در روزهای اخیر خانواده مرحوم هاشمی رفسنجانی به صدر اخبار سیاسی روز برگشته‌اند. این مسئله نیز به‌واسطه اظهارات دختر ایشان یعنی فائزه هاشمی در چهارمین سالروز درگذشت آیت‌الله هاشمی صورت گرفته است.
فائزه هاشمی در مصاحبه‌ای که چند روز قبل در وب‌سایت انصاف نیوز منتشر شد به‌صراحت اذعان میکند رأی آوردن دوباره دونالد ترامپ برای تغییر سیاست‌ها در ایران، امری مطلوب بوده تا جمهوری اسلامی با تداوم و تزاید فشار تحریمها ناگزیر و مجبور به تغییر رویه شود. او در این مصاحبه همچنین سیاست منطقه‌ای ایران در نبرد با تکفیری‌ها و داعش را زیر سؤال می‌برد و آن را فاقد دستاورد معرفی میکند.
بعد از انتشار مصاحبه فائزه هاشمی، انتقادات بسیار زیادی از طیف‌های مختلف نسبت به آن صورت گرفت. اگرچه حزب کارگزاران سازندگی تاکنون هیچ واکنشی به این مسئله نداشته است. درحالی‌که این حزب مدعی حرکت در چارچوب قانون و نظام جمهوری اسلامی بوده و همیشه تلاش داشته با اینگونه موضع‌گیری‌های ساختارشکنانه فاصله‌شان را حفظ نماید.
محسن هاشمی رفسنجانی نیز در نامه‌ای سرگشاده به خواهر خود خواستار برائت از این مواضع و اصلاح آنها شده بود. اما فائزه هاشمی در پاسخی که دیروز منتشر کرد نه‌تنها بر مواضع قبلی خود پافشاری کرد بلکه موضع‌گیری‌های برادر خود را نیز تلویحاً به دلیل در سر داشتن تمایلات او برای تصدی‌گری مناصب سیاسی ارتباط داد. فائزه هاشمی در بخشی از پاسخ خود به برادرش می‌نویسد: «به او حق می‌دهم چون برای خودش آینده‌ای ترسیم کرده و دنبال حذف موانع است». این گفته حتی نوعی انگ دوگانگی در مواضع به برادر نیز می‌باشد که صرفاً به دلیل به قدرت رسیدن چنین مواضعی اتخاذ کرده است.
روز سه‌شنبه 23 دیماه، یاسر هاشمی، پسر کوچک آیت‌الله هاشمی نیز به اظهارات خواهرش واکنش نشان داد. یاسر هاشمی اگرچه در سخنان خود به‌صراحت عنوان میکند «اگرچه به آن بخش از سخنان منتشره‌ی اخیرت در فضای مجازی نقد جدی دارم» اما در واکنشی بی‌ربط و عجیب به حاشیه دیگر این روزهای فضای مجازی یعنی سخنان امام‌جمعه موقت تهران اشاره میکند و در نهایت نیز از نگرانی برای ایران سخن میگوید.
نکته جالب آنجاست که چند سال قبل و بعد از انتخابات سال 1388، مهدی هاشمی دیگر فرزند خانواده هاشمی هم به‌صراحت در گفت‌وگوهای خود با ضدانقلاب از تمایل به افزایش تحریمها برای در تنگنا قرار گرفتن جمهوری اسلامی ایران سخن گفته بود.
البته اگر قرار باشد به عقب‌تر برگردیم میتوان مواضع و سخنان جنجالی دیگری از این خانواده را نیز بیان داشت اما موضوع مهم در این سخنان قربانی شدن منافع ملی و منافع مردم به‌پای امیال و خواسته‌های شخصی، خانوادگی و جناحی است. در واقع از دید امثال فائزه و مهدی هاشمی برای اینکه خواسته‌ها و آرزوهایشان در صحنه سیاسی ساری و جاری شود هیچ حدومرزی وجود ندارد حتی اگر تحریمها و فشار به مردم ایران نیز افزایش یابد بسیار خوب است. قطعاً این روشی خودخواهانه و برای رسیدن به اهداف خاصی است. البته مشخص است که چنین فشارهایی برای خانواده هاشمی که به برکت نظام جمهوری اسلامی رشد و پیشرفت پیدا کردند و سر سفره نظام جمهوری اسلامی نشسته‌اند هرگز وجود نداشته است. بدون شک آنها هرگز از مشکلات و مصائبی که بر اکثریت مردم ایران علی‌الخصوص اقشار ضعیف در چند سال اخیر رفته مطلع نبوده و نخواهند شد. از سوی دیگر راه یافتن بحث‌ها و در واقع جدال‌های خانوادگی به عرصه عمومی درحالی‌که مردم مشکلات عدیده‌ای نیز دارند نیز نشان‌دهنده فرض کردن خود به‌عنوان تافته‌ای جدا بافته است.
نکته جالب آنجاست در حالی این سخنان ایراد میشود که زمام امور اجرایی به دست فردی است که به لحاظ گفتمان و روش مورد تائید کامل مرحوم هاشمی قرار داشت و به‌جرئت میتوان گفت هیچ فردی در صحنه سیاست ایران تا به این اندازه به ایشان قرابت و نزدیکی نداشته است. اما در مرام این افراد هدف، وسیله را ترویج میکند و همسو شدن با ترامپ و براندازان برای شان ارزش تلقی میشود.
