فرجام ازدواج با پسری که 10 سال کوچکتر بود

گروه حوادث الف،   3970717044 ۵ نظر، ۰ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

زنی تحصیلکرده در دومین ازدواجش به پسری که 10 سال از خودش کوچکتر بود «بله» گفت، اما این ازدواج قبل از برگزاری جشن عروسی به دادگاه کشیده شد تا مهر طلاق بار دیگر بر شناسنامه‌اش نقش ببندد.

فرجام ازدواج با پسری که 10 سال کوچکتر بود

به گزارش روزنامه ایران، در یکی از روزهای ماه مهر، «رعنا» پا به دادگاه خانواده گذاشت تا پرونده طلاق توافقی‌اش را پیگیری کند. کوتاه قد و قدری هم چاق بود، با لباس‌های شیک و کیف چرمی. چند روز دیگر 35 ساله می‌شد، اما بی‌حوصله‌تر از آن بود که برای خودش جشن تولد بگیرد. همه ذهن و روحش را تلخی دوران عقد پر کرده بود. وقتی مقابل قاضی «غلامحسین گل‌آور» روی صندلی شعبه 264 نشست، بدون درنگ گفت:«آقای قاضی، با اینکه حکم طلاق توافقی ما را صادر کرده‌اید، اما همسرم برای مراجعه به دفترخانه طلاق این پا و آن پا می‌کند...»

 قاضی دستی به محاسنش کشید و با لبخند گفت:«چهره هر دو نفرتان را خوب به یاد دارم. همین یک ماه پیش بود که رای شما را صادر کردم. یادم هست که شما بر جدایی و طلاق بیشتر اصرار داشتید.» رعنا سرش را پایین انداخت و گذشته مثل یک فیلم سینمایی از جلوی چشمانش گذشت... ماجرای آشنایی رعنا و داریوش به یک سال پیش باز می‌گشت. یکی از روزهایی که پشت میز کارش در دفترخانه رسمی نشسته بود، پسر جوانی برای انتقال سند رسمی یک خودروی پراید مراجعه و چند سوال حقوقی کرد.

رعنا هم که احترام به مشتری برایش یک اصل جدی به شمار می‌آمد با حوصله جواب داد. بعد از آن چند بار دیگر هم آن جوان را در همانجا مشاهده کرد. اسم او «داریوش» بود و خود را کارمند یک اداره معرفی کرد، تا اینکه یک روز روی صفحه گوشی‌اش پیامک عاشقانه‌ای دید و وقتی با شماره غریبه تماس گرفت معلوم شد داریوش پشت خط است. رعنا از او خواست تا فقط درباره کار تماس بگیرد و رفتارش را اصلاح کند. اما داریوش دست بردار نبود و اعلام کرد که تحقیقات لازم را انجام داده و می‌داند که رعنا زنی مطلقه است که جز کار و رسیدگی به پدر و مادرش دغدغه دیگری ندارد. رعنا از او خواست تا در بیرون از محل کار قراری بگذارند تا واقعیت زندگی‌اش را توضیح دهد.

 در نخستین قرار داریوش با دسته گلی بزرگ و هدیه‌ای گرانقیمت آمد، اما رعنا اهمیتی نداد و به جوان دلباخته توضیح داد که چند سال پیش از همسرش جدا شده و جدا از این 10 سال بزرگتر از داریوش است و به همین دلیل خوشبختی واقعی در این رابطه وجود نخواهد داشت. با این حال پسر جوان تاکید کرد که به‌دنبال دوستی نیست و قصد ازدواج دارد. بعد از آن دیدار یک شب به خواستگاری رفت و همان جا مشخص شد که خانواده و بخصوص مادر داریوش موافق این ازدواج نیستند و فقط به اصرار پسرشان آمده‌اند تا عروس آینده را از نزدیک ببینند. خانواده رعنا هم اعلام کردند موافقتی با این وصلت ندارند ولی انتخاب را به عهده دخترشان می‌گذارند. در این میان رعنا نگران بالارفتن سن و از دست رفتن فرصت مادرشدن بود و ته دلش نمی‌خواست چنین خواستگار عاشق پیشه‌ای را از دست بدهد. داریوش بالاخره رعنا را راضی کرد تا سر سفره عقد بنشینند .

