واکنش اصلاحطلبان به سخنان اخیر مهدی نصیری
مهدی نصیری اخیرا در گفتگویی با بیبیسی گفته است: «فاصله بین شاهزاده و تاجزاده در اپوزیسیون باید برداشته شود.»
سازندگی نوشت: «مهدی نصیری در سالهای اخیر به ناگهان مسیر سیاسی خود را از چپ رادیکال انقلابی به راست افراطی و سلطنتطلب تغییر داد و با راهاندازی یک کانال تلگرامی آنچنان مطالب تند و تیزی علیه حاکمیت نوشت که برای کسانی که او را میشناختند، حیرتانگیز بود. کسانی که کیهان اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 را میخواندند، فراموش نکردند که وی چگونه به یک فیلمساز ایرانی به دلیل تراشیدن ریشهایش خرده گرفت و او را از دایره حزبالله خارج خواند و در گام بعدی مادر آن فیلمساز را صیغهای خواند و با این جمله جنجالی به پا کرد.
اکنون مردی با آن سوابق در رادیکالیسم از این سو افتاده است. .. آقای مهدی نصیری «این تذهبون»؟ به کجا چنین شتابان؟ شما آیا نماینده مهندس میرحسین موسوی هستید که از جانب او که سالها در حصر است، سخن میگویید؟ شما آیا نماینده جمهوریخواهان ایرانی هستید و سخنگوی آنها شدهاید؟ تاجزاده اگر قرار بود پیوندی با رضا پهلوی داشته باشد که در ایران نمیماند...
فردی که شما او را شاهزاده میخوانی، حتی نتوانست یک جمع پنج نفره را برای چند ماه دور هم نگهدارد؟ از کدام اپوزیسیون سخن میگویید؟ همان اپوزیسیون خائنی که کمر به تجزیه ایران و نابودی مردم بسته و هر روزه برای روسای جمهوری آمریکا و کشورهای دیگر نامه فدایت شوم مینویسد که تحریمهای اقتصادی علیه مردم را بیشتر کنند؟ فرض محال که محال نیست اما آیا با این اتحاد نامیمون، ایران آباد میشود و در مدار توسعه قرار میگیرد؟ آیا مشکلات حل میشود؟ بیتردید شما با خیال خامی که دارید، کشور را به دامن یک خونریزی تمام عیار و جنگ داخلی سوق میدهید بدون اینکه دستاوردش توسعه و آبادانی ایران باشد.»
حمیدرضا جلاییپور تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با ایلنا، در واکنش به اظهارات مهدی نصیری در مصاحبه با بی بی سی فارسی گفت: آقای نصیری چه زمانی که در کیهان بنیادگرایانه و اقتدارگرایانه علیه مصلحان مینوشتند و بعد با گرایشی شبهتفکیکی هر گونه مدرنشدن و همهٔ دستاوردهای علمی و عرفانی بشر را تخطئه میکردند و چه امروز که طرفدار نوعی انقلاب آرام شدهاند و پیشنهاد چنین ائتلافی را میدهند در دیدن واقعیت و پیچیدگیاش ضعف شدیدی داشتند و با رویکردی هیجانی که بلوغ شناختی ندارد، به خاطر شیفتگی به ایدهها و تغییرات رادیکال در نظر از روی واقعیت میپریدند.
جلاییپور تصریح کرد: چگونه میتوان از منظر اخلاق و عدالت و آرمانها حاکمان و سوءحکمرانیها را نقد کرد و همزمان پیشنهاد ائتلاف با نیرویی را داد که کاملا وابسته به اسرائیلی است که در همین شش ماه نسلکشی وحشیانه و کلکسیونی بیسابقه از جنایات جنگی را مرتکب شده و به خاک کشورمان حمله نظامی میکند.
وی ادامه داد: به نظر من رضا پهلوی با شکست شدید «همبستگی»اش و حمایت بیشرمانه از نتانیاهو نمیتواند، حتی در آینده، مورد حمایت اکثریت ایرانیان قرار بگیرد و در این چندماه اسرائیلشیفتگیاش و به ویژه بعد از عملیات وعدهٔ صادق و روشن شدن امتناع آمریکا و ناتوانی اسرائیل در حملهٔ نظامی به ایران ضربهٔ کاریای خورده است. عجیب است که بعد از این افول شدید آقای نصیری به فکر احیای او و ائتلاف با او افتاده است.
