توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 210418
ولایت فقیه و قانون اساسی
بخش تعاملی الف - سالار نامدار وندایی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : سه شنبه ۳ دی ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۰۸
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همواره بحث های بسیاری پیرامون ولایت فقیه و اعتقاد به آن بوده است، هدف این نوشتار شرحی کوتاه پیرامون معتقدان به این اصل می باشد.

گروهی از معتقدان به این اصل آن را یک مقوله ی قانونی دانسته و به واسطه ی اینکه صرفا ولایت فقیه در قانون اساسی به عنوان یک اصل آمده آن را قبول می کنند، این گروه دایره ی اختیارات ولی فقیه را نیز منوط به محدوده ی تعریف قانون می دانند و به قول خودشان: اگر ولایتی هست در زمینه ی سیاسی است نه معنوی! به تعبیری ساده تر این گروه هیچ وجه معنوی و عقیدتی برای ولایت فقیه قائل نبوده و همه ی شاخصه های اعتقادی آن را سیاسی دانسته و به این دلیل که در قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده و آنها نیز ملتزم ! به قانون اند آن را قبول می کنند.

اما گروهی دیگر اعتقاد به ولایت فقیه را نه به خاطر اینکه در قانون آمده بلکه به خاطر عقیدتی و مکتبی بودن آن می پذیرند و اصولا قانون اساسی را چون به تایید ولی فقیه رسیده قبول می کنند و نه برعکس. به اعتقاد گروه دوم ولایت فقیه مقوله ای مختص جمهوری اسلامی نبوده بلکه از صدر اسلام و بعد از معرفی حضرت علی (ع) به عنوان امام و پیشوای جامعه ی مسلمین چشمه سار ولایت به امر الهی و توسط پیامبر عظیم الشاءن اسلام (صلی الله علیه و اله وسلم) جاری شده و در طول تاریخ امامت ائمه ی معصوم (علیهم السلام) ادامه پیدا کرده است. و بعد از غیبت کبری امام زمان(عج) تا زمان ظهور ایشان امانتی است که بر عهده ی فقهای عادل و با تقوا گذاشته شده و در دوران جمهوری اسلامی که مقدمه ای برای تشکیل حکومت اسلامی است در قالب ولایت فقیه نمود پیدا کرده است.

اصولا ولایت فقیه جایگاهی سوای قانون اساسی محسوب می شود که حتی مشروع بودن قانون نیز منوط به تایید ولی فقیه می باشد. خداوند در قرآن کریم فلسفه ی بعثت انبیاء الهی را در دو مورد می داند؛ اول دعوت مردم برای عبادت خداوند و دوم فراهم کردن شرایط اجتناب از طاغوت – به معنی حکومت غیر الهی- توسط پیامبران برای مردم. قانون زمانی صبغه ی الهی پیدا می کند که مورد تایید حاکم شرع باشد و قانونی که صبغه ی الهی نداشته باشد قانون طاغوتی است و اطاعت از آن حرام و گناه است.

لذا از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی و تعریف جایگاه ولایت فقیه در قانون اساسی این شائبه ایجاد شده است که مبنای این اصل قانون اساسی می باشد ولی باید توجه داشت که بایستی ولایت فقیه مبنایی برای قبول قانون واقع شود و عکس این هیچ گاه نبوده و نخواهد بود.
 
کلمات کلیدی : سالار نامدار وندایی