گرفتاری‌های رعنا از همان روز عقد محضری و تهیه مقدمات جشن عروسی شروع شد. چرا که رعنا بتدریج متوجه شد همسر آینده‌اش همه جزئیات زندگی آینده‌اش را با مادرش در میان می‌گذارد و حتی بدون اجازه او حق هزینه کردن ریالی از حقوقش را ندارد. رعنا فهمیده بود که داریوش پسر سالم و با محبتی است، اما وابستگی به مادرش را نمی‌تواند کنار بگذارد. جدا از این داماد جوان به رعنا اصرار می‌کرد در نبود مادرش کارهای شخصی‌اش را انجام دهد و این دو موضوع نه تنها با روحیه رعنا سازگار نبود، بلکه مشغله کاری‌اش نیز چنین امکانی را فراهم نمی‌کرد.

بنابراین رعنا ناچار شد راز جدایی از همسر اولش را به داریوش بگوید و توضیح بدهد که معمولاً یک زن حتی اگر شغل پردرآمد و سن زیادی داشته باشد، باز هم تمایل دارد به همسرش تکیه کند و از آنجا که همسر قبلی‌اش نتوانسته در برابر مشکلات زندگی مقاومت کند و معتاد شده است از هم جدا شده‌اند. کم کم بحثشان بالا گرفت و برای چندمین بار مادر داریوش به میدان مجادله وارد شد. این بار اما رعنا گذشت نکرد و با عصبانیت جواب مادرشوهرش را داد. داریوش هم قهر کرد و رفت تا روزی که پدر رعنا پیشنهاد طلاق را مطرح کرد.

درست یک ماه پیش بود که رعنا به تنهایی و داریوش با مادرش به دادگاه خانواده آمدند تا حکم طلاق توافقی بگیرند، بدون آنکه حتی یک روز با هم زندگی مشترک داشته باشند. سه ماه نامزدی پر از تنش برای رعنا تلخ‌تر از زندگی مشترک گذشته‌اش بود، برای همین 100 سکه مهریه‌اش را بخشید و حتی هدیه‌ها را پس داد. با طی مراحل قانونی در کمتر از چند روز حکم طلاق را دریافت کردند و فقط باید ظرف سه ماه و 10 روز به دفترخانه مراجعه می‌کردند تا رسماً راهشان را از هم جدا کنند. اما داریوش در محضر حاضر نشده و پیغام داده بود که همچنان رعنا را دوست دارد.

یک ماه بعد از ابلاغ رای دادگاه، رعنا به شعبه 267 آمده بود تا پرونده‌اش را پیگیری کند. همان‌طور که در افکار گذشته‌اش غرق بود، قاضی گل‌آور گفت:«نگران نباشید دخترم...». سپس به زن جوان توضیح داد وقتی که رای طلاق توافقی صادر و ابلاغ شود، در صورتی که زن و شوهر همچنان موافق جدایی باشند می‌توانند با هم یا بدون حضور دیگری به دفترخانه رسمی مراجعه و طلاق خود را ثبت کنند. رعنا وقتی این جملات را شنید نفس راحتی کشید و بلند شد تا دادگاه را ترک کند. در آن لحظه قاضی پرسید:«می‌دانم تصمیمتان را گرفته‌اید، اما شاید همسرتان توانایی مقابله با چنین شکستی را نداشته باشد.» رعنا جواب داد:«مشکل همین است که با هیچ مشکلی نمی‌تواند روبه‌رو شود. او به مادر بیشتر احتیاج دارد تا همسر!» و راهش را کشید و بیرون رفت.

