• یادداشت فضائلی درباره نحوه برخورد با رژیم صهیونیستی

    یادداشت فضائلی درباره نحوه برخورد با رژیم صهیونیستی

    مهدی فضائلی نوشت: «رژیم صهیونیستی همچون حیوان درنده‌ای در بند مقاومت گرفتار شده و برای رهایی از بند، عربده می‌کشد، پنجه‌های زهرآگینش را به هر سمت دراز می‌کند و دندان‌های مرگبارش را به هر چیزی فرو می‌کند تا شاید بتواند از این مخمصه رهایی یابد و خسارت‌هایی که شاهد آن هستیم ازجمله ترور بزرگانی چون سیدمقاومت، سیدحسن نصرالله، ناشی از این دست و پازدن‌های لحظه آخری این رژیم ددمنش و گرگ‌صفت گرفتار در بند است.»

  • چه شد که کتابخوان شدم؟!

    چه شد که کتابخوان شدم؟!

    احمد راسخی لنگرودی،

    در آن روزهای پرشور بيشتر اوقاتم را در دانشگاه تهران مي‌گذراندم. آن روزها در مقابل در ورودي دانشگاه يا در داخل محوطه دانشگاه، کپه کپه افراد جع می‌شدند و بحث‌های سیاسی و ایدئولوژیک می‌کردند. پدیده‌ای که در آن روزها برای نسل ما جدید بود. سابقه‌ای از آن نداشتیم. معمولا يك طرف بحث‌ها نيروهاي چپي بودند و طرف ديگر بحث، نيروهاي مذهبی یا به اصطلاح آن روز مكتبي.

  • یادداشت پزشکیان در دفتر یادبود شهید نصرالله

    یادداشت پزشکیان در دفتر یادبود شهید نصرالله

    «دنیا باید بداند خون شهید نصرالله و همراهانش همچنان خواهد جوشید...»

  • عکسی از یادداشت متفاوت پزشکیان در دفتر یادبود مزار مام جلال طالبانی

    عکسی از یادداشت متفاوت پزشکیان در دفتر یادبود مزار مام جلال طالبانی

    رئیس جمهوری در دفتر یادبود در مزار مام جلال طالبانی نوشت: تمام تلاش‌های بی پایان او در ایجاد وحدت و انسجام در داخل کشور و تعامل و همکاری با ایران عزیز را قدردان باشیم.

  • این است زندگی من!

    این است زندگی من!

    احمد راسخی لنگرودی،

    همیشه از خواندن زندگینامه‌ها احساس خوبی به من دست می‌دهد؛ احساسی سرشار از شور و هیجان و در پایان رضایت. البته نه هر زندگینامه‌ای که راهی چاپ شده و سر از دنیای نشر باز می‌کند. زندگینامه‌های شخصیت‌های برجسته و پرآوازه علمی.

  • انتقاد یادداشت‌نویس روزنامه کیهان به پناهیان/ به سمت جبهه خودی شلیک کرده  

    انتقاد یادداشت‌نویس روزنامه کیهان به پناهیان/ به سمت جبهه خودی شلیک کرده  

    ایمانی نوشت: نگاهی به رسانه هایی که از سخن نسنجیده و ناروای آقای پناهیان استقبال کردند، نشان می دهد این خطیب محترم دچار خطای تشخیص شده و به سمت جبهه خودی شلیک کرده است.

  • همسایه‌ی کتابخوان ما

    همسایه‌ی کتابخوان ما

    احمد راسخی لنگرودی،

     همسایه روبرویی ما بود. مردی نسبتا پیر سر به زیر که کمتر در کوچه و خیابان آفتابی می‌شد. روز و شبش در چاردیواری خانه می‌گذشت. گهگاه از پنجره شمالی چشمم بی‌اختیار به اتاقش می-افتاد. پرده پنجره‌اش انگار اضافی بود. چهار فصل سال جمع بود

  • تصویری از یک اثر شکوهمند هنری

    تصویری از یک اثر شکوهمند هنری

    احمد راسخی لنگرودی،

       امتیاز این خانه شخصی اما نه به خاطر قدیمی بودنش و داشتن تنور نان و گل‌های زینتی حیاط و اتاق‌های متعددش، بلکه آنچه که این خانه را ممتاز کرده و در قد و قامت موزه نشانده است سقف‌های فوق‌العاده هنری است که بر باشندگانش سایه می‌اندازد

  • یادداشت پزشکیان بعد از دیدار با رهبری

    یادداشت پزشکیان بعد از دیدار با رهبری

    رئیس جمهور منتخب بعد از دیدار امروز با رهبر انقلاب نوشت: از دل و جان برای موفقیت ایران تلاش خواهیم کرد.

