مطلبی با عنوان «من و تو فریب «من و تو» را نخوریم!» با نظرات متعدد کاربران همراه شد که تعدادی از آنها را می خوانید:
*من و تو هم قطع بشود يا اصلا كل شبكه ها قطع شود باز هم عده ای صدا و سيما را نگاه نخواهند كرد!
*فقط شبکه های سیاسی نیست شبکه های فرهنگی هم هستند که با جذابیت بصری و بزکی دارند تخریب خانواده و فرهنگ را اجرا می کنند مثلا مجموعه جم هزینه هایش از کجا تامین می شود که این همه شبکه دارد که با 4 تا تبلیغ قابل اداره کردن نیست
*موضوع بد و بدتر هست و همه میدونند که شبکه های صدا و سیما برنامه ای برای پخش و جذب مخاطب نداره مسلمه که کسی نگاه نمیکنه ولی از اون طرف شبکه ای هم خارج از کشور هست که اصلا از نزدیک در شرایط ملت قرار نداره دور از اینجا نشسته فقط داره تحریک میکنه و جوسازی و اصلا هم دلش به حال من و شما نسوخته .
*چرا ارگان های فرهنگی ما اینقدر کم کار و فشل هستند که نمی تواننند همین قشر به اصطلاح خاکستری را جذب کنند؟ بهتره یک سوزن هم به خودمان بزنیم! چرا صدا و سیمای ما اینقدر ضعیف هست که جوان های عزیز ما جذب رسانه های بیگانه شوند؟ همه که مثل شما سواد رسانه ندارند، بنا بر این باید فکری برای جوان ها کرد. شغل و مسکن و آینده شان را که باید خودشان تأمین کنند و کمک های دولتی عملاً کارگشا نیست !! جای سخن زیاد است ولی خلاصه اینکه از دشمن نباید بابت دشمنی کردنش تعجب کرد، از دوست بابت دوستی نکردنش باید مواخذه کرد.
*ایجاد دهها شبکه ماهوارهای فارسی زبان به صورت رایگان برای ایرانیان که هزینه زیادی برای دشمنان دارد، نشان از پیروزی نسبی ما است
*علتها بسیار ساده و مشخص است: -عدم رعایت استاندارد های ژورنالیسم حرفه ای -عدم استفاده از منابع انسانی نخبه - سوگیری و جهت گیری واضح و از پیش تعیین شده - عدم رعایت انصاف و بی طرفی مثلا عدم استفاده از عقاید در دو سوی متضاد یک بحث برای مناظره - تلاش برای تحمیل عقیده به مخاطب با استفاده بیش از حد نمادهای خاص سیاسی و مذهبی - عدم استفاده از بازخوردها و پیشنهادات و انتقادات بطن جامعه و نخبگان و تمرکز بیش از حد بر روی بازخورد از سمت یک قشر خیلی خاص - در اختیار گذاشتن زمان آنتن به یک طبقه و قشر خاص و خسته کردن مخاطب - عدم استفاده از تنوع واقعی جامعه و تلاش برای تولید تنوع تصنعی و غیر واقعی - عدم استفاده از ذوق و سلیقه ی واقعی هنری به دلیل عدم استفاده از هنرمندان نخبه و موفق
*سلام شبکه تلویزیونی باید خصوصی شود ولی با نظارت مسولین سانسورها بی مورد حذف شود و کمی شفاف باشد دیدگاهای مردم بیشتر شنیده شود وساعت بیشتری برنامه داشته باشد
*این رسانه های فارسی زبان، سالیانه میلیون ها دلار خرجشان هست. این هزینه ها از کجا تامین می شود؟ این خارجی ها که از مردم خودشان برای شبکه های تلویزیونی حق اشتراک می گیرند مگر عاشق چشم و ابروی مردم ما شده اند که این هزینه ها را تقبل می کنند تا برای ما مجانی پخش شود؟؟!!
*به نظر من منوتو یه پروژه بود که از نظر اونها به اهدافش رسید و مثل هر پروژه دیگه ای به پایان رسید تا پروژه بعدی.
