یک انتقاد به اظهارات اخیر بهزاد نبوی
روزنامه وطنامروز نوشت:
سیاست خارجی هر کشوری باید بر مبنای تحلیلهای دقیق، منطقی و مبتنی بر واقعیتهای موجود شکل بگیرد. این رویکرد بویژه در مقابل قدرتهای جهانی و بازیگران منطقهای مثل اسرائیل اهمیت ویژهای دارد. اتخاذ سیاستهایی که تنها از روی احساسات و آرمانگرایی باشد، نهتنها منافع کشور را تأمین نمیکند بلکه ممکن است فشارهای بینالمللی را افزایش دهد و مواضع مخالفان کشور را تقویت کند. بهزاد نبوی، یکی از شخصیتهای باتجربه در عرصه سیاست ایران، اخیراً در اظهارات خود مواضعی درباره سیاست خارجی ایران مطرح کرده که به طور آشکار از واقعیتهای میدانی و تحولات بینالمللی فاصله دارد و نشان میدهد نبوی برخلاف لقب سیاسیاش یعنی چریک پیر، در کهنسالی از عدم بلوغ تحلیلی رنج میبرد. در کنار مواجهه رادیکال، چالش دیگری که در سیاست خارجی میتواند مانع تحقق واقعبینی شود، خوشبینی افراطی است. در این رویکرد مسائل و تحولات بینالمللی به صورت احساسی تحلیل میشود، بدون آنکه واقعیتهای تلخ روابط بینالملل مدنظر قرار بگیرد. این نوع تحلیل که باعث نادیده گرفتن تهدیدات و خطرات موجود میشود به وضوح در اظهارات اخیر بهزاد نبوی دیده میشود.
نبوی در مصاحبهای که اخیراً منتشر شده، بر لزوم ادامه مذاکرات با کشورهای اروپایی و پرهیز از تشدید تنشها با اسرائیل تأکید کرده است. او حتی گفته ایران باید از واکنشهای نظامی در برابر اسرائیل، مانند عملیات «وعده صادق۲» خودداری میکرد. نبوی این نسخه را با این توجیه مطرح میکند که اسرائیل خود نیز حاضر نشده ترور اسماعیل هنیه را گردن بگیرد پس نیازی به این واکنش از جانب ایران نبوده است. این در حالی است که اولا دفتر رسانهای اسرائیل مسؤولیت ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس را پذیرفته است و ثانیا حتی اگر نمیپذیرفت نیز برای جهانیان واضح است که هدف قرار دادن رهبر حماس برای هیچ کس جز نتانیاهو که قصد دستاوردسازی از یک سال خونریزی بینتیجه در غزه را دارد کارایی ندارد، لذا نبوی هم در مرور اخبار هم در تحلیل شرایط درک ناقصی از صحنه داشته و مبتنی بر همین درک ناقص نیز برای ایران انفعال تجویز میکند. اسرائیل در ماههای اخیر اقدامات متعددی علیه ایران و کشورهای همسایه انجام داده است، از جمله بمباران غزه و لبنان و تهدیدات مکرر به حمله به ایران. در چنین شرایطی، پیشنهاد پرهیز از تشدید تنشها بهطور غیرمستقیم میتواند باعث تقویت موضع اسرائیل و تضعیف موضع ایران در برابر تهدیدات جدی شود. نمونه جدیدتر این تهدیدات را نیز وزیر جنگ اسرائیل اخیرا با سرمستی از پیشرویهای اشغالگرانه در سوریه اینگونه مطرح کرده: «همه سیستمهای ما برای عملیات علیه ایران آماده میشود».
******
در سودای انقلاب رنگی در تهران!
روزنامه قدس نوشت:
سفیر رژیم اشغالگر قدس در سازمان ملل متحد با نقض آشکار تمامی قواعد و حقوق بینالمللی، پیش چشم همه حاضران در نشست، شمشیر را از رو بسته و رسماً از این تریبون، با اشاره به سقوط حکومت اسد در سوریه، به زبان فارسی از ایرانیان خواست این فرصت تاریخی کم نظیر را از دست ندهند و «دست به کار» شوند و علیه جمهوری اسلامی شورش کنند! این پیام پس از سه ویدئوی نمایشی نتانیاهو خطاب به مردم ایران بود. همزمان با ادامه حکمرانی دولت متزلزل نتانیاهو بر سرزمینهای اشغالی و در حالی که تلاش تلآویو برای بهره برداری از فتنه موسوم به «زن زندگی آزادی» برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی به شکست انجامیده، حال به نظر تلآویو در پی این ناکامیها مجبور به دست آویختن به هر وسیلهای برای ضربه زدن به کشورمان شده است.