  • حظ از  کتاب­های قدیمی

    حظ از کتاب­های قدیمی

    احمد راسخی لنگرودی،

    هنوز یکی از این کتاب‌‌های قدیمی را باز نکرده مشتی خاطرات قدیمی به طور سایه روشن می‌‌ریزد توی ذهنم. خاطراتی که مرا با خود می‌برد به چند دهه گذشته. به آن دورانی که همه اعضای خانواده در خانه حضور داشتند. خانه پر از سر و صدا و رفت و آمد بود. آن خاطرات شب‌های بمباران‌‌های هوایی تهران و قطعی برق و شنیده شدن صدای آژیر ممتد در رادیو.

  • کتاب‌های جلد سفید

    کتاب‌های جلد سفید

    احمد راسخی لنگرودی،

    از اوضاع و احوال کتابخانه می‌شد عقاید و افکار اهل خانه را خواند. اینکه چگونه فکر می‌کنند و چه راهی را در سیاست دنبال می‌‌کنند، و خلاصه اینکه مرام و مسلکشان چیست. اما اینکه چرا صاحبخانه قصد برچیدن این کتابخانه را داشت در ابتدای امر چیزی نمی‌دانستم.

  • کتاب خودم۱

    کتاب خودم۱

    احمد راسخی لنگرودی،

    ناخن انگشتان جوان به صنف نویسندگان نمی‌خورد. بیشتر به نوازندگان می‌مانست. خیلی بلند و مزاحم. می‌گفت سررشته‌ای هم در نوازندگی دارد. از همان اول سر و وضع او را که دیدم حدس زدم هنری است. ظاهرش بیشتر به تیپ هنری می‌خورد تا نویسندگی. زمانی هم سر و کارش با دانشگاه هنر افتاده بود.

  • یادداشت توضیحی ایران درباره ادعاهای گروسی: توقف تعهدات هسته‌ای برجامی مطابق با بند ۲۶ و ۳۶ برجام است

    یادداشت توضیحی ایران درباره ادعاهای گروسی: توقف تعهدات هسته‌ای برجامی مطابق با بند ۲۶ و ۳۶ برجام است

    نمایندگی کشورمان در وین نوشت: تصمیم برای توقف اجرای تعهدات تحت برجام کاملاً مطابق با حقوق ذاتی کشور طبق بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام بوده و پاسخی به خروج غیرقانونی آمریکا از برجام است.

  • جشن امضاء

    جشن امضاء

    احمد راسخی لنگرودی،

       مسئول غرفه جلو آمده خوش‌آمد می‌گوید، عکسی هم از من در جلوی قفسه‌های کتاب می‌گیرد و حامل این خبر که دو سه روز اول یک مشتری آمد یکجا صد و بیست نسخه از کتاب شما را خرید و ما ماندیم دست خالی!

  • یادداشت مسعود ده‌نمکی درباره نقدپذیری شهید آیت‌الله رئیسی

    یادداشت مسعود ده‌نمکی درباره نقدپذیری شهید آیت‌الله رئیسی

    مسعود ده‌نمکی در پی شهادت آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی طی یادداشتی به ذکر ناگفته‌ای پرداخت که طی ۳ دهه گذشته هیچ‌گاه بیان نکرده بود.

  • پایان میهمانی یک کتاب

    پایان میهمانی یک کتاب

    احمد راسخی لنگرودی،

       جمعه هفته گذشته بار دیگر گذرم افتاد به کتابفروشی‌های دست دوم قدیمی در مقابل دانشگاه تهران.  همینطور در حال گشت و گذار بودم که چشمم رفت روی یکی از آثارم با عنوان «نفت و قلم». این اولین باری نبود که در لابلای کتاب‌های دست دوم قدیمی، ریخته شده بر روی آسفالت خیابان، چشمم به روی یکی از آثار نوشتاری خودم روشن می‌شد.

  • خاطرات کتابی!

    خاطرات کتابی!

    احمد راسخی لنگرودی،

    این کتابخانه برای ژان پلِ کودک آنقدر جذابیت داشت که پیوسته ذهن او را به خود مشغول دارد و از او چهره‌ای متفاوت از سایر کودکان بسازد. هر روز پنهانی دور از چشم پدربزرگ می‌رفت سراغشان. با دیدار خود، ادب کتابخانه را به جا می‌آورد. اندام‌شان را می‌نگریست. لمس‌شان می‌کرد

  • امضای یادداشت تفاهم بین دبیران شورای عالی امنیت ملی ایران و روسیه

    امضای یادداشت تفاهم بین دبیران شورای عالی امنیت ملی ایران و روسیه

    دبیران شورای عالی امنیت ملی ایران و روسیه در حاشیه دوازدهمین اجلاس بین‌المللی نمایندگان عالی کشورها در امور امنیتی، یک یادداشت تفاهم امنیتی امضا کردند.

