انتقاد روزنامه اصولگرا از برخی هواداران جلیلی
فرهیختگان نوشت: «عمل سیاسی، بازی کودکانه نیست که تصور شود با چند توییت و تهییج و استادیومی کردن فضا و مطلقانگاری در «تکلیف» بشود توجیهش کرد. جریان بازنده که از قضا در سالهای اخیر با دلخوش کردن به تجمعات خیابانی و ورزشگاهی، تصویری مخدوش از «واقعیت جامعه ایران» را باور کرده و میباوراند، در انتخاباتی با 50 درصد مشارکت، به کاندیدایی از جبهه رقیب باخت که بهنظر میرسید در قیاس با برخی چهرههای دیگر همان جریان، امکان ظهور و بروز سیاسی کمتری داشت!
عمده دلیل این شکست سیاسی «سادهانگاری»هایی است که مصادیق فراوان دارد. یکی از جدیترین آنها، نداشتن تحلیل از جامعه روستایی و طبقه محروم است. طبقهای که جریان بازنده، اتفاقا آنها را منشأ اصلی آرای خود تلقی میکرد. اما دیوار واقعیت چنان محکم بود که توان تحلیل پس از شکست را از بسیاری از موثرهای فضای انتخاباتی گرفت.
این گزاره به این دلیل مورد اشاره قرار میگیرد که نقص مهم «شناخت» برجسته شود. جریانی که از جامعه روستایی، طبقه فرودستان، دغدغههای آنان و حتی نگاه جنوبشهری- که مدعی داشتن سبد رای از میان آنان است- دور بود، بهتبع معلوم است چه جایگاهی در میان طبقه متوسط شهری خواهد داشت! جریانی که طی چندساعت پایانی شامگاه 15 تیر، پای صندوق آمدند و کار را تمام کردند.
گزارههایی که درباره «سازمان رای» حتی در روز انتخابات از سوی برخی اعضای ستاد بازنده انتخابات درشبکههای اجتماعی منتشر میشد به قدری دور از «واقعیت» و لطیفه است که انسان را به حیرت وا میدارد و شاید بهترین تعبیر درباره آن «عدد نفهمی» باشد. همان تعبیری که مرحوم ترکان به وزیرکار اسبق گفت. (فارغ از نظر نگارنده درباره شخص آقای ترکان).
مثلا به اعضای ستادشان امید میدادند «رای روستاها بهسمت جلیلی بازگشته است!» که البته چنین نشد. اما بر فرض اینکه این گزاره قرین به صحت بوده باشد، این افراد آیا نمیدانستند که جمعیت روستایی کسری از جمعیت طبقه متوسط برخی شهرهای بزرگ که پای صندوق آمدند هم نمیشود؟ مسائلی از این دست، مخاطبان عادی را هم متعجب میسازد، چه رسد به آنها که دستی بر آتش انتخابات و مساله «رای» دارند!...
مسائلی مانند امضای میثاقنامه اصلاحات مبنیبر تایید همجنسبازی توسط پزشکیان، یکی از مواردی بود که علیرغم فیک بودن، انتشار گسترده پیدا کرد و متاسفانه در بخشی باور شد. که البته بهطور قطع این گزاره مورد تایید کاندیدای مرجع این گروه نبوده است و خطاب این نقد منتشرکنندگان هوادارند تا ستاد کاندیدا. آیا این امور بیاخلاقی نبود؟ آیا اخلاق برای این گروه مهم نبود؟ آیا میشود این بیاخلاقی و مذهبی بودن را با هم جمع کرد؟ حال آنکه شاید همینها اثر وضعی خود را بر پیروزی کاندیدای دیگر گذاشت.»
***
وظیفه اصلی پزشکیان از نگاه عباس عبدی
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب در اعتماد نوشت: «جامعه ما دچار سه مشکل اساسی شده است؛
اول شکاف درون ساختار دولت است که به جای کمک به یکدیگر در مقابل هم قرار میگیرند.
دوم شکاف میان جامعه و دولت است که به بالاترین سطح خود در طول سالهای پس از انقلاب رسیده است. سوم فقدان رویکردی که همه را دور یکدیگر جمع کند. رویکرد علمگرا برای وحدت درون دولت و رویکرد مردمگرا برای وحدت میان دولت و ملت.
