فارس نوشت: تکلیف انتخابات مجلس مشخص شده و اکنون تنها امید پیش روی اصلاحطلبان برای باقی ماندن در دولت انتخابات سال آینده ریاست جمهوری است.
این مسئله البته با چالشهای زیادی برای اصلاحطلبان همراه است که بزرگترین آن، همان چالشی است که آنها را در سال 92 مجبور کرد که از کاندیدایی غیر اصلاحطلب حمایت کنند.
کاندیدای اجارهای همان گزینهای است که اصلاحطلبان در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در حالی بدان روی آوردند که در صحنه رقابت محمدرضا عارف را به عنوان یک اصلاحطلب خالص داشتند.
این مسئله در ماهها و روزهای اخیر نیز مطرح شده و نظرات گاه متضادی در این مورد بین سلایق مختلف اصلاحطلبی در جریان است.
** اولین جرقه حمایت از لاریجانی
مهرماه 97 بود که یدالله طاهرنژاد عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در مصاحبهای گفته بود «اگر به این نتیجه برسیم که امور زندگی و معیشت مردم با حمایت ما از آقای لاریجانی بهتر میشود، احتمال دارد که اصلاح طلبان از آقای لاریجانی حمایت کنند. هرکس بتواند کشور را به درستی اداره کند، ما مخلص او هستیم».
اظهار نظری که آذرماه 98 محمد عطریانفر دیگر عضو شورای مرکزی کارگزاران آن را تکرار کرده و گفت: «درباره آقای لاریجانی باید این را در نظر داشت که شرایط او نسبت به سال 84 در کل فرق کرده است. به هر حال تجربه سه دوره ریاست مجلس کافی است تا او به عنوان یکی از نامزدهای اصلی و شاخص انتخابات 1400 مطرح شود».
اما تقریبا میتوان گفت که کارگزارانیها در اعلام حمایت از لاریجانی برای انتخابات 1400 تنها بودند و از تندترین تا معتدلترین اصلاحطلبان هم با آنان در این مسیر همنوایی نداشتند.
** مخالفان استقراض
مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردم سالاری در اینباره صراحتا میگوید: «به دلیل هویت اصلاح طلبی که داریم در انتخابات آتی (مجلس یازدهم) لیست ائتلافی نخواهیم داشت و در انتخابات ریاست جمهوری نیز لاریجانی کاندیدای ما نیست».
همچنین محمود میرلوحی عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت صراحتا میگوید: «شورای نگهبان بپذیرد که اصلاح طلب واقعی وارد صحنه شود، نه اینکه ما از جناح مقابل دوباره کاندیدا استقراض کنیم. ما نمی توانیم کاندیدا اجاره کنیم».
** کرباسچی: اجاره نکنیم در خیابان بخوابیم؟
این اظهارنظرها اخیرا هم بالا گرفته و غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران در پاسخ به اظهارات اخیر موسوی لاری که گفته بود دیگر کاندیدای اجارهای نخواهیم داشت، تصریح میکند که «در سال ۹۲ هم اگر آقای هاشمی تایید میشد همه نیروها سمت او میرفتند اما خب نشد، باید چه کار میکردیم؟ اجاره نمیکردیم هم باید در خیابان مینشستیم. اینکه کاندیدای اجارهای نداریم حرف معقولی نیست.
همه از این کشور هستند، اختلافنظر سیاسی داریم اما باید دید که در پیشبرد مسائل کشور کدام یک از این نیروها میتوانند مفیدتر باشند و بهتر عمل کنند. باید دید کدام نیروها میتوانند هماهنگی بهتری را با سایر نیروهای کشور ایجاد کنند».
** اصلاحات بر مدار منویات کارگزاران
تا همین چند وقت پیش جای حمایت غیرکارگزارانیها از ایده حمایت از لاریجانی در ۱۴۰۰ خالی بود ولی در روزهای اخیر به نظر می رسد برخی کنشگران سیاسی اصلاحطلب به دلایلی که باید آن را به زمان آینده واگذار کرد، زمزمه حمایت از لاریجانی سر میدهند.
احمد شیرزاد فعال سیاسی اصلاحطلب در مصاحبهای با روزنامه شرق میگوید: «تا سال ۱۴۰۰ امکان ترمیم سرمایه اجتماعی از سوی اصلاحطلبان وجود ندارد. در حال حاضر چشمانداز روشنی پیش روی اصلاحطلبان نیست و جامعه تا سال ۱۴۰۰ اقبالی به آنها نشان نمیدهد».
او برخلاف برخی اصلاحطلبان که کاندیدای اجارهای را برنمیتابند تاکید دارد:
«اگر منصفانه قضاوت کنیم، سیاست ائتلافی اصلاحطلبان با آقای روحانی شکست نخورد. شاید اکنون که در اوج بحرانها قرار داریم، چیزی جز انتقاد به آقای روحانی و اصلاحطلبانی که از او حمایت کردند به ذهنمان نرسد اما پس از این دولت و در شرایطی که از این بحرانها دور شده باشیم، میتوانیم داوری دقیقتری انجام دهیم.
واقعیت این است که سیاست اصلاحطلبان در سالهای ۹۲ و ۹۶ هم خودشان و هم روحانی و هم مردم را منتفع کرد زیرا اگر روحانی رئیسجمهور نمیشد، یک نیروی تندروی اصولگرا بر کرسی ریاست جمهوری مینشست و معلوم نبود متعاقب سیاستهای چنان فردی در تمام این سالها چه بر سر ایران میآمد.
هنر یک جبهه سیاسی بازی با ممکنات است نه غرق شدن در آرزوها؛ پس اگر اصلاحطلبان در سال ۱۴۰۰ باز هم سیاست ائتلاف را در پیش بگیرند، چندان عجیب نخواهد بود».
اما آخرین اظهار نظر روزهای اخیر در این مورد از سوی الیاس حضرتی منتشر شد. او در پاسخ این سوال که آیا اصلاحطلبان برای انتخابات 1400 باز هم بهسراغ کاندیدای بهتعبیر خودشان اجارهای میروند؟ تصریح میکند: «البته کاندیدای اجارهای کلمه خوبی نیست. امروز هم آقای لاریجانی و هم آقای روحانی اصلاحطلب هستند و هر دو آنها از گفتمان اصولگرایی عبور کردهاند».
هرچند اصلاحطلبان در شرایط فعلی فاقد تشکیلاتی منسجم برای تصمیمگیری در مورد گزینه مورد حمایت خود در انتخابات ریاست جمهوری هستند، ولی معدل اظهارنظر شخصیتهای اصلاحطلب حاکی از این است که ایده حزب کارگزاران سازندگی در استقراض کاندیدا از جناح رقیب، تاکنون بر نظر بخش مهمی از اصلاحطلبان اثر گذاشته و فعلا درِ اصلاحات بر پاشنه کارگزارانیها میچرخد.