چالشها حل نمیشوند چون برخی اصل کاریها اصلا آنها را به عنوان چالش قبول ندارند.

درست است که توانایی های افراد لزوماً به سواد صرفاً نظری نیست. دانشجویانی با معدل بالا داشته ام که شجاعت یا توان انجام یک پروژه ساده را نداشته و برعکس کسانی با معدل متوسط در عمل درخشیده‌اند. پس اگر به جای معیار های سیاسی ،نیروی مناسب هر موقعیتی را قرار دهند مشکلات حل می‌شوند. البته اگر ذینفعان وضعیت موجود اجازه دهند!؟.

گاها فرسنگها فاصله داریم با شایسته سالاری.

به چند دلیل اول اینکه قبول نکردیم دچار چالش هستیم دوم به ادعای افراد توجه می کنیم سوم افراد دانا به کار نمی گیریم

شما دستکاری و سرکوب در اقتصاد نکن و پول پاشی نفت بابت خرج روزانه مانند حقوق نکن خود به خود نصف مشکلات اقتصادی و یا تورم و حتی اجتماعی درست می شود اما هنوز آقایان و عموم به این مرحله نرسیدن....

نه شرق و غرق و نه چپ و راست و نه بالا و پایین و قبول نداشته باشیم که چی مدل مختص به خودمان رو می‌خواهیم و خودمان هم چیزی بلد نیستیم و تنها چیزی که یاد گرفتیم این است که به اندیشمندان و جوانان دستور بدهیم که باید بشود آخرش هم هیچی‌

جالبه که ما میخوایم چرخ رو دوباره اختراع کنیم برخی مدیران ما این وضعی که داریم را ایجاد کردند

توسعه در كشور ما بيشتر بسمت دلالي گرايش دارد در كشورهاي پيشرفته بانك سرمايه جمع آوري شده راصرف زير ساخت هاي كشورشان مي كنند تا دلالي در زمينه خدمات ،اگر توانستيم فرهنگ دلالي را از اقتصاد كشور حذف كنيم قطعا توسعه شكوفا مي شود

چرا چالش هاي ما حل نمي شود ؟ --------------------------------------- استاد سخن سعدي قرن ها پيش به اين سؤال جواب داده است كه فرموده : « گرت مملكت بايد آراسته مده كار معظم به نو خاسته » !! رحمت الله عليه !

چرا چالش هاي ما حل نمي شود !! ------------------------------------------ بزرگي گفته است : -- هر كس به تناسب فهمش مشكلات حل نشده دارد !

مشکلات اقتصادی ما ناشی از اجرای سیاست های صندوق بین المللی پول است اجرای سیاست اقتصاد نئولیبرالی در 45 سال گذشته باعث افزایش فقر و فساد و بیکاری و تورم و رکود و فاصله طبقاتی شدید شده است.

دنبال توسعه ای همه جانبه نیستیم

علت قدیمی است فامیل بازی، رابطه بازی، رفیق بازی، آقازاده بازی، و ... بجای شایسته سالاری

متن خوب و پرمعنایی است. ولی به نظر می رسد که تفکر سیستمی وجود دارد، تفکر سیستمی که اجازه هر تفکر سیستمی را بگیرد.

برای اینکه قرار نیست حل بشه .

برای این که افراد کم صلاحیت و بی تخصص در راس برخی کارها قرار دارند.

دلایل عدم حل چالش ها: دایره بسته خودی ها و نادیده گرفتن الباقی استعدادهای مملکت. عدم شایسته سالاری بی اهمیتی منافع ملی و……

چرایش را خودتان خوب میدانید!!!!

