همه در یک قاب، کنار هم

نیره رحمانی، گروه فرهنگی الف،   4030913092 ۵ نظر، ۱ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

روزگاری جشنواره فیلم فجر مهمترین رویداد هنری سالانه کشور بود، نه فقط در حوزه سینما که دیگر حوزه‌ها را نیز تحت الشعاع خود قرار می‌داد. این اهمیت در خود سینما به حدی بود که به حق آن را سال تحویل سینمای در ایران می نامیدند.

تا اواخر دهه هفتاد قانون این بود که هر فیلم ایرانی که می خواست در سال آینده امکان نمایش عمومی داشته باشد، حتما باید در جشنواره فیلم فجر سال قبل شرکت کرده و به نمایش در می‌آمد. این مسئله به خودی خود بر اهمیت جشنواره فیلم فجر می افزود و  تلاش تولیدکنندگان فیلم برای رساندن آثار خود به جشنواره گاه چنان فشرده بود که روزهای منتهی به جشنواره را با یک جنب و جوش بسیار زیادی روبه رو می ساخت.  این قانون موجب می شد که همه فیلمسازان مجبور باشند آثار خود را به جشنواره ارسال کنند و به همین دلیل بعد رقابتی جشنواره نیز از اهمیت و کیفیت بالایی برخوردار می شد. خواه ناخواه همه فیلمها و فیلمسازان مهم در جشنواره حاضر بودند و آثار با کیفیتی که به بخش مسابقه راه می یافتند. بنابراین رقابتی جذاب و پرکشش را برای مخاطبان و علاقمندان به سینما در بخش مسابقه تدارک می دیدند و دیگر فیلمها نیز در بخش های جنبی جشنواره نمایش داده می شدند. با این وصف عجیب نیست اگر انتخاب از سوی داوران و دریافت سیمرغ بلورین جشنواره خود به خود اعتباری داشت و حضور فیلمسازانی از طیف های مختلف بر اعتبار سالانه جشنواره به عنوان ویترین و برآیند تولیدات یکساله سینمای ایران می افزود.

با این حال تا سالها بعد هم که این قانون برداشته شد و دیگر نمایش در جشنواره فیلم فجر، شرط لازم برای اکران در سال بعد نبود؛ بازهم جشنواره به واسطه تمایل حضور همگانی فیلمسازان از اعتبار خوبی برخوردار بود، بخصوص که دریافت جوایز جشنواره در قالب سیمرغ بلورین و دیپلم های افتخار از شأنیت و اعتبار قابل اعتنایی برخوردار بود، نکته ای که در هیجان اعلام برندگان و ابراز احساسات آنها در مراسم های پایانی جشنواره نمود آشکاری داشت. به این ترتیب جشنواره فجر در روزهای خوش خود نه تنها ویترین سینمای ایران بود بلکه فرصتی برای کنار هم قرار گرفتن، مقایسه و بررسی شرایط کمی و کیفی تولیدات سالیانه  را نیز مهیا می ساخت.

جشنواره فیلم فجر نیز همانند هر رویداد هنری و فرهنگی روزهای اوج و افول خود را داشته است، اما متاسفانه در طول دهه اخیر این مسئله در قالب خط سیری نزولی در مورد این جشنواره (به عنوان مهمترین رویداد سینمایی کشور) نمود داشته است. اوضاع و احوال نه چندان به سامان سینمای ایران بخصوص با تغییر و تحولهایی که در در دنیای رسانه های تصویری شاهدش بوده ایم و پیدا شدن رقبای تازه ای همچون شبکه خانگی، افت کیفی تولیدات سینمایی و مهمتر از آن درگیر شدن با بیماری کرونا و تعطیل شدن سالن های سینما برای مدتی طولانی و.... دست به دست هم دادند و سینمای ایران را در مسیری نزولی قرار داند. با اینکه متولیان جشنواره سعی کردند در دوران همه گیری بیماری کرونا نیز به شکلی کجدار و مریز جشنواره را برگزار کنند. اما اتخاد این تصمیم و برگزاری جشنواره ای بسیار سرد و حداقلی باعث شد که افول جشنواره فیلم فجر بیش از هر زمان دیگری خود را نشان بدهد.