*رسانه ها در دنياي ما اعم از رسانه مكتوب يا رسانه ديداري و شنيداري و رسانه سايتي !! آن قدر زيادند كه هر كدام در به در به دنبال مخاطب مي گردند و هر كدام سعي مي نمايند مخاطبان را از يكديگر بقاپند !! و اين كه كدام رسانه بيشتر بتواند مخاطب را جذب نمايد ، بسته به « هنر رسانه اي » آن رسانه مي باشد ! زماني بود كه مخاطب دنبال رسانه مي گشت و رسانه مي توانست آنچه را كه مد نظر و در راستاي خط و خطوط هدفش بود به مخاطبش بقبو لاند و يا قالب كند اما در زمان ما اين رسانه است كه به دنبال مخاطب است!و مخاطبان در انتخاب رسانه آزادند و اين مخاطب است كه انتخاب مي كند كدام رسانه را انتخاب كند و كدام رسانه را انتخاب نكند ! اين چنين است كه خوشبختانه رقابت شديدي بين رسانه ها به وجود آمده و هر كدام از رسانه ها مي كوشد بر كم و كيفيت خود بيفزايد و در غير اين صورت ممكن است از نظر جذب مخاطب سرش بي كلاه بماند !!
***
مخاطبین الف درباره مطلب «حقیقتی روشن در پس یک کراوات و روسری!» نظرات متعددی ارسال کردند که تعدادی از آنها را میخوانید:
*باید هوشیار بود و افراطی گری از هر طرف باشه مذموم و مطرود است
*مقایسه حجاب که حکم الهی است با ویدئو که ابزار مشترک به حساب می آید قیاس اشتباهی است. انتقاد شیخ طادی به نظام در موضوع حجاب انتقاد نابجایی است. انتقادی که به نظام در باب حجاب وارد است مماشات و رهاکردن موضوع حجاب است که امروز مشاهده می کنید همانطور که پیش بینی میشد کار به روسری ختم نمیشود و به برهنگی می کشد.
*اصولا دستوری که مقبولیت عام نداشته باشه قابل اجرا نیست.
*بزرگترین اشتباه گردانندگان این دوران این بود که بجای مشارکت درست دادن به زنان در کلیه امور مملکتی، به روسری آنها چسبیدند و نیمه از مردم فهیم ایران را با خود مخالف کردند. مگر این زنان در دوران انقلاب پیشروتر از مردان نبودند؟ مقصود از پیشرو درک درست زندگی سالم و انسانی است
*چرا قبول نمی کنید مشی و طرز تفکرتان با اکثریت مردم ایران متفاوت است. هر چه بیشتر روی موضوعی تاکید کردید، نتیجه عکس گرفتید! اما راه حل چیست؟ شهری مثل قم به عنوان مرکز اسلامی انتخاب و تمام قوانین سخت گیرانه از باب حجاب و .... در آنجا اجرا شود . اصلا زنها آنجا برقع بپوشند. اما باقی کشور را هم مطابق میل مردم اداره کنید. چطوره؟
*تاریخ نشان داده حرف زور فایده ای ندارد
*اگر میخواهید شیوه ای از زندگی را ترویج کنید (مثلا حجاب) یا جلوی ترویج شیوه دیگری از زندگی را بگیرید، میتوانید سخنرانی کنید، کتاب بنویسید، آثار فرهنگی و هنری تولید کنید و روی خانواده و دوستانتان تاثیر گذار باشید.
*حرف تو مانند این هست که کشی مشروب خورده و یا شراب در ماشین او هست یا مواد مخدر نباید ماشین او توقیف شود!!! حال بماند در هر سه مورد بالایی فرد را هم دستگیر می کنند اما بیحجابی خیر!!
*(پاسخ به کامنت بالا)حدود ۵۰ کشور مسلمان در جهان وجود داره که در هیچ کدام غیر افغانستان حجاب را اجباری نمی دانند اتفاقا در آن کشورها برهنگی دیده نمی شود و زنان با انتخاب خودشان یا کاملا محجبه هستند و یا حجاب عرفی را انتخاب کرده اند و فقط روسری ندارند اینکه شما انتخاب حجاب داشتن یا نداشتن را با مست بودن و شراب خوردن مقایسه می کنی بسیار عجیبه
*اگر به تاریخ ادبی ایران نگاه کنید مفاهیمی مانند محتسب و زاهد و ریا و غیره نشان از مساله ی مشخصی دارد که از دیدگاه انسان ایرانی دور نبوده اما هیچگاه تا این حد عیان هم نبوده، مساله ی ورود حکومت به مساله ی فرهنگ و شیوه زندگی به عنوان مرجع «تعیین کننده» است. طوری که بخشی از جامعه به این درک رسیده اند که جایگاه حکومت تعیین روش زندگی برای شهروندان نیست و همینطور تعیین مسیر فرهنگ هم نیست. اما بخشی از جامعه همچنان فکر میکنند که مرکز قدرت سیاسی به صورت خودبخودی مرجعیت فرهنگی و تعیین کننده ی شیوه زندگی شهروندان هم هست. این موضوع و آگاهی که به سطح آمده خیلی عمیقتر از مساله سنت و مدرنیته و یا زندگی مدرن و تغییر نسل است، بلکه یک آگاهی نسبت به حوزه ی نفوذ حکومت است.