به نظرم آقای پزشکیان باید بیش از هر چیز این سه مشکل را حل کند. بدون حل این سه مشکل امکان حل هیچ مساله دیگری وجود ندارد...
وظیفه اولیه پزشکیان این است که وضعیت سیاسی دولت را از این حیث سامان دهد. او باید بکوشد که اختلافات درون حکومت را به حداقل برساند. مبنای عمل او باید تفاهم و گفتوگو در همه سطوح باشد. همانطور که در مناظرهها دیدیم علیرغم اظهارات خلاف واقع یا تخریبی علیه او مقابله به مثل نکرد.
قبلا هم گفته بود، اخلاق سیاسی و حفظ مرزهای اخلاقی اسلامی و منافع ملی و مردم، برای او خط قرمز است. مبارزات انتخاباتی هم پایان یافت و او باید با همه نامزدهای رقیب اعم از واقعی یا پوششی تعامل مثبت کند و درصدد هیچ تقابلی با هیچ کس بر نیاید. مبنای سیاستگذاری خود را نه اوهام و تخیلات، بلکه بر علم و تخصص قرار دهد.
از همه مهمتر بکوشد که با تمام توان برای پر کردن شکاف موجود میان مردم و حکومت عمل کند. مردم سرمایه واقعی و اصلی هستند. نباید حتی یک نفر را از خود دور کند، چه رسد به اینکه ۶۰درصد مردم حاضر به آمدن به پای صندوق رای نشوند. وظیفه اصلی او اقناع این مردم است.
باید حرف آنها را بشنود. با اخلاق محمدی، با صداقت و با روی باز از آنان استقبال کند. زنان باید حرمت داشته باشند. جوانان باید عزتمند زندگی کنند. ایجاد امید وظیفه او است. این کار را با تمام توان خود و با یاری همه مردم و نیروهای سیاسی باید انجام دهد.»
***
انتقاد دو رسانه اصولگرا از طرح مسئله رای قومیتی
وطن امروز نوشت: «همین اخیرا و پس از برگزاری انتخابات یکی از هوادارها نوشت: «ما به قومیت باختیم!» و دیگری نموداری با عنوان «تأثیر آرای قومیتی بر انتخابات چهاردهم» منتشر کرد. این مدعای غلط اما در فضای مجازی به محل گپوگفت برخی صفحات مجازی بدل شده است...
بررسی میزان آرای استانهای شمال غرب کشور (آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، زنجان، قزوین و همدان) نشان میدهد میانگین 69.6 درصد سبد رای این استانها به پزشکیان تعلق گرفته است. با توجه به اینکه پزشکیان موفق به کسب 53.7 درصد از کل آرا شده است، یعنی اختلاف میزان میانگین رای استانهای شمال غرب کشور با کل آرا 15.9 درصد بوده است که این میزان نمیتواند تاییدکننده گزارهای به نام «رای قومیتی» باشد...
همچنین باید به خاطر داشت رای قومیتی نمیتواند یکطرفه باشد. یعنی شما باید از سوی دیگر آرای اصفهان، مرکزی، سمنان، خراسان رضوی، خراسان جنوبی و برخی دیگر استانها را حاصل تقابل با گفتمان القایی قومگرای دیگری تحلیل کنید، این رویکرد یعنی رای برخی استانها به سعید جلیلی حاصل توان جریانسازی و اجماعکننده نبوده است!...
القای رای قومیتی در سال 88 نیز رخ داد، با این تفاوت که سال 88 جریان مغلوب مدعی بود چرا رای برخی استانها به نامزد جریان اصلاحطلب تعلق نگرفته است! و با همین استدلالهای سطحی کشور را وارد یک بحران سیاسی کردند. این جریان انتظار داشت کشور در همان سال به صورت قومیتی رای دهد، در حالی که جامعه نشان داد خود بر پایه کنشگری به تصمیم میرسد. ..
موضوع مورد توجه بعد این است که پیش از این نیز در جریان انتخابات ریاستجمهوری برخی نامزدهای حاضر در جریان رقابتها، فرزند یکی از قومیتهای ایران بودهاند اما جامعه بر اساس رای قومیتی کنش نکرده است، لذا اینکه ضعفهای جدی خود را ندیده و پیروزی فنی حریف را به عواملی مثل قومیت تقلیل دهیم، نشان میدهد جریان فعال پیرامون این گزاره، از منطق پدیدههای اجتماعی تقریبا آگاهی نداشته و هنوز تا آن بلوغ فاصله زیادی دارد؛ حال آنکه همین جریان مدام مردم را متهم به صغر فهم و شعور میکند! غافل از آنکه این نوع برداشت از مردم میتواند از مهمترین عوامل شکست محسوب شود.»