در راستای این دسیسه دشمن صهیونیستی، یادآوری چند نکته، مهم به نظر میرسد. نخست نوع واکنش دستگاه دیپلماسی به چنین رویکرد خصمانه آشکاری است. جا دارد این پرسش جدی از دستگاه دیپلماسی کشورمان پرسیده شود که آیا همانند رژیم صهیونیستی در تمامی جبههها فعال است؟ اگر جواب بله است، پس چرا هنوز پاسخ قاطعی در مورد این جنگ رسانهای اشغالگران اتخاذ نشده است؟ باید بررسی شود آیا وزارت خارجه آمادگی همه جانبه رسانهای و دیپلماتیک برای اتفاقات پیش رو را دارد یا مانند اتفاق سوریه سناریویی در پیش رو نداریم و مجبوریم هر لحظه گروه تحریرالشام را چیزی صدا بزنیم؟
اما نکته دوم اینکه این سخن سفیر رژیم صهیونیستی همینطور از باب ارعاب جمهوری اسلامی بیان شده یا مخاطبی واقعی دارد؟ یعنی آیا قرار است چراغ سبزی را به کسانی در کشور نشان دهد؟ این چراغ سبز و نحوه برخورد منطقی با عوامل مخاطب آن مهمترین نکته این مطلب است؛ چرا که با فروپاشی دولت سوریه دندان گروهکهای تجزیه طلب به سوی کشورمان تیزتر شده، دندانی که نان اسرائیل و غرب را میخورد و پاچه کشور ما را میگیرد و منتظراست با کوچکترین حادثه فتنهای به پا کند. نمونه آشکار چنین خط دهی را در افزایش حملات تروریستی گروهک جیشالظلم در سیستان و بلوچستان همزمان با افزایش تنش میان کشورمان با رژیم صهیونیستی به روشنی میتوان دید؛ بنابراین واضح است باید همزمان با بالا گرفتن تهدیدات دشمن برای مقابله با هر سناریویی برنامه داشته باشیم. پس بجاست همزمان با فزونی گرفتن تهدیدات، تمامی دستگاههای نظامی و امنیتی و بهخصوص رسانهای ما در آماده باش کامل، مراقب گسلهای اجتماعی باشند تا اتفاقی هرچقدر کوچک، محرکی برای امیال رژیم صهیونیستی نشود.
******
توجه به زبان بدن در فضای بین المللی
دیدار مسعود پزشکیان و رجب طیب اردوغان در حاشیه اجلاس دی۸ در مصر و ادای احترام خاص رئیسجمهور به همتای ترکیهای خود، موجی از حاشیهها و واکنشها را به همراه داشته.
علی مطهری از چهره های سیاسی میانهرو و نماینده ادواری مجلس از رئیس جمهور بهخاطر عادت دست به سینه گذاشتن انتقاد کرد و در شبکه ایکس (توییتر) نوشت:
«دست بر سینه گذاشتن رئیس جمهور در مقابل رئیس جمهور یک کشور دیگر، آن هم اردوغان، یک عمل سهوی و از روی عادت توسط جناب پزشکیان بود و البته در فضای بینالملل معنایی غیر از تواضع دارد. مسئولان تشریفات ریاست جمهوری باید این موارد را مدیریت کنند».
روزنامه فرهیختگان هم در این باره نوشت:
سفر رئیسجمهور ایران به مصر پس از دوازده سال، یکی از رویدادهای مهم دیپلماتیک در سالهای اخیر بود. فارغ از اهمیت «اصل حضور رئیسجمهور ایران در مصر» و «محتوای مطرحشده در اجلاس دی۸» لنز دوربینها روی حرکات بدن دیپلماتها هم فوکوس سنگینی میکند. یکی از مواردی که بهسرعت در فضای رسانهای مورد توجه قرار گرفت، زبان بدن مسعود پزشکیان در حاشیه نشست دی-۸ بود. تصاویر منتشرشده نشان میدهد که پزشکیان در هنگام گفتوگو با رجب طیب اردوغان، دست به سینه میگذارد و دیدار گرمی با او تازه میکند.