پیشرفت و توسعه در هر سیستمی در گرو کار و تولید است

با تشکر از برادران خوب در الف که واقعا با صداقت زمینه بحث و مباحثه را فراهم می کنند اجرکم عندالله خب بپردازیم به این مطلب و سوالاتی و انتقاداتی دوستانه را از این مطلب طرح کنیم که به توسعه بحث کمک نماید 1- بومی را چه تعریف می کنید؟ تعریف بوم مبهم است ( بوم نباید شرقی یا غربی باشد طبق بحث پاراگراف 2) 2- تحریم چقدر اثر دارد؟ تحریمها اگر واقعیت است اثر این تحریمها چقدر است فرض کنید خود تحریمی را هم حل کردیم چقدر به ماجرا کمک می کند وقتی خود تحریمها رفع نشده؟ وقتی که تحریم هستیم و در راستای تفکر سیستمی افراد صاحب ایده ناب به یک ابزاری نیاز دارند که تحریم است و ساخت این ابزار در داخل هم بسیبار هزینه برخواهد بود چطور می خواهید که اون تفکر سیستمی را اجرا نمایید؟ 3- ویژگی های افرادی که مدرک دانشگاهی هم لزوما ندارند را چگونه می خواهید پیدا کنید ملاک و متر چیست؟ 4- خود تفکر سیستمی یک تفکر و ایده غربی است در پاراگراف دوم جمله از هیچ کجا نباید تقلید کرد آمده لذا با استفاده از تفکر سیستمی که بخشی از اصول و تئوری های مدیریت است در تناقض است( اصول و تئوری های مدیریت علوم انسانی غربی شمرده شده و مورد پذیرش نیستند) در صورتای که معتقد هستید که نه تفکر سیستمی ابداع خود ما است منابع و رفرنس علمی ارائه شود 5- فرموده اید افراد متخصص و صاحب ایده دیده شوند این افراد صاحب ایده قاعدتا طبق مفروضات شما باید ایده های خود را از تئوری های مدیریت ایرانی گرفته باشند چون اگر غربی و غیر بومی باشد مورد پذیرش نیست و در پاراگراف 2 هم تقلید کاملا مردود شمره شده چه مدل بومی و تئوری های مدیریت بومی وجود دارد که این افراد صاحب ایده با استفاده از اون تئوری ها مدل خود را برای شما پرزنت و توجیه نمایند که تقلیدی صورت نگرفته باشد؟ 6- فرض کنید مورد 5 حل شود چه مکانیزمی برای وارد شدن این افراد که دارای ایده ناب هستند به فضای حکمرانی وجود دارد؟( یک پاراگراف مانده به اخر خط 2) در ادامه آمده که قانون گذاری و ابلاغ باید صورت گیرد برای اینکار ابتدا باید افرادی که داری ایده ناب هستنئد و.. نمایندگانی در مجلس داشته باشند در حال حاضر نماینده هایی که علاقمند به این افراد باشند چه کسانی هستند؟ بالاخره باید افرادی وجود داشته باشند که تفکر سیستمی را درک کرده و بطن و ذات کار را هم بشناسند تا بتوانند قوانینی وضع کنند 7- در پاراگراف آخر به ایرانیان خارج کشور اشاره شده طبیعتا این افراد باید از کشورهای دیگر وارد شوند ودر کشورهای دیگر هم با مدل ها و تفکرت غربی کار کرده اند و ذهنیت غربی دارند و با توجه به اینکه شما دنبال عدم تقلید و بوم گرایی هستید این افراد قاعدتا کمکی نمی توانند بکنند و تفکراتشان طرد خواهد شد( طبق مفروضاتی که گفته شده) و اصلا فردی که در خارج زندگی و زن و بچه دارد که انجا را رها نمی کند و به داخل بیاید اگر استفاده از تفکراتشان فقط مد نظر است هم که باز استفاده از مدل های غربی و شرقی خواهد بود که در پاراگراف دوم مردود شمرده شده نتیجه: به نظر میرسد بحثی کلی عنوان شده که دارای تناقض است از یک طرف استفاده از تفکرات بومی و .. مد نظر است از یک طرف هم تئوری های غربی و شرقی و تقلید رد میشود از طرف دیگر بر استفاده از تفکر سیستمی که یک قالب غربی است تاکید میشود و در نهایت هم از ایرانیان خارج کشور استمداد و کمک طلب می کند که به نظر من بسیار جای تعجب دارد و تناقض زیادی دارد پیشنهادات 1- مدل بومی تعریف شود 2- تفکرات مدیریتی و اصول مدیریت و نظریه های مدیریت که در داخل ابداع شده باشند و صد درصد ایرانی باشند و غربی یا شرقی باشند معرفی شود چارچوب مشخص شود 3- تناقض تفکر سیستمی که اساسا یک تفکر غیر بومی است رفع شده و یک مدل بومی معرفی شود 4- مخاطب سخنان مشخص شود که چه کسی است و چه کسانی باید این کار را انجام دهند و اینکه دانش این افراد و صلاحیت این افراد مجری چطور باید مورد بررسی و تایید قرار گیرد مشخص شود 5- منظور از ایرانیان خارج رفع ابهام شود افرادبی که تفکر غیر غربی و غیر شرقی دارند را به منظور جلوگیری از بحث تقلید چطور می خواهید جدا کنید و با چه انگیزه ای این افراد را می خواهید جذب کنید؟ کسی که از اینجا مهاجرت کرده چرا باید مجددا برگردد؟ چقدر تا حالا این کار سابقه داشته؟ موید باشید