  • یادداشت حسین شریعتمداری؛ دوستانه با برادر فضائلی
  • نسخه ‌به‌دست داخل داروخانه

    نسخه ‌به‌دست داخل داروخانه

    احمد راسخی لنگرودی،

    امروز نسخه‌به‌دست سروکارم با یکی از داروخانه‌هایی افتاد که روزگاری کتابفروشی بود ؛ بالغ بر سه دهه و من نیز مشتری دائمی‌اش. سال پیش، آن کتابفروشی از کم‌لطفی مشتریان مفتخر به امتیاز داروخانه شد! با تابلویی پرزرق و برق که پنداری به آن کتابفروشی سابق فخر می‌فروخت! آری، این مکان روزگاری کتاب‌های خوش قد و قامت درون قفسه‌هایش بود و امروز درون همان قفسه‌های چوبی جعبه‌های ریزاندام دارو.

  • کتاب‌ِخواب‌کن!

    کتاب‌ِخواب‌کن!

    احمد راسخی لنگرودی،

    به یاد ندارم زنده‌یاد پدر روزی را بدون کتاب سر کند. ضلع شمالی یکی از اتاق‌های خانه قدیمی کتابخانه‌ای داشت که در گنجه‌ای قرار گرفته بود. این گنجه زیاد بزرگ نبود؛ در طول دو متر و در عرض کمتر از یک متر، و هفت هشت قفسه پر از کتاب. با دری یک لنگه و بسیار سنگین که چوبی بود و زور می‌خواست باز و بستن‌اش.

  • پاسخی به یادداشت موسوی خوئینی ها 

    پاسخی به یادداشت موسوی خوئینی ها 

    محمدکاظم انبارلویی،
  • اشتهای خوانده شدن!

    اشتهای خوانده شدن!

    احمد راسخی لنگرودی،

      نیمه‌های شب است. سکوت در این حوالی موج می‌زند. خواب از سرم پریده. در این جور مواقع پناه می‌آورم به کتابخانه. یعنی خودم را می‌رسانم به همین آثاری که برخی‌شان در سکوت نیمه‌های شب توسط نویسندگان شب‌بیدار نوشته شده‌اند

  • مراسم باشکوه کتابخوران!

    مراسم باشکوه کتابخوران!

    احمد راسخی لنگرودی،

    خانه‌ای قدیمی بود، خیلی قدیمی. از آن خانه‌هایی که از همان درِ ورودی بوی نا می‌دهند. دارای چند زیرزمین که بزرگترینش کتابخانه بود. صاحبخانه می‌خواست کتابخانه را برچیند تا موش‌زدایی کند. می‌گفت داخل کتابخانه موش‌بازار است؛ بس که موش دارد. هوا که تاریک می‌شود این جانوارهای موذی می‌ریزند بیرون برای برپایی مراسم باشکوه کتابخوران!

  • این موجودات نازنین

    این موجودات نازنین

    احمد راسخی لنگرودی،

    هر روز که از پی روزی می‌رسد ده‌ها عنوان کتاب در بازار نشرِ کشور ما از راه می‌رسند؛ در بازار جهانی میلیون‌ها عنوان کتاب شاید. ورود این نورسیدگان کاغذی شایسته خوشآمدگویی‌اند. اگر خوشآمدشان نگوییم کاری برای ذهن خود نکرده‌ایم و ذهنمان را از شیرین‌ترین لذت‌ها محروم ساخته‌ایم. خاصه که چند تا از این نورسیدگان کاغذی حرفی برای گفتن داشته باشند و شوق خواندن را در ما برانگیزند. 

  • پاتوق عشاق کتاب باز در کتابفروشی عباس آقا

    پاتوق عشاق کتاب باز در کتابفروشی عباس آقا

    احمد راسخی لنگرودی،

    این عباس‌آقای ما هم برای خودش بازاری دارد؛ صبح‌ها یکی دو ساعت پیش از ظهر کرکره کتابفروشی را بالا می‌کشد، چراغ‌ها را روشن می‌کند. دستی بر سر و روی کتابفروشی می‌کشد. بعد یکراست می‌رود سر اصل مطلب، یعنی سراغ همان کتاب‌های دست دوم قدیمی که گوشه کتابفروشی روی هم انباشته‌ شده‌اند .