این حرکت، اگرچه ممکن است در فرهنگ ایرانی عادی تلقی شود، اما در عرصه دیپلماسی بینالمللی میتواند معانی مختلفی به همراه داشته باشد. قراردادن این قاب در کنار تحولات اخیر منطقه شدت این انتقادات را بیشتر میکند؛ آنچنان که رسانههای ترکیهای این حرکت را به عنوان یک مانور قدرت برای اردوغان تعبیر کرده و سر دست میچرخانند.
هر حرکت، نگاه یا ژست میتواند پیامی سیاسی یا فرهنگی را منتقل کند. این نکتهای است که باید به آن توجه ویژه داشت. عرصه دیپلماسی، گود زورخانه نیست که مرشد داشته باشد و کنده و جرگهزدن برای هر کسی پسندیده تلقی شود. بلکه هر حرکت باید حسابشده و در راستای اهداف مقرر باشد. منتقدان معتقدند که پزشکیان باید نسبت به تأثیرات رفتارش در صحنه بینالمللی آگاهتر باشد و در صورت نیاز، آموزشهای بیشتری در این زمینه از جانب اعضای دستگاه دیپلماسی به او داده شود.
در شرایطی که حتی بغض رئیسجمهور هم هنگام دیدن تصویر همسر مرحومش در اجلاس بینالمللی خانواده به عنوان دستاویز سیاسی مورد انتقاد بخشی از سیاسیون قرار گرفته و برای ساختن تصویری ضعیف از او برساخته میشود زبان بدن نامناسب او در سطح بینالملل میتواند افکار عمومی را بیشتر درگیر این مسأله کرده و تبعات منفی داخلی و خارجی به همراه داشته باشد.
******
مجوزی به تلویزیونی فارسیزبان ترکیه داده نشده است
روزنامه کیهان نوشت:«دیروز شبکه تلویزیونی فارسیزبان ترکیه با مجوز رسمی جمهوری اسلامی ایران در کشورمان راهاندازی شد!»
روابط عمومی معاونت امور رسانه و تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز اعلام کرد با عنایت به یادداشت منتشر شده از سوی حسین شریعتمداری، مدیرمسئول محترم روزنامه کیهان در ارتباط با صدور مجوز فعالیت برای بخش فارسی شبکه تلویزیونی «تیآرتی» ترکیه، این معاونت هیچگونه مجوزی در این رابطه صادر نکرده و آنچه تحت عنوان فعالیت با مجوز این شبکه مطرح شده، صحیح نیست.
در ادامه این اطلاعیه ضمن قدردانی از توجه مدیرمسئول محترم روزنامه کیهان نسبت به موضوعات مرتبط با امنیت ملی آمده است: از ایشان به عنوان یکی از افراد باسابقه رسانه انتظار میرفت که پیش از نگارش مطلبی با این درجه از اهمیت، از صحت موضوع کسب اطلاع کند.
گفتنی است حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت:
۱- دیروز شبکه تلویزیونی فارسیزبان ترکیه با مجوز رسمی جمهوری اسلامی ایران در کشورمان راهاندازی شد! این شبکه، پیش از این یک سایت در فضای مجازی بود که به شدت علیه ایران فعالیت میکرد و ضمن سیاهنمائی درباره پیشرفتها و دستاوردهای کشورمان، اصرار داشت که اقوام ایرانی را علیه یکدیگر بشوراند.
۲- برای پی بردن به ماهیت این شبکه تلویزیونی فارسیزبان دولت ترکیه، نگاهی به بخشی از اظهارات «زاهد سوباچی»، رئیس رادیو و تلویزیون دولتی ترکیه (TRT) بیندازید! زاهد سوباچی، این سخنان را در مراسم افتتاح دانشگاه « بورسا اولوداغ» ترکیه، مطرح کرده و میگوید: «ما تا پایان سال جاری شبکه تی آر تی فارسی را افتتاح خواهیم کرد. راهاندازی این شبکه موجب ناراحتی ایران خواهد شد اما این کار را میکنیم. ما باید ایران را ناراحت و اذیت کنیم، باید ایران را آشفته کنیم»!