جلاییپور در اهداف امثال نصیری با طرح این موضوعات گفت: تصویر سادهسازیشده و مخدوش آقای نصیری از واقعیتِ وضعیت نیروهای سیاسی و اجتماعی در ایران و عجلهای که در تحولات دفعی دارند، موجب شده نتوانند ببینند که علیرغم نارضایتی اکثریت، خود این اکثریت به شدت متکثر است و هیچ نیروی سیاسی واحدی واجد اکثریت نیست و همهٔ نیروها اکنون در اقلیتاند. مادامیکه در اقلیتبودگی خود را نپذیرند، اسیر بیراهههای ناممکن و خشونتپروری همچون پیشنهاد ایشان میشوند.
وی گفت: اکثریت ۸۰ درصدیای که ایشان از آن سخن میگوید، ناموجود است و اندک واقعبینیای در تحلیل نتایج انتخابات و نظرسنجیهای معتبر حاکی از این اقلیتبودگی هر نیروی سیاسی در شرایط کنونی است. راهگشایی عملی در این شرایط مستلزم تقویت ائتلاف نیروهای ملیِ میانه (همهٔ نیروهای در حد وسط میانِ اقتدارگرایی و براندازی) است و نه دوقطبیسازی و سرابسازیهای مشابه طرح ایشان.
جواد امام فعال سیاسی اصلاح طلب به اعتماد گفت: «زمانی صحبت محدودی با مهدی نصیری داشتم و ایشان تصور میکرد ممکن است سلطنتطلبان پایگاههای جدی در کشور داشته باشند. من به او پاسخ دادم که قطعا آنچه که بیرونیها ساخته و پرداخته کردهاند، برآمده از اشتباهات جمهوری اسلامی بوده است نه توان طرف مقابل. جمهوری اسلامی هر نقد و اعتراض داخلی را به ناحق به جریانات بیرونی و سلطنتطلبها منتسب کرده و به این شیوه برای آنها ارزش افزوده سیاسی ایجاد کرده است.
معترضان داخلی و منتقدان داخلی اساسا نسبت چندانی با براندازان بیرونی ندارند. ضمن اینکه ظرفیتهای بسیاری در خارج از کشور وجود دارند که قلبشان برای ایران میتپد و حاضرند برای اصلاح وضع موجود هزینه دهند. این تصور که مردم ایران علاقه زیادی به تاج و تخت دارند یک توهم است. مردم ایران هزینههای بسیاری برای تحقق جمهوری دادهاند و این انقلاب هم خروجی عملکرد رژیم گذشته بوده است.
نادیده گرفتن همه این مسیر و سپردن کشور به دست فرد و جریانی که هیچ عملکرد مثبتی طی 5 دهه گذشته نداشته است، منطقی نیست. چهرههایی مانند خاتمی، تاجزاده و میرحسین موسوی شخصیتهایی هستند که برای این کشور و آرمانهای مردم هزینه دادهاند. آنچه منافع مردم را تامین میکند، جمهوری، دموکراسی، آزادی، حاکمیت قانون و تنشزدایی است. نمیتوان دوباره منافع و آینده مردم را به خطر انداخت و این آینده را دراختیار فردی سپرد که برای ایران و ایرانی اهمیتی قائل نیست و به دنبال به دست آوردن تاج و تخت خود است.»
روزنامه اصولگرای صبحنو نوشت: «نصیری این نکته مهم را فراموش کرده که عمده گفتمان اصلاحطلبان این است که نقد درون ساختاری بر مبنای دغدغه و دلسوزی است و حتی نقدهای شکننده باز هم از مختصات درون سیستمی بیان میشوند. گویی دوری آقای نصیری از مرزهای ایران، اطلاعات ایشان را در خصوص سیاست داخلی ایران هم دستخوش تغییرات کرده است. البته در این میان این سؤال هم مطرح است که تاجزاده چهها گفته که نصیری را وسوسه کرده تا چنین پیشنهادی بدهد.»
***
جنجال بیهوده بر سر خودکشی پزشکان
جوان نوشت: ««خودکشی پزشکان» گزارهای شده است که گاهی از آن برای هدفی غیرانسانی بهره میگیرند. در توضیح این ادعا میگویم که خودکشی پزشکان با خودکشی مهندسان یا با هر یک از مشاغل دیگر، یکسان است، هرچند همگی تلخ و نپذیرفتنی است، و خودکشی پزشکان لزوماً فاجعهبارتر از خودکشی دیگران نیست.
ممکن است ادعا شود خودکشی در دو استان مشخص که بالاترین نرخ خودکشی را دارند، با خودکشی پزشک تحصیلکرده که کشور برای او هزینه میلیاردی کرده و به او بهشدت نیازمند است، قابلقیاس نیست. این حرف نیز اگرچه غیرانسانی است، اما بهشرط پذیرش فرض آن، پزشکان تنها صنف تحصیلکردهای نیستند که خودکشی میکنند، بسا موارد خودکشی دیگر در میان اقشار تحصیلکرده غیرپزشک دیده میشود.
