گروه تعاملی الف - محمدسالار ترخانی:
جناب آقای دکتر پزشکیان سلامعلیکم
قطعا منطقی در ارزان فروختن بنزین و نفت و گاز و نان و آب و دارو و... و فراهم کردن امکان قاچاق آنها به کشورهای همسایه نیست، همانگونه که منطقی در استخدام سه میلیون نفر در ساختار دولت و شرکتهای دولتی و پرداخت حقوق دویست دلاری به عنوان حداقل اداره کار و سیصد دلاری برای بازنشستگان و پرستاران و اکثر کارمندان دولت و چهارصد دلاری برای اعضای هیات علمی دانشگاه و نهایتا پانصد دلاری برای مدیران و مسئولان رده میانی ادارات و شرکتها نیست.
همانگونه که منطقی در لزوم پرداخت حق بیمه تکمیلی توسط بازنشستگانی که سی سال حق بیمه پرداخت کردهاند (تا بتوانند دم آخر را با آرامش بگذرانند) برای پوشش حداقل هزینههای پزشکی، بیمارستانی و دارویی نیست.
همانگونه که منطقی در واگذار کردن شرکتهای ورشکسته دولتی به سازمان تامین اجتماعی و استفاده از پولهای صندوق های بازنشستگی برای احیای صنایع ضرر ده نیست.
همانگونه که منطقی در ارز چند نرخی و اهدای رانتهای مختلف به نور چشمیها نیست.
همانگونه که منطقی در سودهای سی درصدی پرداختی توسط بانک ها به قیمت ورشکسته کردن بازار سرمایه و تعطیلی واحدهای صنعتی و نابودی اموال عمومی نیست!
همانگونه که منطقی در فروش خودروهای بیکیفیت دهه نود میلادی به قیمت سوپر ماشینهای روز دنیا آن هم با پیش ثبتنام سه میلیون نفر و دریافت و بلوکه کردن سرمایه هفتصد هزار میلیارد تومانی آنها در بانک نیست!
...
خلاصه کلام ، جناب رئیس جمهور از این غیرمنطقیها کم نداریم، اگر قصد حل مسایل و مشکلات را دارید بسما... اما ابتدا از خودتان شروع کنید نه جیب و سفره مردمی که با همین نرخهای فعلی هم هفتاد درصدشان زیر خط فقر دست و پا میزنند و همین حقوقهای ناچیز را تکهتکه و کم و زیاد و با منت و تشر وسط و آخر ماه دریافت میکنند و هر سال اجاره خانه و هزینه هایشان دو برابر و سه برابر میشود.
مردم مسئولان را بر میگزینند که مشکلات شان را حل کنند، تا امور غیرمنطقی ملت و کشور حل و فصل شود.