هنوز چند روزی از مراسم تشییع و خاکسپاری رئیسجمهور شهید نگذشته که برخی رسانهها دور جدیدی از بیاخلاقی را آغاز کردند؛ آنهم با انتشار اخبار بیمبنای انتخاباتی. برخی از رسانهها که رویکردهای تخریبیشان همواره بر رسالت خبری لازمه برتری دارد، همزمان با برگزاری مراسم تشییع و در حالی که هنوز جامعه ایران داغدار این ضایعه بزرگ بود، شروع به تخریب سیاسی افراد و گمانهزنیهای بیمبنا کردند. برخی مدعی شدند که بلافاصله پس از شهادت رئیسجمهور عدهای از شخصیتهای سیاسی اصولگرا اسب خود را برای کاندیداتوری زین کرده و حتی مراسم تشییع و خاکسپاری رئیسجمهور را فرصتی برای تبلیغات خود پنداشتهاند.
این رسانهها مدعی شدند که این سوگ ملی برای عدهای فرصتی در جهت تشکیل ستادهای انتخاباتی بود و حتی شعار مطروحه «ادامهدهنده راه شهید رئیسی» هم برگرفته از همین رویکرد منفعتطلبانه عدهای از سیاسیون است. این ادعاها اگر به همینجا ختم میشد قابل اعتنا بود و حتی امکان واکاوی و صحتسنجی آن را فراهم میساخت اما وقتی مشاهده میشود که این گمانهزنیها و ادعاها بخشی از دومینوی تخریبی این روزهاست، باید سناریوی تخریبی برخی رسانهها را هویدا کرده و نسبت به آن موضع گیری کرد.
همان رسانههایی که زودتر از موعد به منکوب چهرههای سیاسی رویآوردهاند، حالا در اوج بیاخلاقی از همسر رئیسجمهور شهید بهعنوان کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری یاد کرده و حتی در ادعاهایی واهی او را فردی مورد اجماع طیفهای مختلف جریان اصولگرایی دانسته و بدینترتیب آغازگر جریانسازی منفی علیه همسر رئیسجمهور شهید شدهاند. این رسانهها با بی اخلاقی و با ارائه روایتهای جعلی چنین القا می کنند که گویا شهادت رئیسجمهوری فرصتی برای کسب قدرت عدهای از اصول گرایان است و حتی همسر داغدار سید ابراهیم رئیسی را هم از مطامع خود بینصیب نگذاشته و حرمت داغداری او و خانوادهاش را هم حفظ نکردهاند.
آنان نشان دادند که رسالت خود را قدرتطلبی و منافع سیاسی و حزبی تعریف کرده و در نیل به این هدف، حاضرند که از ضایعهای بزرگ برای تخریب شخصیت افراد بهره ببرند. برای این رسانهها رسالت خبری و اصل صحت بیمعناست و اگر شرایط ایجاب کند، در بدترین شرایط کشور هم حاضرند به اصول حرفهای حوزه رسانه پشتپا بزنند. این رویکرد که در نوع خود عجیب و بیسابقه است نشان داد که چگونه بیاخلاقی به ترجیعبند فضای سیاسی و رسانهای کشور تبدیل شده و سیاست و قدرتطلبی، اصل و اساس قرار گرفته است.