به گزارش الف؛ نظام حکمرانی آمریکا طی دهه های اخیر با استفاده از ظرفیت های رسانه ای و تبلیغاتی در دسترسِ این کشور، سعی داشته تا جای ممکن تصویر و چهره ای از آمریکا را به جهانیان مخابره کند که قدرت نرم واشنگتن را تقویت و نقاط ضعف و چهره زشت این کشور را بپوشاند و مخفی کند. با این همه، علی رغم تمامی تلاش های جریان های سیاسی و رسانه ای آمریکایی در این رابطه، گاه و بیگاه شاهد تحولات و رویدادهایی هستیم که از ناگفته های نظام حکمرانی در آمریکا افشاگری می کنند و واقعیت های تازه و تکان دهنده ای را از این کشور به افکار عمومی آمریکا و البته جهان ارائه می کنند.
شاید یکی از دوره های زمانی که شاهد اوج گیری افشای ناگفته ها و واقعیت های تلخِ نظام حکمرانی در آمریکا هستیم، در بحبوحه اوج گیری قابت های انتخاباتی در این کشور به ویژه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باشد. دوره زمانی که در قالب آن بسیاری از سیاستمداران و نخبگان سیاسی عالی رتبه آمریکایی به صراحت پرده از واقعیت ها در کشورشان برمی دارند و سعی در مجاب کردن افکار عمومی آمریکا دارند تا به آن ها به مثابه افرادی بنگرند که می توانند اوضاع را برای آمریکا سامان دهند و این کشور را به سمت پیشرفت هدایت کنند.
در این راستا، اخیرا شاهد آن بوده ایم که "نیکی هیلی"، نماینده سابق دولت آمریکا در سازمان ملل متحد که یکی از کاندیداهای مطرح در حزب جمهوریخواه جهت معرفی شدن به عنوان نامزد نهایی این حزب برای انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 آمریکا نیز است، در موضع گیری قابل تاملی گفته است که "سطح و میزان بدهیهای دولت آمریکا به قدری افزایش یافته که یک حسابدار باید رئیس جمهور این کشور شود".
نیکی هیلی گفته است که آمریکا در وضعیت کنونی چیزی در حدود 34 تریلیون دلار بدهی دارد که همین مساله این نکته را به امری واجب و الزامی تبدیل می کند که حتما فردی رئیس جمهور آمریکا شود که در حد یک حسابدار حرفه ای در حوزه مالی تحصص داشته باشد و بتواند فکری به حال این وضعیتِ آشفته واشنگتن بکند. پیش از نیز وزیر خزانه داری آمریکا "ژانت یلین" هشدار داده که بدهی بیش از 34 تریلیون دلاری دولت آمریکا حقیقتا ترسناک است و باید به حالِ آن فکری شود. مساله ای که از دو منظر قابل تامل است:
اولا، موضع گیری نیکی هیلی نشان می دهد که تا چه اندازه تصویر هالیوودی که از قدرت و موقعیت بین المللی آمریکا ساخته شده، پوچ و بی پایه است و هیچ نسبتی با واقعیت های میدانی این کشور ندارد. جریان های رسانهای و تبلیغاتی آمریکایی و غربی سال هاست که تصویری درخشان را از آمریکا در حوزه های مختلفِ حکمرانی نشان می دهند با این حال، اذعان و اعتراف اخیر نیکی هیلی، این واقعیت را تایید می کند که عقبه قدرت و هژمونی آمریکایی چندان محکم نیست و نگرانی های جدی در مورد فروپاشی قریب الوقوع ادعاهای دور و دراز آمریکاییها در این رابطه وجود دارد.
دوم اینکه موضع گیری اخیر نیکی هیلی این مساله را نیز مورد تایید قرار می دهد که اساسا این بحران ها به قدری عمیق شده اند که علی رغم طرح مسائل مختلف در مورد اینکه می توان راه حل هایی را برای مخاطب قراردادن و حل آن ها در نظر گرفت، چندان نباید به آن ها دل بست و باورشان کرد. چرا که اگر واقعا اینطور بود و اراده و توانی جدی برای حل این مشکلات وجود داشت، تاکنون دولت های مختلف در آمریکا چنین می کردند و افتخارِ حل بحرانی به این بزرگی را برای خود ثبت می کردند.
با این حال، نظام حکمرانی در آمریکا قادر به حل این چالش(حل بحران بدهی آمریکا) نیست. چالش و بحرانی که روز به روز قویتر و عمیقتر می شود.