***
مطلب «از فردوسیپور تا اینترنشنال؛ حق مصادره، ممنوع!» با نظرات متعدد کاربران الف همراه شد که تعدادی از آنها را می خوانید:
*لطفا بین مردم تفرقه نندازید هرکس باهرعقیده ای که داره وایرانی هست قابل احترامه دو دستگی واختلاف انداختن بین مردم ازهرطرف وازهردسته ای باشه خیانتکارو وطن فروشه عادل هم اگر وطن فروش بود پس توی کشورچکارمیکنه مشخصه که ایشون هم عاشق کشور و تیم ملی هست .
*همین نوشتارخودعامل شکافه،فوتبال یه ورزشه برای لذت بردن،هیچکس حق مصادره نداره،پولش ازمالیات مردم تامین میشه پس ربطی به دولت واحزاب و...نداره،اماهمین نوشتارباعث ارسال فرکانس منفی به تیم ودلسردی مردم میشه،هرکس حق نقدونظرداره،شرایط بحرانی باشرایط عادی متفاوته امابااین گفتارهمین شرایط نیمه عادی تبدیل به شرایط بحرانی میشه.
*جای تعجب هست که حکومت و دولت و نظام هنوز این سلبریتی ها را جدی می گیرد و متاسفانه برای آنها تبلیغ می کند یک مدت به اینها رو ندهید و بها ندهید و اتفاقا هیچ قرارداد مالی و اقتصادی با آنها نبندید و هر شخص و نهاد یا شرکتی هم که با اینها کار می کند را جریمه کنید مطمئن باشید خودشان به التماس می افتند
*متاسفانه تفکر عده ای که در اقلیت مطلق هستند این هست که مخالف ما هیچ حقی نداره ، حق نداره با سلیقه خودشوش برنامه بسازه ، حق نداره با سلیقه خودش تیمشو تشویق کنه و شادی کنه و دست گل جدیدشون اعزام دسته جمعی طرفدارای ....با پول ملت هست که مثل همیشه جز ضرر و دو قطبی کردن بیشتر جامعه نتیجه ای نمی گیرند.
*بی فضیلت هستند کسانی که منتظرند تا تیم ملی ببازه و اونو چماق سیاسی کنن بزنن بر سر نظام . ولی حالا که داره نتیجه میگیره و مردم از فضای پارسال خارج شدن ادعای مردمی بودن میکنن.
*بالا برید پایین بیایید، فردوسی پور را مردم دوست دارند. تعداد بینندهای برنامه فوتبال 36 علیرغم سرعت پایین اینترنت در ایران خود گواهی بر اشتباه فاحش نویسنده مقاله دارد.
* تکلیف کسانی که به دلیل اعتراض رفتن و تحمل این شرایط رو نداشتن و تازه با این که تازه از اینجا رفتن واقعیت هارو فراموش کردن ، با کسایی که به هر حال کنارمون هستن یکی نیست ( حتی اگه با ما نظراتشون کاملا مخالف باشه) عادل و علی دایی با مزدک و علی کریمی واقعا تو یه قاب نمیتوانند باشند دوتایی اولی مایل به ادامه همکاری هستن حتی الان، کمک به ارتقای فهم و درک متقابل کمک کننده وحدت جامعه ایرانیه
*اگر در سالیان گذشته از حداکثر ظرفیت های قانون اساسی در مورد آزادی بیان و حق اعتراضات استفاده می شد هرگز مسایل سیاسی و اجتماعی نه برای رسانه های خارج از کشور سوژه می شد و نه برای تیم ملی حاشیه درست می شد.
*تیم ملی همونطوری که از اسمش مشخصه ملیه، نه حکومتی. لطفا به زور نخواین که بگین تیم ملی حکومتیه
*اگه فوتبال رشته تخصصی فردوسی پور است پس لطفا در مسائل سیاسی و اجتماعی که تخصص ندارد ضربه به کشور نزند.
*فردوسی پور، مردی برای تمام فصول. یادمان نرفته این آقای دغدغه مند پارسال چکارها که نکرد. حالا شده دلسوز فوتبال. طنز تلخ تاریخ اینه که یکی مثل فردوسی پور که تمام منافعش در جنجالهای فوتبال و حتی بارها فوتبال رو به سخیف ترین شکل ممکن با سیاست در آمیخته شده دلسوز فوتبال! چرا!؟ چون سالها یک رسانه دربست در اختیار ایشون بوده و جریان فوتبال رو به همون سمتی برده که دلش می خواسته. جالب تر اینکه دایی و فردوسی پور که یک زمانی چشم دیدن هم رو نداشتن حالا هواخواه هم شدن.