چند نکته درباره ماجرای نجفی
دیروز صبح میترا استاد همسر محمدعلی نجفی به قتل رسید و شب محمدعلی نجفی شهردار اسبق تهران با حضور در آگاهی به قتل این خانم اعتراف کرد. انتشار این خبر در شب گذشته با بهت و حیرت همگان همراه بود. محمدعلی نجفی سیاستمداری باسابقه بود، فردی که بیش از ده سال سابقه وزارت و معاونت رئیسجمهوری داشت، عضو شورای شهر تهران و شهردار تهران بود. چنین فردی مرتکب قتل شده و آبرویش لکهدار شده است.
چند نکته در این زمینه به نظر میرسد:
۱- متاسفانه برخی از سیاستمداران و مطبوعات تا حدودی از این اتفاق بهرهبرداری سیاسی کردند. برای نمونه میتوان به صفحه اول روزنامه وطن امروز و روزنامه سازندگی اشاره کرد:
اینکه از خطای شخصی یک سیاستمدار تلاش کنیم جناح سیاسی او را محکوم کنیم یا عکسی شخصی از نجفی را در صفحه اول منتشر کنیم، حتما از نظر اخلاق سیاسی محکوم است. فراتر از این، حتی این توجه بیش از حد رسانهها به جزئیات این ماجرا هم با اخلاق رسانهای سازگار نیست. چون بررسی جزئی باعث ورود به حریم خصوصی نجفی و خانوادهاش میشود که از نظر اخلاقی پسندیده نیست.
۲- رویکرد صداوسیما به این ماجرا مایه تعجب است. در بخشهای مختلف خبری دیشب و امروز با تفصیل به این مسئله پرداخته و فیلم حضور نجفی در آگاهی و دادسرا بارها و بارها از تلویزیون پخش شده است که این مسئله بر خلاف قانون است.
ماده ۹۶ قانون آیین دادرسی کیفری بیان میدارد: «انتشار تصویر و سایر مشخصات مربوط به هویت متهم در کلیه مراحل تحقیقات مقدماتی توسط رسانه ها و مراجع انتظامی و قضائی ممنوع است.» مستند به این ماده قانونی انتشار تفصیلی اخبار این حادثه برخلاف قانون است.
عملکرد صداوسیما در این ماجرا فارغ از ایراد قانونی، ایراد اخلاقی و سیاسی هم دارد. ایراد اخلاقی دار چون همانگونه که گفتیم نقض حریم خصوصی نجفی و خانوادهاش است. ایراد سیاسی هم دارد چون این شائبه مطرح میشود که چون نجفی اصلاحطلب است صداوسیما با آبوتاب ماجرا را شرح میدهد. بهتر صداوسیما فیتیله ماجرا را پایین بکشد تا بیش از این در مظان اتهام قرار نگیرد.
برخی از رفتارهای گزارشگر صداوسیما برای همگان غریب بود. اینکه گزارشگر تلویزیون، اسلحه را جلوی دوربین بگیرد و فشنگها را از خشاب دربیاورد و بشمارد جدا از اتفاقات باورنکردنی در رسانه کشور ما بود.
۳- رفتار پلیس با نجفی در گزارشهای منتشرشده از صداوسیما مایه تعجب است. در هر صورت، محمدعلی نجفی اکنون متهم است و برخورد با متهم قواعدی دارد. اینکه فرمانده آگاهی در دفترش از او پذیرایی کند و برایش چای بیاورند و در آخر هم فرمانده آگاهی به احترامش خم شود بسیار بسیار عجیب است. بهخصوص اینکه پلیس آگاهی با همه متهمین اینگونه برخورد نمیکند.
البته سردار رحیمی در توضیحاتی مدعی شد: «زمانیکه متهم دستگیر شد، وی به جرم خود اعتراف کرد و طبیعتاً همواره در برخوردها اعلام میکنیم که رفتارمان همواره با رافت، رحمت و اقتدار است، برای سایر متهمان نیز رفتارمان همین است و فرقی نمیکند. رفتار پلیس بر مبنای قانون و شرع است، لحظهای که وی دست داد، لحظات آخر بازجویی بود. وی در خیابان توسط همکاران دستگیر شد، کار بازجویی، اخذ اعترافات و ... در کمتر از دو، سه ساعت انجام میشد.»
امیدواریم که فرمایش سردار رحیمی درباره برخورد با رافت با همه متهمان در پلیس آگاهی اجرایی شود.