  • آنهایی که نمی‌نوشتند

    آنهایی که نمی‌نوشتند

    احمد راسخی لنگرودی،

    سقراط نمی‌نوشت. هیچ میانه‌ای با نوشتن نداشت. از نوشتن دوری می‌گزید. هیچ‌گاه هم چیزی ننوشت. به همین‌رو، عنوان فیلسوف شفاهی برازنده اوست. آنچه از او گفته می‌شود بیشتر به قلم شاگرد معروف او افلاطون و اندکی هم دیگران است.

  • هر روز ساعت هشت در ایستگاه

    هر روز ساعت هشت در ایستگاه

    احمد راسخی لنگرودی،

    من همیشه صبح‌ها این جوان را می‌بینم؛ به گمانم سی و دو سه ساله. با گیسوانی بلند، خرمایی رنگ و یک قبضه ریش به همین رنگ. کتاب در دست بر روی یکی از صندلی‌های ایستگاه مترو نشسته و خودش را با سطرهای کتاب مشغول می‌دارد. توبره‌ای هم با خود به همراه دارد که بر روی صندلی کناری‌اش می‌خواباند؛ پُر است از کتاب و اندکی مواد غذایی. چهره دلنشینی دارد؛ مثل چهره‌های آدمیان دیرنشین.

  • ارسال یادداشت دوم ایران به آمریکا برای پیگیری پرونده شهید سلیمانی

    ارسال یادداشت دوم ایران به آمریکا برای پیگیری پرونده شهید سلیمانی

    رییس مرکز امور حقوقی و بین‌الملل ریاست‌جمهوری گفت: بعد از عدم پاسخ آمریکا در مورد یادداشت مذاکره در ارتباط با پرونده شهید سلیمانی بر اساس کنوانسیون ۱۹۷۳، وزارت امور خارجه یادداشت دومی را برای درخواست داوری بین دو طرف برای آمریکایی‌ها ارسال کرده است.

  • پس از ۱۰ سال کشمکش؛‌ سرانجام یادداشت‌های جلال آل احمد منتشر می‌شود

    پس از ۱۰ سال کشمکش؛‌ سرانجام یادداشت‌های جلال آل احمد منتشر می‌شود

    خواهرزاده جلال از انتشار یادداشت‌های آل‌احمد پس از ۱۰ سال کشمکش توسط روزنامه اطلاعات خبر داد.

  • یادداشت مدیرعامل بانک صادرات ایران درباره گذار به بانکداری هوشمند

    یادداشت مدیرعامل بانک صادرات ایران درباره گذار به بانکداری هوشمند

    ​محسن سیفی، مدیرعامل بانک صادرات ایران در یادداشتی در روزنامه ایران به تشریح الزامات گذار از بانکداری سنتی به هوشمند پرداخته و توسعه زیرساخت‌های اجتماعی، فرهنگی، امنیتی، فراهم کردن ابزارها، ایجاد فضای مناسب و درک درست شرایط برای تهیه قوانین لازم را از جمله انتظارات شبکه بانکی از حکمران پولی برشمرده است.

  • یادْکتاب‏های یک نویسنده!

    «یادداشت‌های یک کتاب‌باز!»؛ احمد راسخی لنگرودی؛ نشر همرخیادْکتاب‏های یک نویسنده!

    پروانه عزیزی،

    در این روزگار وانفسای کتاب چشممان به جمال کتاب «یادداشت‌های یک کتاب باز» از انتشارات همرخ روشن شد، حقا که شیفته کتاب و کتابخوانی است این نویسنده کتاب‌باز! هر چه به قلمش رفت از کتاب و کتاب بود. دلمان به درد آمد. یادْکتابهای نویسنده کتاب احمد راسخی لنگرودی- البته اگر این ترکیب را بپذیریم- هم خواندنی بود،

  • یادداشت لاریجانی در نقد موضع هابرماس درباره جنگ غزه

    یادداشت لاریجانی در نقد موضع هابرماس درباره جنگ غزه

    محمدجواد لاریجانی در نقد بیانیه یورگن هابرماس و همراهان دربارۀ جنگ غزه نوشت: هابرماس در بیانیه خود هیچ اشاره‌ای به حقوق طرف مقابل صهیونیست‌ها، یعنی مردم فلسطین و غزّه مظلوم ندارد و ظاهراً در این صحنه فقط یک بازیگر محور بحث است!