۳- آیا مسئولان محترم کشورمان با صدور مجوز راهاندازی این شبکه به اردوغان و دولتیکه این روزها دستهای آلوده به خون مردم مظلوم سوریه دارد و انکار نمیکند که یکی از سه ضلع مثلث آمریکا، اسرائیل و ترکیه در مقابله خونین با نیروهای مقاومت است، جایزه دادهاند؟! دولتی که در بحبوحه جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی و قتل عام هزاران زن و کودک مسلمان یکی از گستردهترین صادرات انواع کالاهای نظامی، صنعتی و تجاری به اسرائیل را
داشته است!...
۴- آیا مسئولان صادرکننده مجوز این شبکه از ماهیت آن بیخبر بودهاند؟! فقط یک مرور گذرا بر محتوای برنامههای این شبکه به هنگامی که یک سایت اینترنتی بود و یا یک نیمنگاه به اظهارات رئیس رادیو و تلویزیون دولتی ترکیه درباره این شبکه و اهدافی که دنبال میکند، کافی بود تا از صدور مجوز یاد شده خودداری کنند. اگر این بررسی انجام نگرفته است که باید از مسئولان مورد اشاره پرسید چرا بر صندلی مسئولیت تکیه زدهاید؟! و اگر با وجود اطلاع از ماهیت ضدایرانی شبکه یاد شده، برای آن مجوز صادر کردهاید که...
۵- مسئولان صادرکننده مجوز یاد شده! باور بفرمایید که اقدام شما واقعاً شرمآور است».
******
سقوط آزاد مهدی نصیری
روزنامه صبحنو نوشت:
طی روزهای گذشته تصویری از مهدی نصیری با نرگس محمدی زندانی امنیتی منتشر شد، تصویری که انتقادات بسیاری را در پی داشت و بسیاری معتقد بودند مهدی نصیری عاقبت افراطیگری، تندروی و به نوعی سوپری انقلابی بودن است. این سرنوشت و تضاد، شاید به دلیل نبود بصیرت و آگاهی لازم ایجاد می شود یا شاید هم از روی غرض، آنکه روزگاری خود را مدافع شریعت و منافع ملی میدانست، امروز با رفتاری رادیکال و افراطی در جایگاه اپوزیسیون قرار گرفته است. این تضاد نمادین پر از درس و عبرت است؛ نشان میدهد که عمل و رفتار انسانها، بیش از ادعاها و شعارهایشان، تعیینکننده قضاوت عمومی است. سرگذشت مهدی نصیری و تحولاتی که در افکار و مواضع او رخ داده، نیز به ما میآموزد که هیچکس از بازنگری در افکار و تغییر مسیر مصون نیست و فروتنی در برابر حقیقت میتواند مسیر تازهای به روی انسان باز کند.
اگر این عبرتها مورد توجه قرار گیرند، میتوانند دیوارهای غرور، خودبرتربینی و قضاوتهای قطعی را فرو بریزند و زمینه را برای گفتوگوی واقعی و همگرایی فراهم کنند. بدرستیکه ارزش انسانها نه در ادعا، بلکه در عمل و رفتار است. این تضاد عجیب که در مهدی نصیری ایجاد شده کلاس درسی است برای خیلی از کسانی که بدون توجه به واقعیت ها درگیر حواشی و برخی جریانات سیاسی می شوند. نصیری، که زمانی از چهرههای تندروی جریان راست و منتقد جدی اصلاحطلبان بود، اکنون به نقطهای رسیده که برخی او را به همراهی با دشمنان خارجی متهم میکنند. این تغییرات فکری نصیری، نشان از تحولی عمیق در رویکرد او دارد و بسیاری تغییر مواضع او را نوعی فرصتطلبی یا همسویی با گفتمانهای مخالف نظام تعبیر میکنند.