خبرگزاری فارس نوشت: «همه کاندیداها در همه انتخاباتهای ریاست جمهوری به دنبال کسب رضایت و اعتماد اقوام بودند. همه آنها از ترک، کرد، لر، بلوچ و... در نطق ها و برنامههای انتخاباتی خود سخن میگویند تا بتوانند رای آنها را کسب کنند.
همین مرحله دوم انتخابات اخیر را نگاه کنید؛ جدای از فعالیتهای انتخاباتی مسعود پزشکیان در استانهای غربی، مگر غیر از این است که انتشار فیلم مادر سعید جلیلی که درحال ترکی سخن گفتن بود و یا حضور مهندس فتاح و صحبت کردن او با لهجه ترکی و خطاب قرار دادن مستقیم استانهای ترک زبان، با هدفی غیر از جذب آرای مردم ترک زبان صورت گرفت؟!
بنابراین با اتفاق و پدیده جدیدی روبه رو نیستیم. آنچه در اینباره خط قرمز ابوده این است که نطق ها برای جلب رضایت اقوام ذیل هویتی بزرگتر یعنی ایران و ابر ملاحظاتی همچون امنیت ملی و وحدت ملی قرار بگیرد. بنابراین به خودی خود تلاش برای جلب اعتماد کردن اقوام برای یک رئیس جمهور و یا کاندیدای انتخاباتی مزیت و بخشی از رقابت محسوب میشود...
قطعا انتخابات اخیر در کشور با یک رای قومیتی بسیار گسترده و حداکثری و به خصوص از طرف ترک زبانان روبه رو نشد. میزان مشارکت در استان های ترک زبان افزایش کم سابقهای نداشته که بگوییم باید یک خیزش گسترده قومیتی رو به رو بودیم، بلکه بسیرای از همان رای دهندگان همیشگی در سالهای گذشته اینبار متفاوت رای دادند.
دلیل مهمتر نیز اینکه پزشکیان آرای را کسب کرده که قبل از این حسن روحانی که یک ترک زبان نبود، هم توانسته بود آرای مشابه او را کسب کند. شاید صحیح ترین گزاره درباره آرای ترک زبانان این باشد که پزشکیان بیش از بقیه کاندیداها توانست اعتماد آنها را به خود جذب کند.»
***
تقدیر برخی فعالان سیاسی از عملکرد مخبر در انتخابات
خبرگزاری مهر نوشت: «انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری شائبهها و گمانهزنیهای بسیاری را در خصوص ثبت نام چهرههای مختلف سر زبانها انداخته بود. عدهای با قطعیت میگفتند به نمایندگی از دولت سیزدهم مخبر حتماً برای کاندیداتوری اعلام آمادگی خواهد کرد. این گمانه زنیها تا آخرین ساعات و دقایق مهلت قانونی ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم زبان به زبان نقل میشد، اما نیامدن او روی همه پیش داوریها خط بطلان کشید. او نیامد و با جهادی عظیم بر سودای ریاست غلبه و بر اصرار به خدمت تاکید کرد...
شاید بتوان برگزاری انتخابات سالم و امن و در کنار آن، متوقف نشدن اقدامات و برنامههای دولت را نقطه قوت تمام دوران مسئولیت سرپرست ریاست جمهوری دولت سیزدهم برشمرد...
موفقیت مخبر در اداره کشور آنقدر مورد توجه قرار گرفت که «محمدعلی ابطحی» فعال سیاسی اصلاحطلب در شبکه اجتماعی ایکس خطاب به مسعود پزشکیان رئیسجمهور منتخب نوشت: «آقای مخبر بعد از شهید رئیسی موقرانه و متشخصانه و بیطرف کشور و انتخابات را اداره کرد. با تندروهای دولت مرز کشید. کاش پزشکیان در کنار وزرای جوان و نواندیش که امید جامعه هستند، مخبر را بهعنوان مجری قوی، معاون اول نگه دارد تا با مسائل اجرایی که در گذشته بوده حفظ شود. خاتمی هم به همین استدلال دکتر حبیبی معاون اول هاشمیرفسنجانی را در همان پست نگه داشت.»