دیدگاه کاربران

ناشناس۵۸۶۵۸۶۱۳:۵۵:۲۱ ۱۳۹۷/۷/۱۷
متاسفانه بیشترین علت طلاق همین مامانی بودن پسران امروز هست مادر جای خود دارد حرمتش هم محترم ولی فرق هست بین راهنمایی با مداخله و پسر بعد از ازدواج بیشترباید همپای همسرش باشد و هفته ای دو روز هم به مادرش اختصاص دهد اما نباید مسائل زندگیش را به هیچ کس حتی مادرش بازگو کند مسائل باید میان زن و شوهر حل شود انهم با گفتگو نه قهر و دعوا ضمنا پسری که چشمش بدنبال مال و حقوق همسرش باشه همون بهتر که بشینه ور دل مادرش اما خانوم هم باید بعنوان شریک زندگ قسمت اعظم حقوقش را صرف رفاه زندگی و خانواده اش بکند و یا با همراهی همسرش مسکن و نیازهای منزل را تهیه نماید خلاصه زندگی مشترک یعنی شریک تو همه چی و مهمترین خواسته زنان محبت و احترام به ایشان هست البته اگر خانواده شوهر انتظار همینها را دارند باید انتظار نیز برآورده کنند همانطور که خانواده پسر برایش زحمت کشیدن تا عصای دستشان باشد خانواده دختر هم همون زحمات را متحمل شده اند پس نباید فرقی میان این دو باشد .
پیما۵۸۷۰۹۶۲۰:۲۷:۱۲ ۱۳۹۷/۷/۱۷
........ هیچ کس خانواده اصلی آدم نمیشه.
میلاد حمیدی۵۸۶۷۳۴۱۵:۲۱:۵۹ ۱۳۹۷/۷/۱۷
معلومه پسر بیچاره دوستش داره ولی از ترس مهریه اومده پای طلاق توافقی. این دختر خانم هم صبرش خیلی کم هست معلومه که یک پسر یا این سن کم بیست و سه چهار ساله اونم در این اوضای مملکت قدرت نداره و باید به خانواده تکیه کنه برای چی از اول وارد این رابطه شده؟
ناشناس۵۸۶۸۶۴۱۶:۴۱:۳۵ ۱۳۹۷/۷/۱۷
همینکه مرد زنی با ده سال اختلاف گرفته از اول معلوم بوده به مادر بیشتر احتیاج داره تا همسر. باز بهتره به زندگی برگرده. چون مسائل جدی مثل اعتیاد و خشونت وجود نداره، مسئله با والدین کم کم حل می شه. مخصوصا اگر بچه دار بشن وضعیت عوض میشه.
ف.خ۵۸۷۲۱۳۲۲:۱۹:۱۹ ۱۳۹۷/۷/۱۷
حالا اگر آقا 10 سال بزرگتر بود قضیه خیلی عادی تلقی می شد در صورتی که همین اختلاف سن ها و طول عمر بیشتر خانم ها باعث وجود تعداد کثیری از زنان بیوه و تنها در سطح جامعه است.
yektanetتریبون

پربحث‌های اخیر

    پربحث‌های دیروز

    1. رسائی : ظریف هرهر می خندد و مجلس را مسخره می‌کند و می‌گوید قرار است من را عزل کنند!

    2. کلاهتان را قاضی کنید آقای میرسلیم !

    3. پزشکیان: نخواهیم گذاشت سفره و معیشت مردم دچار مشکل شود

    4. قالیباف: انتصاب ظریف غیرقانونی است/ دولت تدبیر کند

    5. ظریف به صحبت‌های قالیباف واکنش نشان داد

    6. ظریف: ترک میز مذاکره ضد منافع ملی است/ زمان حضور ترامپ در کاخ سفید باید منافع ملی خودمان را در نظر بگیریم

    7. وعده صادق۳ عملیاتی فراتر از تصور

    8. پاسخ احمد توکلی به توییت جنجالی با موضوع ناترازی انرژی

    9.  آتش بس؛ پیروزی یا شکست؟

    10. شادی لبنانی‌ها از اجرای آتش‌بس | تصاویری از خیابان های لبنان ببینید

    11. سناریوهای محتمل پاسخ ایران به اسرائیل چیست؟/ این مرد، فدایی روحانی و دشمن پزشکیان شد!/ خطری که مذاکرات را تهدید می‌کند

    12. مقصر زیان‌ انباشته ایران‌خودرو کیست: بخش خصوصی یا دولت؟

    13. حواشی اولین نشست خبری قالیباف در قامت ریاست مجلس؛ توصیه باظرافت به ظریف!  