مهدی نصیری چه زمانی که «اسلام و تجدد» را منتشر کرد، چه زمانی که «عصرت حیرت» را نوشت و چه زمانی که نشریه سمات را منتشر می کرد. مباحث و حرفهایش برای خیلی ها قابل تامل بود هر چند این مباحث و اظهارات مخالفان زیادی داشت اما سخنان چند سال اخیر نصیری حیرت انگیز است. از این جهت که به شدت مباحثش سطحی شده و انگار چوب حراجی است بر خیلی از حرفهای گذشته اش. حرفهای ژورنالیستی و عوامانه نصیری عموما با دغدغه دینی مطرح می شود اما در واقعیت نه تقویت دین بلکه تضعیف دین است.
******
جهانگیری: اژهای پای کار رفع حصر است
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس دولت اعتدال در گفتوگو با خبرآنلاین از تحریم ها، برجام، سقوط بشار اسد تا ثبتنام و ردصلاحیتش در ۲ انتخابات ریاستجمهوری و موضوع رفع حصر سران فتنه صحبت کرد. برشهایی کوتاه از این گفتوگوی مفصل را میخوانید:
* ۱۴-۱۵ سال است که گرفتار تحریمهای مختلف هستیم که همه زندگی مردم ایران را تحتتاثیر قرار داده است. شرایط فعلی در برق و گاز و ناترازیهای انرژی یکی از تبعات و دستاوردهای این تحریم است. به مردم ایران ظلم کردند. ما بهعنوان مسئولین کشور نباید خواب راحت داشته باشیم وقتی میبینیم که تحریم جلوی مردم است.
* برخی میگویند: «اتفاق خاصی نیفتاده و ما از اول انقلاب در تحریم هستیم.» بله، ما از اول انقلاب در تحریم هستیم، ولی افتخاری نیست، تحریمها هم با هم فرق میکنند.
* دوستان، از جمله آقای خاتمی و دیگران مدام به من اصرار میکردند که کاندیدا شوم، اما من قبول نمیکردم. به همین دلیل فکر میکردند من از رد شورای نگهبان میترسم.
* من کم قسم میخورم، اما مجبور شدم و قسم خوردم که والله نمیترسم، اصلاً برایم مطلوبترین حالت این است که بیایم و ردصلاحیت شوم، چون به مردم هم جواب دادهام که من آمدم و چیزی که در توانم بود را عرضه کردم اما شورای نگهبان رد صلاحیتم کرد. در آن جلسه گفتم بیشتر به این فکر میکنم که بیایم، تایید شده و رئیس جمهور شوم. تمام سلولهای بدنم با این فکر درد میگیرد.
* مشکلات به حدی است که من فکر میکنم اگر رییس جمهور شوم، شش ماه بعد همین مردم به خیابان میآیند و شعار میدهند مرگ بر فلانی! استعفا! استعفا! چون به کس دیگری که نمیتوانند بگویند به رییس جمهور میگویند. لذا از نظر خودم دوره سختی است. هرکسی رییس جمهور میشد، شرایط سختی بود. خدا را شکر کسانی کاندیدا شدند که اطلاعات کمتری از اوضاع کشور داشتند.
* هیچ کس پیشبینی نمیکرد بشار اسد سقوط کند. همه غافلگیر شدند. خودِ بشار اسد غافلگیر شد. گروههایی که حالا آنجا را تحویل گرفتهاند هم غافلگیر شدند و اصلاً قضاوتی نداشتند. هیچ حرف روشنی تا به این لحظه شما از آنها نشنیدهاید که بگویند ما اینجا را گرفتهایم و برنامههایی داریم و کارهایی را قرار است انجام دهیم.
* من فکر میکنم اسرائیلیها قاعدتاً میدانند که در این منظقه باید خودشان را از درگیری مستقیم با ایران دور نگهدارند. آنها همیشه دنبال این هستند که کاری کنند، تا آمریکاییها مستقیم با ایران درگیر شوند، یا حداقل اگر قرار است درگیر شوند با کمک آمریکا باشد.
