۱- تلاش برای بالا بردن میزان مشارکت مردم ضروری و لازم است اما باید بدانیم درصد مشارکت انتخاباتی و اعداد و ارقام ثبتشده، هدف غایی نیست. مراقبت لازم است تابه انتظاراتی دامن زده نشود که به دلایلی ممکن است موفق به تحقق آن نشویم.
باز تاکید می کنم ثبت آمار مشارکت بالا همواره غرورآفرین و موجب خلق وجهه مناسب برای کشور است و میتواند امنیت آفرین باشد.
اما باید بهصورت ریشهای ازدستیابی به مشارکت انتخاباتی بالا اسطورهزدایی کرد.
بدیهی است باید به این موضوع نیز فکر کرد که بهدستگرفتن قدرت توسط کدام افراد یا جریانهاست که میتواند موجب تحولی شگرف در وضعیت زندگی مردم و بهبود شرایط کشور شود و همین مسئله گویای نیاز مبرم به کارآمدی است.
۲- دو انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ که بهترتیب مشارکتهای ۴۳ و ۴۹ درصدی رقم خورد، برخی را در تکاپوی برگزاری پرشورتر انتخابات نسبت به دو دوره گذشته انداخته و به همین جهت است که در هفتههای منتهی به انتخابات، آغوش برخی جریانهای سیاسی بازتر از گذشته شده و از حضور رقبا در این آوردگاه سیاسی استقبال میکنند. حتی عملکرد رسانه ملی و خود دولت هم موید این نکته است که تمایل به برگزاری انتخابات فراگیر و حضور اکثر چهرهها و جریانها در گود رقابت دارند و به همین جهت است که رئیسجمهوری در نشستی انتخاباتی از چهرههای سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب میزبانی کرده و طرفین راهکارهای برگزاری انتخاباتی پرشور را مطرح میکنند.
در این باره باید گفت هر چند حضورجریانهای مختلف سیاسی میتواند به رقابت بیشتر انجامیده و در نتیجه مشارکت را افزایش دهد اما باید دقت کرد دادن ضریب غیر واقعی به این امر میتواند مساله مشارکت را با گمراهی مواجه کند.
مساله کار آمدی که پیشتر بر آن تاکید شد امری مهم است که نباید مورد غفلت قرار گیرد.
باید در جهت تبیین این موضوع حرکت کنیم که مجلس و نمایندگان چه نقش مهمی در گره گشایی های بویژه اقتصادی و معیشتی دارند تا پاسخ بسیاری از شبهات و بی تفاوتی ها داده شود.
۳- واقعیت آن است که راه حضور گسترده مردم در پای صندوقهای رای، صرفا تمسک به سیاسیون و جریانهایی نیست که چندین قدم از مطالبات اصلی جامعه عقب بوده و برداشتشان از نیازهای امروز مردم، برخاسته از نگرشی سیاسی و حزبی است.
بلکه آن چیزی که میتواند به عاملی مهم برای مشارکت فراگیر و گسترده در انتخابات تبدیل شود ، عملکرد نهادهای قدرت، اعم از دولت، قوه قضاییه ومجلس است. بویژه تلاشهایی که برای ارتقای وضعیت اقتصادی مردم است.
بنابر این راهحل گستردهترشدن مشارکت در هفتههای منتهی به انتخابات، ایجاد حس تغییر و امیدآفرینی است. جامعه باید لمس کند که ریلگذاریهای گذشته – خصوصاً جهتگیریهای اقتصادی – در آینده متفاوت خواهد بود و افقی جدید را میگشاید.