اظهارت تازه وزیر اقتصاد درباره نظارت بر نانوایی ها و تشخیص دقیق شهروندانی که اقدام به خرید نان می کنند در دو روز گذشته واکنش هایی عموما منفی را برانگیخته است.
وزیر اقتصاد گفته بود: امروز میتوانیم بگوییم چه فردی با کارت ملی از کدام نانوایی نان خریده اما در واقع نانی خریده نشده و تنها آرد را برده است.
سید احسان خاندوزی در برنامه بدون توقف شبکه سه سیما در خصوص وعدههای اجرایی نشده برای توزیع کالا برگ نان توضیح داده بود: در خصوص تأخیر در اجرای طرح کالا برگ نان باید عرض کنم در ابتدا میخواهیم از طریق سامانه نان و آرد انحراف را به حداقل برسانیم، بعد اگر قرار بود قیمت افزایش پیدا کند بگوییم از همه ابزارهای دیگر استفاده کردیم، در گذشته نزدیک به ۳۰ درصد میزان توزیع آردی که در کشور صورت میگرفت به فروش مشتری نمیرسید و الحمدالله در همین دو سه ماه که این طرح پیاده شده بدون فشار به مردم این حجم را شناسایی کردیم، و امروز میتوانیم بگوییم چه فردی با کارت ملی از کدام نانوایی نان خریده اما در واقع نانی خریده نشده و تنها آرد را برده است.
چنانکه در سخنان وزیر اقتصاد دیده می شود هدف از این اظهارات نشان دادن دقت و اهتمامی است که برای حل یک مشکل قدیمی صورت گرفته و یقینا به ذهن وزیر محترم اقتصاد خطور هم نمی کرده که چنین اظهاراتی به این واکنش های منفی دامن بزند، بر عکس شاید در ضمیر ایشان انتظار تحسین و تشکر هم هنگام بیان این سخنان وجود داشته است چرا که نتیجه این اقدام در خور ستایش طبیعتا جلوگیری از «نان دزدی» و کوتاه شدن دست دراز زیاده خواهان و محافظت از «نان» به عنوان قوت اصلی مردم است. اما این بازخورد خلاف انتظار نکته مهمی را گوشزد می کند و آن افق های متفاوتی است که مردم و مسوولان از آنجا به مسایل نگاه می کنند.
خلاصه و عمده انتقادهای معقول به سخنان وزیر اقتصاد که البته لزوما به شخص «خاندوزی» هم بر نمی گردد و کیفیت حکمرانی را مد نظر داشت، این بود که اگر از طریق امکانات فنی و ابزارهای نظارتی موجود یا ایجاد شده می توان به چنین دقتی در برخورد با تخلفات مربوط به نان، آن هم با این وسعت و پراکندگی ( به گستره تک تک شهروندان کشور در یک کشور ۸۰ میلیون نفری) عمل کرد چرا تا حالا این کار انجام نشده بود و چرا همین ابزار نظارتی و اهتمام و جدیت پشت سر آن برای نظارت بر سایر بهره مندی ها از یارانه گرفته تا رانت های توزیع شده و اخذ مالیات و ... به کار گرفته نمی شود؟!
البته شاید کار نادرستی نباشد- به خصوص از منظر رقابت های مرسوم سیاسی- که دولتمردان فعلی پاسخ به این پرسش را به خصوص در مورد توزیع آرد به دولتمردان قبلی حواله دهند، اما این پرسش مهمی است که فارغ از نگاه سیاسی باید از زاویه حاکمیتی به آن پاسخ داده شود و فرقی نمی کند چه دولتی بر سر کار است.
دیگر اینکه اصلاح هر رویه نادرستی باید از یک نقطه خاص آغاز شود و نمی شود همه کاستی ها را با هم برطرف کرد اما در همان دایره وظایف وزارت اقتصاد نیز پرسش یاد شده معنا دار است و ضمن تایید تلاش های وزیر محترم اقتصاد باید پرسید آیا در سایر حوزه های مسوولیت مستقیم و غیر مستقیم ایشان می توان چنین نظارتی را اعمال کرد و اگر بله، بهتر نیست درباره آن ها نیز بیشتر سخن گفته شود تا سخنانی که قاعدتا باید باعث خوشحالی مردم شود به بازخوردهای منفی دامن نزند؟!
مردم ما سال هاست شاهد توزیع مساله ساز یارانه ها یا رانت های عجیب و غریب از کیسه اموال عمومی هستند. توزیع ارز دولتی بی سرانجام در سال های گذشته تازه ترین نمونه آن است. در چنین زمینه ای پرسش ها و انتقاداتی شبیه به آنچه در واکنش به اظهارات وزیر محترم اقتصاد مشاهده شد را نباید صرفا از زاویه دشمنی های سیاسی با نظام نگریست بلکه معقولیت آنها را باید سنجید و با حوصله و تامل به آن پاسخ داد. متاسفانه در برخی اظهار نظرهای مسوولان کشور این باور به چشم می خورد که هر تلاش و اهتمامی برای حل مشکلات با سیاه نمایی ها و جریان سازی های مخالفان نظام و اثرگذاری های تبلیغاتی منفی آنان در رسانه ها و فضای مجازی مواجه می شود و هرگونه توضیح و روشنگری بی فایده است بنابراین باید بی توجه به این ابهام ها کار خود را پی گرفت. اما نباید از یاد برد که همه پرسش ها و ابهام ها چنانکه گفته شد ناشی از این اثرگذاری ها نیست و معقولیت آنها ایجاب می کند که در این زمینه وقت و انرژی جداگانه ای برای پاسخگویی گذاشته شود و شاید بتوان گفت این پاسخگویی وظیفه ای است در ردیف سایر وظایف که اگر مهمتر از آنها نباشد کم اهمیت تر هم نیست.