«پشت صحنه سیاسی جنگ 33 روزه: خاطرات معاون سیاسی نبیه بری»
نوشته علی حسن خلیل
ترجمه: وحید خضاب
انتشارات شهید کاظمی، چاپ دوم 1399
384 صفحه، 50000 تومان
****
یکی از وقایع مهم در تاریخ معاصر خاورمیانه، وقوع جنگ 33 روزه و ناکامی اسرائیل در تحقق اهداف اعلامیاش بود که به شکست اسرائیل از حزب الله ترجمه شد. آنچه در نگاه همگان مورد توجه قرار گرفت نمایش قدرت حزب الله در به کارگیری تسلیحات ضد زره و متوقف کردن هجوم تانکهای اسرائیلی، تداوم شلیک موشک از زیرزمین و هدفگیری کشتی جنگی فوق پیشرفته اسرائیل به رغم بمباران شدید مناطق شیعه نشین بیروت بود. تلفات نیروهای رزمی اسرائیل دستکم دو برابر رزمندگان حزب الله بود و حزب الله در این جنگ با سربلندی بیرون آمد. بله وقتی آخر جنگ با عقب نشینی خفت بار اسرائیل همراه شد همه تصور می کنند که کل این 33 روز اوضاع بر همین منوال بوده است. اما واقعیت چنین نیست!
شروع جنگ با تلاش حزب الله برای گروگان گیری از سربازان اسرائیل برای کاهش فشار حملات اسرائیل روی غزه شروع شد. بعدها خود سید حسن نصرالله نیز اعلام کرد که اگر میدانستیم این گروگانگیری به چنین جنگی و چنین حجمی از خرابی در بیروت منتهی میشود اقدام به این کار نمیکردیم. لذا طبیعی بود که با شروع بحران و اعلام جنگ توسط اسرائیل، بخشی از نیروهای سیاسی مخالف حزب الله که تحت عنوان 14 مارس هماهنگ میشوند شروع به ملامت حزب الله کردند و فشارهای سیاسی در جهت تمکین حزب الله به درخواستهای گستاخانه اسرائیل نمودند. آنها ملامتگرانه سید حسن نصرالله مسئول خرابیها و از دست رفتن جانهای لبنانیهایی معرفی میکردند که به تبع اقدام حزب الله شروع شد. به همین دلیل به موازات جنگ نظامی در صحنه میدان، در صحنه سیاسی تعارض شدید سیاسی بالا گرفت.
در یک سمت نخست وزیر وقت فواد سینیوره قرار داشت که به دیدگاه های جریان 14 مارس گرایش داشت و انتظار داشت با اجابت درخواستهای اسرائیل و وساطت آمریکا و غرب بتوان حمله اسرائیل را متوقف کرد. در سمت دیگر حزب الله قرار داشت که پذیرش درخواستهای اسرائیل از جمله آزادی بی قید و شرط دو سرباز خود، خلع سلاح حزب الله، ایجاد منطقه حائل و حضور نیروهای بینالمللی را طلب میکرد. در عرصه سیاسی نبیه بری که ریاست مجلس را بر عهده داشت دیدگاهی اتخاذ کرد که لزوما با دیدگاه حزب الله یکی نبود ولی در مقابل دیدگاه 14 مارس قرار داشت. او معتقد بود در مقابل یک تهاجم خارجی (به هر علت درست یا نادرست) باید انسجام داخلی را حفظ کرد و یکپارچه از مقاومت در برابر تهاجم دفاع کرد و تنها یک صدای مقتدر از نظام سیاسی لبنان به خارج و نهادهای بین المللی ارسال شود. این موضعگیری چنان برای جریان حزب الله قابل قبول و منطقی به نظر میرسد که در یک نوبت شخص پیامرسان سیدحسن نصرالله به وی گفت که هر موضعی شما اتخاذ کنید حزب الله هم آن را میپذیرد. به تدریج این رابطه تشدید شد و شخص پیام رسان سیدحسن نصرالله تحولات میدانی را به اطلاع نبیه بری میرساند تا وی بتواند در اتخاذ مواضع خود درستتر تصمیم بگیرد. در شروع کار سید حسن نصرالله این پیام را می رساند که حزب الله در برابر اسرائیل دست بسته نیست اما هرچه جلوتر می رفت و موفقیتهای رزمندگان حزب الله بیشتر می شد پیامهای امیدبخش بیشتری می فرستاد و یادآور می شد که هر چه جلوتر می روند دست آنها پرتر شده و موضع برتری در جنگ پیدا کرده اند.
در طول جنگ نمایندگان غرب نظیر سفیر آمریکا، خود وزیر خارجه آمریکا، معاون وزیرخارجه آمریکا، سفیر فرانسه، نمایندگان سازمان ملل و اتحادیه عرب به رایزنی با شخصیتهای مختلف لبنانی می پرداختند و تلاش می کردند نظرات شخصیتهای گوناگون را دریابند و میزان انسجام سیاسی داخل لبنان را تخمین زنند.
نکته جالب توجه روزهای پایانی جنگ بود که اسرائیل تقریبا در عرصه میدان ناکام مانده بود اما نمایندگان کشورهای غربی تلاش می کردند در قطعنامه سازمان ملل برای توقف جنگ مطالبات اسرائیل پیش از شروع جنگ را در قطعنامه نهایی بگنجانند. در مورد تک تک بندهای آن میان نبیه بری و نخست وزیر چالشهای زیادی برقرار بود. این کتاب به زیبایی پویایی عرصه سیاست در قبال یک تحول سیاسی بیرونی (تهاجم نظامی یک کشور همسایه) را تصویر می کند و نشان می دهد شکاف سیاسی چگونه می تواند کار را برای تصمیم گیران دشوار کند و چطور روزنههایی برای اعمال فشار خارجی فراهم می کند. به باور اینجانب خواندن این کتاب برای همه علاقه مندان به عرصه سیاست به طور عام و سیاست در خاورمیانه جالب، ارزشمند و قابل توصیه است. ترجمه و چاپ کتاب هم از کیفیت بسیار خوبی برخوردار است. از مترجم بابت ترجمه این اثر گرانسنگ و کم نظیر به شخصه کمال تشکر را دارم.
*دکترای اقتصاد