* در دوره آقای روحانی مقاطعی پیش آمد که میتوانست موضوع رفع حصر حل شود. هر مقطعی یک اتفاق این قضیه را عقب میانداخت. در حال حاضر هم چیزی که شنیدهام این موضوع است که رییس قوه قضاییه و آقای پزشکیان، نظرشان درباره آقای کروبی این است که باید حصر تمام شود. آقای کروبی هم شرایطی گذاشته است که در صورتی که آقای موسوی از حصر دربیاید، من هم خارج خواهم شد.
* ادامه این موضوع دیگر به مصلحت کشور نیست و نه تنها هیچ نفعی ندارد، بلکه تمامش ضرر است. این وضعیت چه نفعی دارد؟ اگر این افراد در چنین شرایطی نباشند، چه ضرری برای کشور دارد؟ من در جریانم که آقای اژهای پای کار است و دوست دارد این موضوع را حل کند. من هم امیدوارم که خدا کمک کند و حل شود.
******
چرا باید نمره خوب داد؟
روزنامه هممیهن نوشت:
مسئله این است که اغلب جوامع جهان با مشکلات ریز و درشت و کوتاهمدت یا بلندمدتی مواجه هستند. مردم هم کمابیش سعی میکنند با آنها کنار بیایند یا با تغییر مدیران درصدد حل آنها بر میآیند. جامعه ما نیز مستثنا از این قاعده نیست.در خصوص تغییر مدیران، دست مردم چندان باز نیست؛ چون فیلترهای گوناگونی وجود دارد که خروجی از این فیلترها منجر به وجود نامزدهایی میشود که لزوماً مورد تایید اکثریت نیستند و انتخاب آنها رضایت خاطر کافی ایجاد نمیکند. بنابراین، مجبورند بسوزند و بسازند به امید اینکه شرایط بهبود یابد. این وضع در ذهن و روان و ضمیر مردم میماند تا روزی نشان داده شود. ولی ماجرا به همینجا ختم نمیشود. آنچه که بدتر است، زبان تلخ و بیاحساسی است که برخی از مسئولین از گذشته داشتهاند و هنگام طرح مشکلات، بهجای همدردی با مردم دنبال بیرون کشیدن گلیم خویش از آب هستند و در پی نمره دادن به خود و همکارانی هستند که با خود به محل کار آوردهاند.
همانطور که ایفای همه تعهدات دولتهای قبلی بر دوش بعدیها بار است و نمیتوان از آن شانه خالی کرد، لذا تقصیر قبلیها انداختن مشکلی را از مسئولین فعلی حل نمیکند. دوم اینکه، مسئولیت و حاکمیت پیوسته است و نمیتوان خود را از گذشته جدا کرد. همانطور که ایفای همه تعهدات دولتهای قبلی بر دوش بعدیها بار است و نمیتوان از آن شانه خالی کرد لذا تقصیر قبلیها انداختن مشکلی را از مسئولین فعلی حل نمیکند. دلیل دوم مهمتر است. مردم دنبال مقصریابی نیستند. مردم میخواهند مسئله آنان حل شود. اگر هم مسئولین بحق یا بهناحق و یا به هر علتی قادر به حل آن نیستند، حداقل با مردم همدردی کنند و به آنان احترام بگذارند؛ نه اینکه کارنامه خود را جلو بکشند و دنبال تبرئه خودشان و محکوم کردن دیگران بیفتند.
گرچه عذرخواهی آقای رئیسجمهور مسئله برق را حل نکرد؛ ولی دو نتیجه داشت. یکی اینکه مردم احساس کردند که فردی مسئول جلوی آنهاست. دیگر اینکه این رفتار نشان میدهد که مقام مسئول مسئله را درک کرده و آماده کوشش برای حل آن هم هست. اما در مقابل میبینیم که شهردار تهران در وضعیت کنونی هوا که در گذشته کمتر سابقه داشته است، دنبال نمره دادن به خود است و درباره عملکرد خود نمره میدهد و میگوید که: «ما به خودمان در حوزه مقابله با آلودگی هوا و اجرای قانون هوای پاک نمره خوبی میدهیم.» این گفتار جز پاشیدن نمک بر زخمهای جامعه که ناشی از آلودگی هواست، هیچ نتیجه دیگری ندارد. اتفاقاً نتیجه آن از حیث گوینده نیز معکوس است و مردم را نسبت به گوینده و نهاد شهرداری عصبانیتر و بدبینتر میکند.