۴- سوالی که درباره حمل سلاح توسط نجفی مطرح شده است این است اساسا چرا نجفی مجوز حمل سلاح داشته است؟ قبلا درباره حادثه تیراندازی توسط محمود کریمی، مداح مشهور هم در افکار عمومی پیش آمده بود و جوابی هم به آن داده نشد. سوال این است که مجوز حمل سلاح طی چه فرایندی به افراد داده میشود و به چه کسانی داده میشود؟ یک بار برای همیشه مسئولان ذیربط باید به آن پاسخ دهند.
بهعلاوه سردار رحیمی درباره مجوز نجفی گفته است: «محمدعلی نجفی از سال ۹۴ مجوز حمل سلاح نداشته است.» سوالی که سردار رحیمی باید به آن پاسخ دهند این است که بعد از چهار سال چرا این سلاح از ایشان پس گرفته نشده است؟
امیدواریم مسئولان امنیتی در این زمینه شفافسازی کنند.
۵- در آخر باید گفت همزمانی این حادثه با شب قدر باید تلنگری برای همه ما، بهخصوص سیاسیتمداران باشد که همواره مراقب اعمال و کردارمان باشیم.
***
انتخابات ۱۴۰۰، عامل اختلافات در انتخابات هیترئیسه مجلس؟
پسلرزههای انتخابات هیئترئیسه مجلس همچنان ادامه دارد. روزنامه شرق در یادداشتی انتخابات هیئترئیسه را نمونه کوچکی از رقابت در انتخابات ۱۴۰۰ دانست. شرق نوشت: «عارف، لاريجاني و حتي علي مطهري هركدام ظرفيتهاي بالقوهاي براي رياستجمهوري محسوب ميشوند؛ چنانكه عارف در سال ۹۲ نامزد انتخابات رياستجمهوري شد و اگر نامه سيدمحمد خاتمي وجود نداشت، از انتخابات كنار نميرفت و علي مطهري نیز كه چند وقت پيش احتمال نامزدشدنش را در انتخابات سال۱۴۰۰ رد نكرد. لاريجاني نیز گفته است اكنون وقت فكركردن به انتخابات سال۱۴۰۰ را ندارم و حتي بسياري از جناحهاي سياسي به او بهعنوان گزينه ائتلاف نگاه ميكنند. در واقع شايد بتوان گفت از يك سو نامزدشدن عارف و ائتلافنكردن فراكسيون اميد با علي لاريجاني پيام مهمی به اصولگرايان معتدل داشت كه اصلاحطلبان ديگر تجربه سال ۹۲ و ۹۶ را تكرار نميكنند و از سوي ديگر، عارف كه شأن خود را در حد رياستجمهوري ميداند، كمتر از دو سال مانده به انتخابات رياستجمهوري، زير پرچم لاريجاني نرفت و همين موضوع باعث شد درعينحال كه فراكسيون اميد ميدانست انتخابات را به مستقلين خواهد باخت، بازهم بر نامزدشدن عارف تأكيد كند.»
نامهنیوز هم نوشت: «برخی تحلیلگران معتقدند هدف و نیت عارف این بود که با تحریک احساسات اصلاح طلبان، همه را به این نتیجه برساند که او نامزد واحد جریان اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است و تفکر حمایت احتمالی از لاریجانی در آن انتخابات دیگر محلی از اعراب ندارد.
اما کنایه های سنگین کرباسچی به عارف بعد حذف علی مطهری از ترکیب هیأت رئیسه نشان داد که ماجرا می تواند پیچیده تر هم باشد. عارف سعی کرد از شکست پلی به سوی پیروزی بسازد و اراده داشت، اجرای این پل را تا ۱۴۰۰ به اتمام برساند اما پیام کرباسچی روشن بود، همانطور که کارگزارانی ها در مجلس دهم ریاست لاریجانی را بر عارف ترجیح دادند، احتمال آنکه در ۱۴۰۰ بین مطهری و عارف، مطهری را شایسته حمایت اعلام کنند بعید به نظر نمی رسد. »
علی مطهری یادداشتی درباره این اتفاقات نوشت. مطهری در این یادداشت، کینه سران فراکسیون امید و فراسیون مستقلان را عامل شکستش در انتخابات دانشته است. مطهری نوشته است: «اتفاقی که در انتخابات هیئت رئیسه مجلس افتاد و به راحتی قابل پیشگیری بود نتیجه دو چیز بود: اول اشتباه آقای عارف در کاندیداتوری ریاست و دوم توجه نداشتن سران مستقلان در انتقامگیری خود به هزینه این کارشان، و این هردو عامل نتیجه اختلاف و کینه بیجایی است که سران این دو فراکسیون از ابتدای مجلس دهم نسبت به هم داشتهاند. هنوز هم دیر نشده است، میتوانند در سال آخر مجلس دهم راه همکاری را درپیش گیرند.»