مضافاً این ادعا که «خودکشی پزشکان زیاد شده است» باید با عدد و رقم مشخص شود، نه با آنچه برخی فعالان اصلاحطلب هربار ادعا میکنند و نه با هیاهوی مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی که صراحتاً با نتیجهگیری انتهای سخن خود نشان داده است از این هیاهو که هیچ مرجع رسمی آن را تأیید نکرده و آماری مقایسهای از آن در دست نیست، دنبال چیز دیگری است!»
***
تک و پاتک رسانههای دولت و مجلس
خبرگزاری خانه ملت نوشت: «خبرگزاری ایرنا نیز در رویکرد سیاسی خود تیترخوانی را به خوانش دقیق گزارش ترجیح داده و در آخرین اقدام خود نوشته است «گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس دربارۀ لایحۀ بودجۀ 1403 و سایر موضوعات اقتصادی به مذاق رسانههای آن سوی آب خوش آمده. گویا این مرکز به محلی برای تهیۀ گزارشهای منفی علیه وضعیت اقتصادی و اجتماعی ایران تبدیل شده و هیچ اقدام مثبتی در کشور صورت نمیگیرد که به چشم مسئولان مرکز بیاید»...
آیا دولت محترم آنقدر از عملکرد خود مطمئن است که سایر نهادها و مراکز پژوهشی را به دروغگویی و سیاهنمایی متهم میکند؟ آیا شایسته نیست حتی اگر نقدی کارشناسی هم به دولت وارد شد، با نگاه علمی و کارشناسی و بهدور از همهمههای رسانهای به آن پرداخته شود؟
یا اگر نگاه انتقادی و غیرواقعبنیانه ازسوی رسانههای داخلی و معاند خارجی با استناد به گزارشی علمی یک مرکز صورت گرفت، بهتر نیست بهجای تأختن به آن مرکز علمی از دل همان گزارش در حمایت از عملکرد دولت سخن گفت و جواب رسانهها را بهصورت رسانهای داد؟ اگر تاب و تحمل نقد کارشناسانه هم در دولت وجود ندارد، پس اساساً چگونه باید متوجه مشکلات شد؟ واقعاً رسانههای دولت تفاوت تخریب و نقد کارشناسانه را از یکدیگر تشخیص نمیدهند؟...
خبرگزاری ایرنا در اقدام اخیر خود حتی پا را فراتر نهاده و هدف اصلی خود از این رویکرد را عیان کرده است، یعنی تلاش برای دخالت در فرایند انتخاب رئیس مجلس. این خبرگزاری نوشته است «انتظار میرود با تشکیل مجلس جدید و تغییر مدیریت مرکز پژوهشهای مجلس، این نهاد تحقیقاتی به وظیفۀ اصلی خود بازگردد و مجدداً به بازوی مشورتی نمایندگان مجلس برای بررسی لوایح و طرحها تبدیل شود. برای فعالیتهای سیاسی، فضای کافی در کشور وجود دارد و نیازی به آلودهکردن مرکز پژوهشها نیست».
بد نیست رسانۀ محترم دولت نگاهی به قانون اساسی و اصل استقلال قوا بیندازد. به نظر میرسد این رسانه در جایگاهی نیست که بتواند برای تعیین مدیران مجلس تکلیف تعیین کند یا آرزوهای خود را در رسانهای که از بودجۀ عمومی ارتزاق میکند بیان کند. این تلاش حتماً مخالف مشی و تأکیدهای رئیسجمهوری محترم است و اگر کسانی در ایرنا یا گوشهوکنار دولت چنین فکری را در سر میپرورانند بهتر است نگاهی به فرمایشهای داهیانۀ رهبر معظم انقلاب بیندازند.»
***
آمریکا خواهان مذاکره با ایران شده است؟
فرهیختگان درباره روابط ایران و آمریکا نوشت: «منابع آگاه میگویند که آمریکا [در اسفند 1400] به دنبال مذاکره مستقیم با ایران بوده اما ایران این مذاکرات را منوط به توافقی کرد که در سه گام طراحی شده بود.
دو طرف در اسفند 1401، به توافق دست پیدا کردند. از جزئیات این توافق سهمرحلهای اطلاعاتی منتشر نشده اما به گفته منابع ایرانی، این پرونده به برنامه هستهای ایران هیچ ارتباطی نداشته است. مرحله نخست این توافق، در شهریور سال گذشته و با تبادل چهار جاسوس دوتابعیتی در ایران با زندانیان ایرانی در آمریکا و آزادسازی شش میلیارد دلار داراییهای ایران در کره جنوبی به اجرا درآمد.
