند.
گاه برخی افراد در باره نوشتن روایات پیامبر اکرم(ص) پرسش می کردند و ایشان، نگارش آن را تأیید می کرد. از جمله، رافع بن خدیج می گوید:
از پیامبر خدا(ص) پرسیدم: آیا ما سخنانی را که از شما می شنویم، مکتوب کنیم؟ فرمود: «آنها را بنویسید. هیچ اشکالی ندارد».
پس از فتح مکه، پیامبر اکرم(ص)، خطبه ای خواند و احکامی در باره مکه بیان کرد. پس از پایان سخن، مردی یمنی به نام ابوشاه (ابو شاة)، از پیامبر اکرم درخواست کرد تا سخنان ایشان، برای او نوشته شود. پیامبر اکرم به اصحاب خویش دستور داد:
این خطبه را برای ابوشاه بنویسید.
شخصی خدمت پیامبر(ص) رسید و از کم حافظه بودن خود، شکایت کرد. پیامبر اکرم(ص)به دستان او اشاره کرد و فرمود:
از دستت، کمک بگیر و این آثار را مکتوب کن.
امام علی(ع) و نگارش احادیث پیامبر(ص)
امام علی(ع)، نقش اصلی و بی نظیری در کتابت حدیث نبوی داشت و نخستین و بزرگ ترین نگارنده احادیث پیامبر(ص)بوده است. ایشان، نگارش پیمان نامه های رسمی پیامبر(ص) را بر عهده داشت و افزون بر آن، مجموعه های «صحیفه امام علی(ع)» و «کتاب امام علی(ع)» را نیز از سخنان ایشان، گرد آورده است.
«صحیفه امام علی(ع)»، نوشتار کوچکی از سخنان پیامبر(ص) است که به غلاف شمشیر امام علی(ع) متصل و همیشه همراه ایشان(ع) بوده است.این نوشتار، در مصادر معتبر حدیثی اهل سنّت، فراوان یاد شده و نزد آنان، مشهور است. احادیث آن نیز در کتاب های معتبر حدیثی اهل سنّت، نقل شده اند.
نام این صحیفه، ده بار در صحیح البخاری، سه بار در صحیح مسلم و پنج بار در دیگر کتاب های مشهور اهل سنّت، آمده است که مجموعا نُه حدیث را حکایت کرده اند.
کتاب امام علی(ع)، کتابی بزرگ بوده که ذکر آن و روایاتش در منابع حدیثی شیعه، پُرتکرار است. اهل بیت(ع)نیز بدان استناد کرده و احکامی از آن را برخوانده اند.
شیوه تدوین این کتاب، بدین صورت بوده است که پیامبر(ص)، مطالب مختلفی را بر امام علی(ع) املا می کرد و ایشان نیز آنها را به نگارش در می آورده است.
اُمّ سلمه، همسر پیامبر(ص) می گوید:
پیامبر خدا(ص) در حالی که علی(ع) نزد وی بود، پوستی دبّاغی شده خواست. ایشان، پیوسته املا می کرد و علی(ع) می نگاشت تا آن که داخل پوست و پشت گوشه های آن، از نوشته پُر شد.
امام علی(ع) در باره محتوای این کتاب فرموده است:
تمام آیاتی که خداوند متعال بر محمّد(ص) نازل کرد، با املای پیامبر خدا و خطّ خودم در نزد من است. تأویل تمام آیات نازل شده، حلال ها و حرام ها، حد، حکم و هر چیزی که امّت تا روز قیامت به آن محتاج است، حتّی دیه اندک جراحت، با املای پیامبر خدا و خطّ من، نوشته شده و موجود است.
در توصیف این کتاب، آمده است: صحیفه ای از پوست به طول هفتاد ذراع است و آن هنگام که همچون طومار جمع می شده، به کلفتی ران شتر بوده است.
کتاب های دیگری به خطّ امام علی(ع) با اسامی «جامعه»،«جَفر»و «صحیفة الفرائض»،معرّفی شده اند که خصوصیاتی شبیه کتاب امام علی(ع) دارند.
کتابت فرمان های پیامبر(ص)
گروه دیگری از نگاشته های حدیثی دوره پیامبر(ص)، فرمان ها، دستور العمل ها، معاهدات و نامه های حکومتی هستند که حجم انبوهی دارند.
مجموعه این نگاشته ها، از جمله به همّت مرحوم آیت اللّه علی احمدی میانجی، در کتاب مکاتیب الرسول(ص)، در چهار جلد، گرد آمده و انتشارات دار الحدیث، آن را منتشر کرده است. این کتاب، سند بارزی بر رواج کتابت سخنان پیامبر(ص) در زمان ایشان است.
نگارش حدیث از سوی دیگر اصحاب
اصحاب دیگری که سواد خواندن و نوشتن داشتند و اهمّیت سخنان پیامبر(ص) را درک می کردند، به یادگیری و نگارش سخنان پیامبر اکرم(ص)، اهتمام داشتند.
سلمان فارسی، انس بن مالک، عبد اللّه بن عبّاس و جابر بن عبد اللّه انصاری، از جمله صحابیانی بودند که احادیث پیامبر(ص) را می نوشتند.ابوبکر نیز پانصد حدیث از پیامبر(ص) نوشته بود که در زمان خلافت خود و به بهانه جلوگیری از اختلاف، آنها را آتش زد.خلیفه دوم نیز در دوره خلافت خویش، از صحابیان پیامبر(ص)خواست تا نگاشته های روایی خود را نزد او بیاورند. آنان، نوشته های حدیثی خود را در مسجد، گِرد آوردند که مجموع آنها به صورت پشته ای درآمد و سوزانده شد.ین گزارش آشکار می کند که شمار در خور توجّهی از صحابه، حدیث نگار بوده اند.
عبد اللّه بن عمرو بن عاص نیز از جمله نگارندگان حدیث در عصر پیامبر(ص)بوده است. او می گوید:
من هر آنچه از پیامبر خدا(ص) می شنیدم، می نوشتم و مقصودم آن بود که آنها را حفظ کنم. برخی قریشیان، مرا نهی کرده، گفتند: تو همه سخنان پیامبر خدا(ص) را می نویسی، در حالی که پیامبر خدا هم مانند دیگر افراد، انسانی است که در حالت خشنودی یا ناخشنودی سخن می گوید؟ من، دست از نوشتن کشیدم و این نکته را با پیامبر خدا(ص) در میان گذاشتم. فرمود: «بنویس. سوگند به کسی که جان من در دست اوست، از این دو لب، جز سخن حق خارج نمی شود».
توصیه به نگارش روایات نبوی تا آخرین روزهای حیات ایشان، ادامه داشت. تنها چهار روز قبل از رحلت پیامبر(ص)، از حاضران خواست تا قلم و دواتی بیاورند تا ایشان، متنی را کتابت کنند که با وجود آن، امّت اسلامی هرگز گم راه نشوند.
متأسّفانه، این درخواست پیامبر(ص) با اعتراض و بگو مگوی برخی، کنار نهاده شد.
ابن عبّاس، داستان جلوگیری نگارش حدیث پیامبر(ص) از سوی این چند نفر را با حالتی حزن انگیز، گزارش کرده است.