تفکر سیستمی سیستم را یک مجموعه که با محیط خود در حال تبادل است معرفی می کند و سیستم بسته را هم را رد می کند چطور می توان تحریم بود و به دنبال تفکر سیستمی هم بود در جهان امروز شما کره شمالی را در نظر بگیرید سیستم بسته معرفی کرده خیلی هم نظم و. را در داخل رعایت می کنند ولی خروجی ندارند

ایرانی که الان داره در خارج راحت زندگی می کنه مگه میاد اینجا درامد دلاریش را رها کنه با ریال زندگی کنه؟ یا بیاد در فیلترینگ زندکی کنه؟ اول باید یه فکری به حال تحریمها کرد بعد خود اون ایرانی اگر بیاد ممکنه براش دردسر تحریم درست بشه چون تحریم حتی افراد را هم شامل میشه اگر هم فرض اینه که اول داخل را درست کنیم تا ایرانیان خارج برگردن خب وقتی درست شد دیگه چه نیازی به ایرانی خارج کشور هست؟ الان به فرض من در خارج زندگی می کنم دخترم مدرسه میره پسرم دانشگاه میره دوستانش همه در اینجا هستن خانم دوستاش همه اینجا هستند من میتونم طرح کنم که بیایید بریم ایران و از صفر شروع کنید؟کسی قبول نمی کنه بعد کسی که در خارج فلان ماشین را سوار میشه را ما اینجا بیاریم سوار پژو 206 کنیم و یک اینترنت فیلتر شده هم دستش بدیم و 20 میلیون هم حقوق بهش بدیم بگیم در ترافیک و الودگی تهران بمون ؟ شدنی است چنین چیزی؟ اگر فردی متعهد و فلان بوده پس چرا ول کرده رفته؟ نشده این حرفها عزیز شدنی نیست بیشتر رو کاغذه تا در عمل و یک سری آرزو است