در این مرحله قرار بود پس از تایید واریز مبلغ یورویی شش میلیارد دلار به بانکی در قطر، جاسوسان به قطر منتقل و با زندانیان ایرانی تبادل شوند. بر پایه این مرحله، ایران به بخشی از داراییهای آزادشده خود دست پیدا کرد اما در مهر ماه سال گذشته، آمریکا با کارشکنی، مانع آزادسازی بخش دیگری از این داراییها شد...
گام دوم توافق قرار بود در نهم اکتبر 2023 به اجرا دربیاید اما عملیات «طوفان الاقصی» مقاومت اسلامی در 7 اکتبر علیه صهیونیستها، باعث شد تا آمریکا از اجرای گام دوم این توافق خودداری کند...
طرف آمریکایی تصور میکرد که رژیمصهیونیستی میتواند در ظرف یک یا دو هفته، ضمن آزادی اسرایش، مقاومت اسلامی در غزه را نیز نابود کند و پس از آن به سراغ جبهه شمالی برود و طومار حزبالله را هم درهم بپیچد.
در چنین شرایط ایدهآلی، دیگر توافق سابق برای آمریکا معنا نداشت و ایران باید امتیازات بیشتری به طرف غربی میداد. اما طولانی شدن جنگ و ناتوانی رژیم در غزه و جبهه شمالی و همچنین پاسخ سهمگین ایران در عملیات تنبیهی «وعده صادق»، باعث شد تا در روزهای گذشته، طرف آمریکایی دست از پا درازتر، خواهان ارتباط مستقیم با ایران برای حل پروندهای دیگر شود اما ایران هر شکلی از مذاکره را منوط به اجرای گام نخست که نصفهونیمه برداشته شده، کرده است. تهران به طرف غربی اعلام کرده که پس از اجرای کامل گامهای پیشین، درباره درخواست مذاکره مستقیم در پرونده دیگر تصمیمگیری خواهد کرد.»
***
اقدامات قوه قضائیه درباره ماجرای صدیقی و باغ ازگل
به گزارش ایسنا، اصغر جهانگیر سخنگوی قوه قضاییه در اولین نشست خود در سمت سخنگویی قوه قضاییه در پاسخ به سوالی درباره اینکه با توجه با اعلام بازگشت اموال بابک زنجانی به کشور، آیا تصمیم جدیدی در این باره گرفته شده است؟ گفت: با توجه به همکاری هایی که در طول زندان کرد و بیش از ۱۰ سال در حبس است، اموال این فرد در خارج کشور شناسایی شد و با اعزام کارشناسان مربوطه ارزیابی ها انجام شد و پس از بازگشت اموال به کشور و با گزارش مقامات ذی صلاح در خصوص استرداد اموال، درخواست عفو محکوم علیه بابک زنجانی توسط دادگستری مطرح و از ریاست قوه در اجرای دادنامه درخواست شد و با تایید ایشان و موافقت رهبری ایشان حکم اعدامش نقض و تبدیل به ۲۰ سال حبس شد.
سخنگوی قوه قضاییه درباره آخرین وضعیت پرونده باغ ازگل گفت: در مورد حاج آقا صدیقی پس از گزارشی که ارائه دادند پرونده قضایی تشکیل شد و افرادی در ارتباط با این پرونده احضار شدند. تحقیقات مقدماتی انجام شده و استعلامات لازم از مراجع ذی ربط انجام شده از جمله از سازمان ثبت در خصوص نحوه واگذاری و از شهرداری استعلام شده است و اظهارات سردفتر ی که این انتقال را انجام داده اخذ شده است. از کسانی که اطراف پرونده بودند تحقیقات مقدماتی شده و پرونده در حال تکمیل تحقیقات مقدماتی است و به محض تکمیل شدن اطلاعات دقیق ارائه می شود.
***
چهار معاون وزیر علوم در بین اساتید نمونه دانشگاهها!
به گزارش ایسنا، مراسم تجلیل از ۶۵ استاد نمونه کشوری امروز در سازمان پژوهشی های علمی و صنعتی برگزار شد. در این بین عبدالرسول پورعباس، معاون وزیر علوم و رییس سازمان سنجش آموزش کشور، پیمان صالحی، معاون پژوهشی وزارت علوم، قاسم عموعابدینی، معاون آموزشی وزارت علوم، حسن زمانیان، معاون وزیر و رییس سازمان پژوهشی های علمی و صنعتی و احمد فاضل زاده، رییس موسسه استنادی جهان اسلام نیز به عنوان استاد معرفی و مورد تجلیل قرار گرفتند.
گفتنی است اساتید نمونه دانشگاهها با معرفی دانشگاهها و توسط مرکز هیاتهای امنا و هیاتهای ممیزه وزارت علوم انتخاب میشوند.