در این میان اما آنچه تیر خلاص را به جشنواره شلیک کرد، ماجراهای سیاسی بود که اگر چه ربط مستقیمی به سینمای ایران نداشت، اما نهایتا پای آن به سینمای ایران هم کشیده شد. دو قطبی‌های درون جامعه و یا گسلهایی که در بین طیف های مختلف اجتماعی شاهد بودیم، نمود خود را در سینما نیز نشان دادند. قهری که میان برخی از مردم با نهادهای دولتی شکل گرفت در سینما نیز اتفاق افتاد، تحریم جشنواره از سوی برخی از دست اندر کاران سینما و یا کنار کشیدن آنها از بخش رقابتی جشنواره، فضای خاصی را پیش آورده بود. از یک سو باعث شد که فیلم های حاضر در جشنواره دیگر نماینده همه طیف های فرهنگی تولید فیلم در ایران نباشند؛ از دیگر سو همین فیلم ها نیز گاه از عواملی بهره گرفته بودند که خود را با وجود حضور فیلم ها در جشنواره از بخش رقابتی خارج می کردند.

این فضای آشفته بیشترین آسیب را به جشنواره زد. تا جایی که دیگر نه برگزاری جشنواره فیلم فجر آن شور حال همگانی در سینما را به همراه دارد و نه مخاطبان استقبال چندانی از آن نشان می دهند. دیگر از آن سانس های فوق العاده پی در پی فیلمهای جشنواره که تا پاسی از شب علاقمندان را در سالن های سینما بیدار نگه می‌داشت خبری نیست. بدتر از آن اینکه حتی برگزاری جشنواره آن اتفاق مهم فرهنگی و هنری سال نیست تا جایی که گاه برخی این پرسش را مطرح می کنند که به واقع جشنواره فیلم فجر چقدر با جشنواره‌های سفارشی و موضوعی همانند جشنواره عمار و نظایر آن می تواند تفاوت داشته باشد.

شاید زمان آن رسیده که متولیان جدید حوزه سینما، متناسب با سیاستگذاری های آشتی جویانه و در مسیر وفاق ملی که دولت حاضر  آن را جزو اولویت‌های خود قرار داده است، گامهایی جدی در مسیر بهبود شرایط بردارند. گامهایی برای رفع اختلافات، بدگمانی ها، خط کشی های خودی و غیر خودی و از این دست که متأسفانه فضای مسمومی را به وجود آورده اند. تلاشهایی برای افزودن به رنگ و لعاب برگزاری جشنواره، پهن کردن فرش قرمز ، برگزاری مراسم فتوکال برای سازندگان فیلمها و... زمانی می تواند به رونق واقعی جشنواره بینجامد که جشنواره فیلم فجر به عنوان رویدادی سینمایی چتری گسترده به اندازه همه طیف ها و جریانهای فرهنگی و هنری داخل کشور داشته باشد و شامل اکثریت قریب به اتفاق فیلمهای مهم تولید شده در آن سال باشد. در غیر این صورت حکایت آفتابه لگن هفت دست و شام ناهار هیچی خواهد شد. چیزی که در دو سه دوره اخیر شاهدش بودیم.

مدیران برگزار کننده جشنواره امسال که اولین جشنواره را در دولت مسعود پزشکیان برگزار می کنند، وظیفه ای حساس و دشوارتر از مدیران دوره های قبل دارند تا بخصوص با ایجاد فضای همدلی برانگیز،  بسیاری از هنرمندان سینمای ایران را دوباره در یک رقابت هنری دوستانه در کنار هم بنشانند. باید دید متولیان جشنواره در این دوره حساس چه خواهند کرد؟