اول باید مساله تحریم حل بشه چون تمام صنعت ما و هر چه داریم از اروپا و امریکا است تا تحریم برداشته نشه کاری نمیشه کرد هر کسی بخاد کار کنه هم حقوق میخاد خود این کارایی که شما گفتید کلی هزینه داره و پول میخاد کسی دیگه مفتی کار نمیکنه بخای حقوقشون را پرداخت کنی هم باید پول بی پشتوانه چاپ کنی تورم ایجاد میشه یعنی این چیزی که گفته اید در شرایط تحریم بشدت هزینه زا و تورم زا است این حرف که نه بی تحریم هم میشه و.. در این صورت اول صنایع خود را باید با علم بومی از اول بسازیم تورم را بیاریم زیر 3 درصد خیلی پیشنیاز لاتزم داره که از نظر من ممکن نیست چون اینکه هر کشوری خودش همه چی را بسازه در این عصر مردود شمرده میشه و خیلی هزینه سنگینی هم تحمیل میکنه کیفیت را هم میاره پایین این بحث هم چند سال پیش اتفاقا صورت گرفت که مدام هم گفته میشد اشکال از دولت روحانی است و نباید همه چیز را به تحریم گره زد و باید از داخل شروع کرد و ما اگر بیاییم از ظرفیت داخل حلش می کنیم الان 3 سال است دست خود عزیزانی است که این تفکر را داشتند و هنوز خروجی خاصی حداقل من ندیده ام در کل این تفکرات در این زمانه جواب نمیده باید با همه کشورها کار کرد حقوق بالا هم میخاد الان با 20 میلیون زندگی کردن سخته متخصصی که بیاد حقوق بالا میخاد داری؟ میتونی زندگی طرف را تامین کنی؟ تورم ات چنده؟

سوال اینجاست که چرا در ۴ سال گذشته با وجود مجلس یکدست اصولگرا، دولت اقتصادی و همراهی سایر نهاد های قدرت هیچ کدام از مشکلات حل که نشد هیچ، مطابق شواهد قابل لمس توسط مردم شرایط زندگی گاها در بخش هایی بدتر هم شده؟

واقعا چرا ..؟

اصلا از افرد داری خلاقیت و دارای ایده استفاده نمیشه حتی طرد هم می شوند و تعهد الان مهم و ملاک است نه تخصص و ایده کسی هم که ایده داشته باشه با این شرایط منتظر نمی ماند و مهاجرت می کند و میرود و مهاجرت و تابعیت گرفتن هم سخته کسی که این راه را رفته و این همه سختی دیده که باز برنمیگرده به ما و شما کمک کنه اتفاقا از دست ما ناراحت هم هست دیگه حتی حاضر نمیشه جواب سلام ما را هم بدهد تفکر سیستمی هم اصول و قواعد خودش را دارد هر جایی قابل اجرا نیست شرایط اجراش را ما نداریم

تا زمانی که افراد صاحب ایده و دانش تخصصی در بدنه ارگانها وارد نشود هیچ مشکلی حل نخواهد شد اقتصاد ما دست چه کسانی بوده و هست ؟ از اول انقلاب تا امروز کدام مشکل جامعه و مردم اساسی حل شده و دیگر دچار آن مشکل نیستیم ؟ اگر سراغ دارید از صدها مشکل فقط یکی را نام ببرید

از حرف هاتون معلومه که آمار مهاجرت وحشتناکه

مسئله پیچیده نیست فقط باید رودر بایستی با عده ای بسیار محدود را کنار بگذاریم . بنظر من چون اصل مشکل را همین عده بسیار کم میسازند و بشدت هم دنبال همراه کردن مردم با خود هستند چه واقعی چه با بردن اسم مردم در پایان جملات خود .. حاکمیت چرا نمی‌تواند با این افراد ک علیه سیستم کار می‌کنند و ثروت اندوزی می‌کنند برخورد کند جالب است چون عدم برخورد باعث شده غالب مردم تصور کنند حاکمیت با اینها است و برای رفع این اتهام باید و باید به شکل علنی محاکمه و مجازات شوند... به قولی اگر درشت تر ها را بزنید باقی خود به خود جمع می‌شوند.. سر مار را بزنید.. اقدام انقلابی تنها همین است تمام کسانی که فساد دارند در کارنامه مالی و سیاسی‌شان محاکمه شوند و شفافیت اصل اول شود حتی ملی کنید ثروت و منافعی که نداشته و حالا دارند ..

لازمه استقرار تفکر سیستمی وجود مدیران با صلاحیت و شایستگی بالامی باشد .