    14. آ ن روی سکه غرب

    15. افشاگری علی ربیعی از مقاومت چند نفر در شورای عالی فضای مجازی برای رفع فیلترینگ

    16. واکنش ظریف به حرف های قالیباف درباره غیرقانونی بودن انتصابش

    17. جایی برای صهیونیست‌ها امن نیست !

    18. تاکید فرمانده کل قوا بر افزایش آمادگی و توان رزم نیروهای مسلح

    19. عارف: نمی‌خواهیم بگوییم در چه شرایطی دولت را تحویل گرفته‌ایم

    20. ساحل فریدونکنار آزاد شد

    21. اسلامی: سطح غنی‌سازی طبق برنامه حداکثر ۶۰ درصد است/بخواهند فشار بیاورند جواب‌ معکوس می‌گیرند

    22. قالیباف: از آتش بس در لبنان استقبال می‌کنیم/ موضوع مسکن را در کشور رها نکنید

    23. کنایه محسن رضایی به اسرائیلی ها پس از قبول آتش بس

    24. انتقام سخت یک گردشگر از یک بستنی فروش در ترکیه

    25. با این کار خیال همه راحت می شود

    پربحث‌های هفته

    1. پایتخت جدیدایران؛ شهری غیر از شهرهای مهم !

    2. تکرار بازی سیاسی با مذاکره؟!

    3. مکالمه خيالي «جک» و «آرش»، فرداي تحقق بازدارندگي هسته ای!

    4. فردوسی‌پور و فرش قرمزی که پهن نشده!

    5. بازگشت روحانی به سیاست با پرواز در خواب/ نسخه‌ جدید لاریجانی/ ادعای تازه درباره تابعیت فرزندان ظریف

    6. ورود کاروان‌های عظیم غذایی به پایگاه «عین‌الاسد»/ این اقدام آمریکا نشانه‌ای از آغاز جنگ است؟

    7. فمینیسم ایرانی و عبور از سکولاریسم

    8. بدهکاران، طلبکار شدند!

    9. نفوذی‌ها چه کسانی و در کجاها هستند؟

    10. چرا اروپا دنبال آغاز مجدد گفت‌وگوها با ایران است؟

    11. رسائی : ظریف هرهر می خندد و مجلس را مسخره می‌کند و می‌گوید قرار است من را عزل کنند!

    12. مذاکره؛ نه تابو نه هدف / سالاد جلایی‌پور برای دولت/ هنوز ماه عسل شماست آقای عارف!

    13. تنها فرمولی که دولت های ما بلدند!

    14. کلاهتان را قاضی کنید آقای میرسلیم !

    15. چند نکته درباره تعامل عبدالحمید با دولت/ آیا پزشکیان همه صداهای اطراف خود را می‌شنود؟/ اولین قطعنامه فصل مدارا

    16. یارانه‌ها واریز شد

    17. دختر صفدر حسینی در دولت پست گرفت / فاطمه حسینی کیست؟

    18. پزشکیان: نخواهیم گذاشت سفره و معیشت مردم دچار مشکل شود

    19. قالیباف: انتصاب ظریف غیرقانونی است/ دولت تدبیر کند

    20. نظرات برگزیده مخاطبان «الف»: اول قدرت بازدارنده همتراز، سپس مذاکره با آمریکا/ اقدام اروپا، نشان‌دهنده فعال‌شدن مکانیسم ماشه است

    21. امام جمعه اردبیل: امارات هیچ سندی بر مالکیت ۲ جزیره «آریانا» و «زرکوه» ندارد

    22. روایت عجیب حسن روحانی از نامزدی اش در انتخابات/ خواب سیدمحمد خاتمی را دیدم!/ خاتمی را زیر بالم گرفتم و به آسمان بردم!

    23. کمالوندی: ظرفیت غنی‌سازی را افزایش دادیم  

    24. با این کمدی ها حال ما خوب نمی شود!

    25. رهبر انقلاب: حکم اعدام نتانیاهو باید صادر شود/ بسیجی ایرانی یقین دارد روزی رژیم‌صهیونیستی را از بین خواهد برد

    آخرین عناوین