******
آقای رئیس جمهور! توجه به این چند تیتر ضروری است
روزنامه سیاستروز نوشت:
این روزها فارغ از قیل و قال فروپاشی سوریه و فرار بشار اسد، بدون توجه به کمبود برق و گاز و تعطیلی بیسابقه کشور طی هفت روز، اخباری که در کشور بوده است که درجه اهمیت شان از خبرهای فوق کمتر نبوده ولی از آنجا که این خبرها مربوط به رخدادهای زیرپوستی در کشور است بعضاً تعمداً هم از کنارشان رد میشوند تا نخواهند بار مسئولیت شان را بپذیرند. مخاطب من در این فرصت، جناب آقای رئیس جمهور است.هر چند که وقوع این رخدادها به ایشان و دولت چهاردهم مربوط نیست و از جمله مواردی است که طی سالها انباشته شده و به امروز رسیده، اما چارهای نداریم که این اخبار را به اطلاع ایشان برسانیم به عنوان رئیس قوه مجریه! آقای دکتر پزشکیان! لطفا این تیترها و عناوین رخدادها را ملاحظه نمایید تا بدانید در جامعه چه خبر است و لااقل برای مرتفع نمودن آنها طرحی نو در اندازید.
۱- نایب رئیس کمیسیون بهداشت مجلس: روزانه ۱۰۰۰ سقط جنین غیر قانونی در کشور صورت میگیرد. بیش از ۸۰ درصد سقطهای جنین در منازل توسط پدر و مادر و از طریق تهیۀ دارو از فضای مجازی انجام میشود.
۲- پوشک بچه برند «مای بی بی» از شنبه ۳۳۰ هزار تومان! قیمت این کالا از اردیبهشت که ۱۸۶ هزار تومان بود تا امروز ۴ بار گران شد.
۳- معاون ستاد ملی کنترل جمعیت: فقط ۱۰ هزار مورد در سال سقط قانونی داریم. بیش از ۵۰۰ هزار مورد سقط غیر قانونی داریم. ۹۳ درصد سقطهای غیرقانونی در چارچوب خانواده و ازدواج مشروع اتفاق میافتند.
۴- معاون وزیر کار و رئیس سازمان بهزیستی: ورود سالانه ۶۰۰۰ کودک به بهزیستی. هم اکنون در کل کشور ۸۰۰ کودک شیرخوار داریم که ۶۰ نفرشان در شیرخوارگاه آمنه حضور دارند.
۵- ماهانه ۱۰۰ همت چک برگشت میخورد. براساس آمارهای بانک مرکزی طی سه سال اخیر رقم چکهای برگشتی کشور از حدود ۳۵ همت در سال ۱۴۰۱ به ۶۵ همت در سال ۱۴۰۲ و ۱۰۰ همت در سال جاری رسیده است. همچنین در برخی از ماههای سال جاری این رقم حتی به ۱۳۵ همت در مردادماه و ۱۱۵ همت در مهرماه نیز رسیده است.
۶- حقوق از ۲۶۰ تومن در سال ۸۸ رسیده به ۱۱ میلیون در ۱۴۰۳. اما یک جای کار ایراد دارد چون سکه هم از ۲۷۰هزارتومان رسیده به ۵۶ میلیون تومان! دستمزدها هر سال بالا میرود، اما قدرت خرید کمتر میشود. مثلا سال ۸۸ با حقوق یکماه میشد یه سکه تمام خرید، اما الان با ۵ حقوق ۵ ماه!
۷- ایران در آستانه تعطیلی ورودی گردشگر! حضور کمرنگ گردشگران و تورهای خارجی و ادامه بحرانی که از سالها پیش آغاز شد و هنوز ادامه دارد. محسن حاجی سعید، رئیس هیئتمدیره جامعه راهنمایان گردشگری ایران گفت: تعداد گردشگر ورودی فرهنگی ما در سهماهه اول سال شاید به شش هزار نفر هم نرسید.
آقای رئیس جمهور، مشت نمونه خرواراست گفتیم در جریان این چند مسئله مهم باشید، شاید فرجی شد و نیم نگاهی هم به مسائل مهم و مبتلابه جامعه بشود.
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.