بازار سرمایه میزبان شرکتهای کوچک و بزرگ تولیدی و خدماتی در صنایع و رشتههای تخصصی مختلف میباشد. حضور شرکتها در بازار سرمایه یا بورس منافع متعددی را برای خود شرکتها، سهامداران عمده و سهاداران جزء به همراه دارد. سهامداران عمده میتوانند ضمن حفظ مدیریت خود بر شرکت، بخشی از سرمایه خود را نقد نموده و در سایر موارد مورد نظرشان استفاده نمایند. شرکت های بورسی با تزریق نقدینگی در قالب افزایش سرمایه میتوانند فعالیت های خود را توسعه داده و مراحل رشد خود را سریعتر طی نمایند. افزایش اشتغال، ایجاد درآمدهای مالیاتی و افزایش تولید منافعی است که هم برای سهامداران و هم جامعه ایجاد میگردند. سهامداران جزء نیز با اندک سرمایه خود میتوانند سهمی در مالکیت و سودآوری شرکتها داشته و ضمن کسب سود، سهمی هم در افزایش تولید و اشتغال برای جامعه داشته باشند.
قیمت سهام و عوامل موثر در آن
یکی از مسائل بسیار مهم در بازار سرمایه قیمت سهم و نوسانات آن میباشد. واقعیت آن است که تعیین قیمت برای یک سهم به نحوی که آن را قیمت واقعی بدانیم غیر ممکن و بهتر است بگوییم از اساس یک گزاره غلط است. زمینه فعالیت شرکت و امتیازهایی نظیر برند، محصول، بازار مصرف و ... دارای ارزش هستند. تعیین قیمت سهام توسط کارشناسان به دو روش قیمت ذاتی (با توجه به دارایی ها) و قیمت بر مبنای سوددهی انجام میشود که در اینجا مورد بحث نیستند. عوامل و اخبار اجتماعی، اقتصادی، سیاسی داخلی و بین المللی که به وقوع می پیوندند یا انتظار وقوع آنها وجود دارد به تناسب اهمیت شان بر قیمت سهام یک شرکت، یک گروه از شرکت ها و یا کل بازار بورس به تناسب اهمیت آن خبر تاثیرگذار است. اظهارات مسئولان سازمان بورس و مدیران دولتی و نمایندگان مجلس در رابطه با مساِئل مختلف از عوامل بسیار مهم در تاثیر گذاری بر قیمت سهام میباشند. با این توصیف کارشناسان بازار سرمایه و تحلیل گران با در نظر گرفتن تمام این موارد نسبت به ارزش گذاری سهام یک شرکت اقدام می نمایند. در نهایت سهامداران هستند که با در نظر گرفتن تمام عوامل نسبت به خرید یا فروش سهام اقدام و برآیند نظرات انها -که همان عرضه و تقاضاست- در قیمت معاملات بروز می کند. البته عوامل تعمدی هم توسط بازیگران سهم که می تواند حرکت کنترلی از طرف سهامدار عمده و بازیگردان سهم یا قیمت سازی از طرف سایر سهامداران باشد نیز وجود دارند.
به همین دلایل است که این جملات در بین سهامداران رایج می باشد: "نوسان ذات بازار است"، "بازار روی خط راست حرکت نمی کند" و ....
سهامداران باید ریسکهای ناشی از عوامل مختلف را بپذیرند. بدیهی است هرچه این ریسک ها کاهش یابند امنیت سرمایه سهامداران بیشتر و اضطراب و نگرانی سهامدار نیز کاهش و در نتیجه استقبال از بازار سرمایه افزایش می یابد. در پی ریزش اخیر قیمت سهام اکثر شرکت ها طی دو تا سه هفته گذشته، به بررسی مواردی می پردازیم که باعث این ریزش یا اصلاح شدند.
الف) اظهارات و عملکرد سازمان بورس
1- کاهش تدریجی اعتبار اختصاصی کارگزاران به سهامداران
کارگزاران بورس با استفاده از منابعی که از طرف بانک ها در اختیار آنها قرار می گیرد مجاز هستند اعتبار در اختیار مشتریان خود قرار دهند و مشتریان نیز برای خرید سهام از این اعتبار استفاده مینمایند. اعطای اعتبار در سال گذشته بعضا تا 60 درصد ارزش پورتفوی سهام مشتریان صورت میگرفت که باعث افزایش قدرت خرید سهامداران و لذا افزایش تقاضا گردید. طی چند ماه گذشته سقف مجاز اعطای اعتبار به تدریج تا 10 الی 15 درصد سبد سهام کاهش یافت و باعث کاهش قدرت خرید سهامداران شد، ئر حالیکه با افزایش ارزش سهام شرکت ها، بازار نیاز به نقدینگی بیشتری داشت. بدیهی است هر اقدام در راستای کاهش قدرت خرید سهامداران، باعث کاهش تقاضا و یک عامل منفی برای بازار میباشد.
