سخنگوی وزارتدفاع در اظهارات اخیر خود با تمجید ویژه از دولت سیزدهم و شخص سید ابراهیم رئیسی، اقدامات دولت را ستایش و اظهار داشت: «با آغاز به کار دولت سیزدهم، درهمآمیختگی دولت گذشته و فاصله ایجادشده بین مردم و مسئولان با کارهای جهادی و انقلابی کم شد و تیری دیگر از صد تیر فتنهگری دشمنان با تلاش سیدابراهیم رئیسی از بین رفت.»
اگرچه برای نخستین بار نیست که چنین اظهاراتی مطرح و از دولت سیزدهم تمجید و ستایش میشود و افراد دیگری هم به همین سبک و سیاق رفتار کردهاند، اما نکته قابل نقد این قبیل سخنان، جایی است که همچنان گریزی به دولت گذشته زده میشود.
البته قابل انکار نیست که دولت و شخص سید ابراهیم رئیسی تلاشهای وافری را برای بهبود وضعیت کشور انجام داده و در این بین، توفیقات قابلتوجهی هم حاصل شده اما اینکه برای برجستهکردن مزیتهای دولت کنونی، به روحانی و دولتش تاخته و اظهاراتی غیرملموس مطرح شود، بزرگترین ضربه به شخص رئیسجمهور و دولت وی خواهد بود.
میتوان در چهارچوبی درست و منطقی، خدمات دولت را برشمرده و حتی مقایسه درستی با شرایط گذشته انجام داد و در این میان به مشکلات ساختاری که بر سر کشور سایهافکنده و از پیشینیان به ارث رسیده هم صحبت کرد اما مقایسههای غلط و اشاره به مسائل غیرملموسی چون کمشدن فاصله بین مردم و مسئولان، مردم را ناامید و بدگمان خواهد کرد.
باید این سوال را از سخنگوی محترم وزارت دفاع و حتی دیگر سیاسیون پرسید که با چه متر، ملاک و معیاری از کمشدن فاصله بین مسئولین و مردم سخن میگویند؟ آیا پژوهشی میدانی یا نظرسنجیهای قابل استنادی انجام شده که این چنین با قاطعیت سخن میگویند؟
نمیتوان انکار کرد که یکی از شاخصهای کلیدی افزایش اعتماد عموم مردم به مسئولین، سطح رضایت آنها از معیشت و زندگی روزمرهشان است. پر واضح است که از سال گذشته تاکنون و بهواسطه برخی خطاهای اقتصادی دولت و مجلس، تورم مصیبتباری بر کشور تحمیل شد و همین مسئله نارضایتیهای بسیاری را بههمراه داشت.
حتی اتخاذ سیاست تثبیت از ابتدای سال که مبتنی بر کنترل نرخ ارز بوده، نتوانسته آثار زیانبار تورم کمسابقه سال گذشته را بهطور قابلتوجهی کماثر کند و همچنان مردم با هزینههای سرسامآور زندگی خود روبرو هستند. طبیعتا نمیتوان انتظار داشت زندگی و معیشت آشفته مردم، حس کمشدن فاصله بین آنان و مسئولین را پدیدار کند بلکه بالعکس، این وضعیت آشفته و تنگناها موجب افزایش و شکاف میشود.
اینکه یک مسئله بدیهی با خطایی از سوی برخی سیاسیون، برعکس جلوه داده و موجب راندن تفاسیر غیرواقعی و غیرملموس شود، نتایج نامطلوبی را بهدنبال دارد. باید حقایق را گفت، به تلاشهای دولت و رئیسجمهور اشاره کرد اما اینکه در قامت یک مسئول، اظهاراتی مطرح گردد که فرسنگها با واقعیت تفاوت دارد، موجب بدبینی و ناامیدی جامعه میشود.
هم در دولت روحانی و هم در دولت کنونی، کشور با مشکلات بسیار زیادی مواجه بوده اما اینکه برای دفاع از متولیان فعلی، به پیشینان تاخته و سخنانی بیمبنا ایراد شود، نهتنها چاره کار نیست بلکه به مشکلات اضافه میکند.
باور کنید دولت روحانی تمام شد و باید هر کس را بر اساس عملکرد بر جای گذشته و در ظرف زمانی خود ارزیابی و مسائلی قابلباور و ملموس را مطرح کرد.