به گزارش الف، از زمان آغاز درگیریهای گسترده میان فلسطینیان و صهیونیستها از هفته گذشته که با وحشیگری نظامیان و شهرکنشینان اسرائیلی در قدس و مسجدالاقصی آغاز شد، یکی از نکاتی که قابل توجه رسانهها به ویژه در سطح منطقه قرار گرفت، مواضع برخی رژیمهای عربی بود که در دوره اخیر اقدام به سازش با رژیم اشغالگر کردهاند.
نخستین کشوری که اخیرا اقدام به عادیسازی با رژیم صهیونیستی کرده و ابعاد این توافق را بسیار بیشتر از سایر سازشکاران عرب در سطوح مختلف فرهنگی، امنیتی، تکنولوژی و گردشگری و اقتصادی و... با صهیونیستها گسترش داد، امارات بود.
درحالی که جنایتهای غیرانسانی رژیم صهیونیستی علیه غیرنظامیان در غزه با محکومیتهای بینالمللی و عربی مواجه شد، اماراتیها با مواضع جانبدارانه از اشغالگران قدس سکوت اختیار کرده و چشم خود را به روی جنایتهای رژیم کودک کش اسرائیل بستند.
چند روز بعد از آغاز درگیریها در فلسطین اشغالی، ارتش رژیم صهیونیستی مدعی شد که قصد حمله زمینی به نوار غزه را دارد؛ هرچند چنین ادعایی دروغی بیش نبوده و صهیونیستها خود به خوبی می دانند که توان حمله زمینی به غزه را ندارند، اما همزمان با آن «محمود رفعت» کارشناس حقوق بینالملل و رئیس انستیتوی اروپایی حقوق و روابط بینالملل اروپا در بروکسل با انتشار توئیتی اعلام کرد ، «محمد بن زاید» ولیعهد ابوظبی پیشنهاد فرستادن مزدور به سرزمینهای اشغالی را به «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی داده است تا همچون کسانی که در یمن میجنگند و امارات آنها را تأمین مالی میکند، به صورت زمینی به غزه حمله کنند.
پس از آن نیز «مجتهد» افشاکننده اسرار آل سعود در توییتر فاش کرد که امارات در کنار عربستان سعودی یک پیشنهاد مالی نامحدود به «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین برای نجات اسرائیل از این اوضاع ارائه دادهاند. در مقابل هم ابومازن خواسته آنها را اجابت کرده است و بیش از ۵۰۰ نفر از اعضای حماس را در کرانه باختری بازداشت کرده است و هنگامی که اسرائیل مجبور به خارج کردن بخش اعظمی از نظامیانش در کرانه باختری با هدف سیطره بر اوضاع در داخل فلسطین اشغالی شد، محمود عباس متعهد به حمایت از عقبه آنها در کرانه باختری شد.
حتی در پوشش رسانهای اخبار مربوط به درگیریهای فلسطین نیز این موضعگیری از سوی اماراتیها مشاهده میشد، رسانههایی که تا چند روز قبل از آن عیدهای یهودیان را جشن گرفته و تبریک میگفتند، تنها در اخبار فرعی خود به شکل مختصر و البته جانبدارانه به حوادث مسجدالاقصی و قدس اشغالی اشاره کردند.
ملتهای عربی در کشورهای عربستان، کویت، عمان، قطر، بحرین و حتی خود امارات با راهاندازی هشتگهایی تحت عنوان «امارات با فلسطین میجنگد» موضع خائنانه ابوظبی در قبال جنایتهای اسرائیل علیه فلسطینیان را محکوم کردند.
موضع مشابه حاکمان اماراتی درباره دیگر سازشکاران عربی در منطقه خلیج فارس نیز دیده میشود؛ اما آیا حمایت این رژیمها از اشغالگران صهیونیست میتواند اسرائیل را نجات داده و مقاومت مردم فلسطین را بشکند؟
بعد از توافق عادیسازی امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی اخبار زیادی منتشر شد مبنی بر اینکه چندین کشور عربی دیگر از جمله عربستان سعودی به زودی به این توافقنامهها خواهند پیوست و به شکل تدریجی مسئله فلسطین از محوریت عربی-اسلامی خارج میشود.
در این میان عربستان که تا پیش از این زمزمههای زیادی درباره عادیسازی قریبالوقوع آن با تلآویو شنیده میشد مجبور شده حتی در قالب مانور با صدور بیانیهای جنایتهای اسرائیل را محکوم و از فلسطینیان حمایت کند. قطر نیز با موضع سختگیرانهتری در سطح بینالمللی از فلسطینیان حمایت میکند و کویت که قبل از این هرگونه سازش با صهیونیستها را رد کرده بود، موضع خود را در این زمینه تقویت کرده و «مرزوق الغانم» رئیس مجلس امت کویت اعلام کرد که طی هفته آینده نشستی به منظور حمایت از فلسطین و محکوم کردن جنایتهای اسرائیل برگزار خواهد کرد.
اما درباره مصر به عنوان نخستین کشور عربی سازشکار با رژیم صهیونیستی، ناظران همچون «آی هیلر» عضو برجسته بنیاد کارنگی برای صلح جهانی معتقدند، قاهره متوجه شده که موضع امارات در عادیسازی با اسرائیل مورد تایید جوامع عربی نیست و در شرایط کنونی نمیتوان همسو با آن حرکت کرد. علاوه بر آن مصر از ابتدا نیز موافق توافق صلح سایر کشورهای عربی با صهیونیستها نبود؛ چرا که معتقد است نزدیکی رژیمهای عربی با رژیم صهیونیستی جایگاه قاهره را تضعیف میکند؛ بنابراین درگیریهای فلسطین فرصت مناسبی برای ممانعت از سازش سایر اعراب با اسرائیلیهاست.
علاوه بر آن «عبدالفتاح البرهان» رئیس شورای حاکمیتی سودان که عادیسازی کشورش با اسرائیل را آشتی جهانی توصیف کرده بود در پاسخ به سوالی درباره وضعیت این توافق بعد از جنایتهای اخیر رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان اعلام کرد که این تصمیم مربوط به نهادهای دولتی است. عدم حمایت قاطع البرهان از توافق سازشی که با صهیونیستها انجام داده در سایه اختلافات داخلی در سودان درباره این توافق نشان میدهد که توافق خارطوم-تلآویو نیز شکننده است.
گذشته از تحولات جهانی و منطقهای که تا این زمان مانع از امضای چنین توافقنامههایی شد، کارشناسان معتقدند که جنگ کنونی میان فلسطینیان و صهیونیستها که نوید یک انتفاضه جدید را میدهد، موجب میشود تا حاکمان عربی تحت فشار افکار عمومی دست کم تا چند مرحله آینده جرات برقراری روابط آشکار با اشغالگران را نداشته باشند. این امر به معنای آن است که رویای صهیونیستها برای برپایی «اسرائیل بزرگ» زیر چتر اعراب به باد رفت و این رژیم مجددا در حصار انزوا قرار میگیرد.