بیشتر بخوانید: انتقادات صریح مطهری از عارف و کاظم جلالی
***
روحانی جز در جلسات دولت، حتی با وزرایش دیدار نمیکند
فائزه هاشمی مصاحبهای با اندیشه پویا داشته که در ادامه خلاصهای از آن آمده است:
-مخالف انگ اشرافی گری هستم که به بابا می چسبانند برخلاف دیگر مدیران جمهوری اسلامی بابا تابوشکنی می کرد و این کار باارزشی بود. خیلی از این نقدها زهدفروشی و انقلابی فروشی بود. بابا قبل از انقلاب به عمده کشورهای اروپایی سفر کرده و به امریکا و ژاپن رفته بود، اهل زهدفروشی نبود. قبل از انقلاب که دیگر با پول خودش سفر می کرد... بابا هر سال به کیش می رفت و سبب میشد بخش خصوصی و دولتی انگیزه تولید و کار پیدا کنند و کیش توسعه پیدا کند...
-... بابا هرجا بود فراجناحی بود. هم با چپ ها و هم با راست ها کار می کرد و تعادل ایجاد می کرد. اعتقادش هم همین بود.
-...در دوم خرداد من برای آقای خاتمی کار کردم. فاطی برای آقای ناطق کار کرد. اجازه می داد که فرزندانش در دو ستاد مختلف فعالیت داشته باشند. این نشان دهنده ذهن آزاد بابا بود
-... آن موقع که تقاضای مجوز روزنامه زن را کردم هنوز دولت آقای خاتمی روی کار نیامده بود. بابا رئیس جمهور بود و آقای میرسلیم وزیر ارشاد به من مجوز ندادند. به بابا اعتراض کردم که چرا به من مجوز روزنامه نمی دهند. بابا گفت حالا هدفت از در آوردن روزنامه چیست و چرا می خواهی روزنامه منتشر کنی؟ من برای ایشان مسائل مربوط به زنان را توضیح دادم و هدفم را بیان کردم، که بعد از آن به من مجوز داده شد. اما اولین شماره روزنامه در شهریور سال ۱۳۷۷ منتشر شد. کل عمر روزنامه زن هشت ماه بود و توقیف شد...
-آقای روحانی کاندیدای آقای هاشمی بود و با حمایت ایشان رأی آورد. اما به لحاظ ویژگی های شخصیتی با هم تفاوت دارند. بابا به نظر کارشناسان اعتقاد داشت و سازندگی دغدغه واقعی اش بود و تلاش بسیار می کرد و خستگی برایش معنا نداشت و هرجا لازم بوده فداکاری و ایثار می کرد... به نظرم قیاس آقای هاشمی با آقای روحانی مع الفارق است هر دو روحانی هستند و شاید این تنها شباهت شان است.
-... مطابق با شنیده ها آقای روحانی جز در جلسات دولت، حتا با وزرایش دیدار نمی کند. به خصوص در دور دوم ریاست جمهوری که آقای روحانی مسیر دیگری رفت.
- از سال ۱۳۹۲ هرچه به جلو آمده ایم، اصلاح طلبان در شورای شهر و شهرداری و دولت، و تعدادی در مجلس، خوب عمل نکرده اند. ما دچار ناکارآمدی و سوء مدیریت مزمن هستیم که شامل حال هردو جناح است ... یکی[از عوامل، نبود] آزادی انتخابات و رد صلاحیت های گسترده است. اما مورد مهم تر این است که کسانی هم که وارد قدرت شده اند نتوانسته اند کار مؤثری انجام دهند. واقعیت این است که از یکسو موانعی از طرف جریان مقابل ایجاد می شود که نمی گذارد کاری توسط اصلاح طلبان انجام شود و از طرف دیگر خود اصلاح طلبان هم پکیده اند. بحث شورای نگهبان، بحث ثانویه است. مسئله اصلی این است که اصلاح طلبان هم که سر کار آمده اند، دچار سوء مدیریت و ناکارآمدی هستند و پاسخگو نبوده اند.»