2- اختلال در هسته معاملات و پنل معاملات کارگزاری ها
هسته معاملات و پنل معاملات شرکت های کارگزاری متناسب با ظرفیت امروز بازار سرمایه نمیباشند. با افزایش تعداد سهامداران از چند صد هزار به چند میلیون و ورود سهامداران سهام عدالت به بازار و افزایش حجم معاملات و تعداد تراکنش ها، نیاز به نرم افزارها و سخت افزارهای متناسب آن میباشد. واقعیت آن است که رشد سریع بازار، مسئولان سازمان و شرکتهای کارگذاری را غافلگیر کرد. بهرحال این اختلالات باعث میشد سهامداران نتوانند درخواست های خود را ارسال نمایند و حتی در برخی مواقع آخرین مانده حساب و همچنین پورتفوی سهام آنها اشتباه باشد! تغییرات در ساعت معاملات، دو زمانه کردن معاملات،متوقف کردن نمادها در حین معاملات از جمله تصمیماتی بود که مسئولان برای رفع این اختلالات گرفتند و باعث سردرگمی سهامداران و نگرانی آنها و حتی ایجاد شبهه عمدی بودن این اختلالات گردید. لذا اختلال در هسته معاملات و پنل معاملات کارگزاری ها تاثیر منفی بر بازار ایجاد نمود.
3- تغییر سقف مجاز سهام در پورتفوی سرمایه گذاری صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت
صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت از آنجا که نرخ ثابت سود به سهامداران خود تضمین می نمایند، لازم است الزاماتی را برای کاهش ریسک رعایت نمایند. یکی از این الزامات رعایت سقف سرمایه گزاری در سهام شرکت های بورسی است. اخیرا این سقف مجاز از 15 درصد به 5 درصد کاهش داده شد. به عبارت دیگر این صندوق ها می بایست 10 درصد دارایی های خود را در سهام شرکت های بورسی در فرصت کوتاه به فروش می رساندند. بدیهی است این موضوع باعث افزایش عرضه و فشار فروش گردید و به تشکیل صف های سنگین دامن زد.
ب) اقدامات و اظهارات مسئولان دولتی
1- تغییر نرخ بهره بانکی
تغییرات نرخ بهره بانکی، نرخ ارز و مسکن در بازار سهام تاثیرگذار هستند. بدیهی است افزایش نرخ بهره بانکی باعث هدایت برخی از سهامداران ریسک گریز به سمت سپرده گزاری بانکی می گردد. شایعه افزایش نرخ بهره بانکی یکی از عوامل مهم در افزایش فشار فروش سهام در دو هفته گشته بود که تاثیر منفی در بازرا سرمایه برجای گذاشت. البته بعدا مشخص گردید افزایش نرخ بهره بانکی مربوط به نرخ بهره بین بانکی می باشد.
2- اظهارات ضد و نقیض در رابطه با صندوق دارا دوم
پس از عرضه سهام چند شرکت بانکی و بیمه ای در قالب صندوق سرمایه گزاری ای تی تف دارایکم نوبت به عرضه سهام شرکت های پالایشی در قالب صندوق دارا دوم رسید. این موضوع باعث شد سهامداران انتظار داشته باشند که دولت از رسیدن قیمت سهام شرکت های پالایشی به ارزش ذاتی انها حمایت نماید و به همین اعتبار سهام این شرکت ها رشد بیش از 500 درصدی را از ابتدای سال 99 تجربه نمودند. با توجه با انتظار چندماهه سهامداران و رشد سنگین سهام این شرکت ها، اظهارات یک مقام مسئول مبنی بر لغو عرضه سهام صندوق دارا دوم شوک بزرگی را به بازار سرمایه وارد نمود که علاوه بر تاثیر منفی در قیمت سهام شرکت های پالایشی، باعث کاهش شدید اعتماد سهامداران نیز گردید و در نهایت جو منفی بسیار سنگینی را در بازار سرمایه شاهد بودیم. اظهارات بعدی مقامات مسئول نیز حاوی تناقضاتی بود که نتوانست اعتماد از دست رفته سهامداران را جلب نماید و شاهد تشکیل صف های سنگین فروش خصوصا در نماد شرکت های پالایشی بودیم.
مراقبت از بازار سرمایه با خودمراقبتی مسئولان
همانطور که اخیرا ریاست محترم جمهور فرمودند، بازار سرمایه نیاز به مراقبت پیوسته دارد. این مراقبت ناشی از حساس بودن بازارسرمایه نسبت به عوامل بیرونی است. به عبارت دیگر سهامدار می تواند نسبت به دارایی های شرکت، محصول، تیراژ تولید، رشد بازار، طرح های توسعه و هر گونه عامل تاثیر گذار مرتبط با شرکت ها تحقیق و بررسی نماید اما نسبت به اظهارات مسئولان و تغییراتی که در دستورالعمل ها ایجاد می گردند نمی تواند پیش بینی لازم را نماید! مراقبت از بازار سرمایه در واقع مراقبت در گفتار و اظهارنظرها و سعی در ثبات قوانین و دستورالعمل هاست. البته صندوق های حمایتی که خود نیز با حمایت سهامداران تشکیل و توسعه یافته اند در کنار ثبات قوانین و پرهیز مسئولان از اظهارات عجولانه، مبهم و یا غیرقطعی از بازار سرمایه -به عنوان بستر تامین سرمایه بخش تولید و خدمات کشور- مراقبت خواهد نمود.
نوسان قیمت تا آنجا که ناشی از عوامل و رویدادهای داخلی و بین المللی باشد طبیعی است و همان است که از آن به عنوان طبیعت بازار یاد می شود اما نوسانات ناشی از عواملی که از تغییرات پی در پی قوانین و دستورالعمل ها و یا اظهارات مسئولان است را نمی توان در قالب طبیعت بازار قلمداد کرد و این عوامل را عوامل نوسان ساز می نامیم.