«مصطفی هاشمیطبا» فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتوگویی درباره عملکرد دولت و موفقیت مخبر در اداره کشور در نبود شهید آیتالله رئیسی اظهار کرد: «اداره امور کشور در این مدت دو ماه به خوبی انجام شد و همه چیز طبق روال گذشته انجام شد و وقفهای در این زمینه ایجاد نشد و تقریباً همه به این نکته اذعان دارند که انتخابات ریاست جمهوری به خوبی برگزار شد و من نیز مشکلی در این زمینه مشاهده نکردم.»
«محمد مهاجری» روزنامهنگار اصولگرا در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «انصاف آناست که از آقای محمد مخبر که برخلاف چهرههای اصلی دولت سیزدهم، در طول سه سال گذشته وارد بازی سیاسی نشد و به همین جهت مغضوب تندروها بود و ضمناً در ۵۰ روز اخیر با کاندیدا نشدن، حسن نیت خود را نشان داد و در حالی که اکثر مدیران سرشان گرم سیاست بود، به کار دولت اهتمام داشت؛ خدا قوت بگوییم.»
همچنین در روز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات در توییتی نوشت: «دقایقی پیش از دفتر آقای مخبر با بنده تماس گرفتند و خواستند که اگر تخلفی اتفاق افتاده به اطلاع ایشان برسانم. ضمن تشکر از پیگیری ایشان، مواردی را منتقل کردم.»
محمدجواد آذری جهرمی امروز در توییتی نوشت: «همکاری جناب آقای دکتر مخبر در تحویل و تحول دولت، مانند مدت زمان سرپرستی مدیریت دولت، قابل تقدیر و تشکر است.»
عباس عبدی روز گذشته در توییتی خطاب به مخبر درباره برخی انتصابات در دروه انتقال نوشته بود. عبدی امروز در توییت دیگری نوشت: «جناب مخبر مثل موارد دیگر در این انتخابات بسیار مسئولانه برخورد کردند و خواهان ارسال ادعاها شدند که بلافاصله چندین نمونه فرستاده شد و نمونههای دیگر هم در ادامه فرستاده میشود. نفس همین اقدام ایشان بازدارندگی دارد.»
***
تاکید پزشکیان بر حفظ حقوق اجتماعی و احترام به کرامت مردم در دیدار با سردار رادان
به گزارش ایسنا، سردار رادان صبح امروز دوشنبه در دیدار با رئیس جمهور منتخب تصریح کرد: نیروی انتظامی همواره با زعامت فرمانده کل قوا با دولت برخاسته از اراده ملت و در انجام وظایف قانونی همکاری کرده است.
پزشکیان نیز در این دیدار ضمن تاکید بر حفظ حقوق اجتماعی و احترام به کرامت مردم، از ابراز محبت سردار رادان و خدمات خالصانه همه نیروهای انتظامی در عرصههای مختلف، به ویژه تلاش برای برگزاری انتخابات اخیر ریاست جمهوری در سایه امنیت و نظم کامل، قدردانی کرد.
***
گمانهزنی درباره معاون اول پزشکیان
طبق شنیدههای خبرنگار خبرآنلاین، علی طیبنیا، وزیر اقتصاد دولت یازدهم به یکی از جدیترین گزینهها برای معاون اولی دولت چهاردهم بدل شده است. طبق دولتهای گذشته، معاون اول رئیسجمهوری، نقش زیادی در سمت و سوی اقتصادی دولت دارد که بعضا از این جایگاه به عنوان فرمانده اقتصادی نیز نام میبرند.
طیبنیا در دولت اول روحانی و پس از ابر تورمهای دولت محمود احمدینژاد، توانست تورم را کنترل کرده و آن را تک رقمی کند؛ اقدامی که بنا بود دولت سیزدهم در سال سوم خود به آن دست یابد که نه تنها اینگونه نشد، بلکه کشور شاهد تورمهای سنگینی هم بود. طیب نیا در روزهای منتهی به دور دوم انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم، در کمپین انتخاباتی مسعود پزشکیان حاضر شد و از او به عنوان یکی از برگهای برنده ستاد مسعود پزشکیان در ایام انتخابات ریاست جمهوری یاد میشد.
***
نظر مطهری درباره کابینه احتمالی پزشکیان
علی مطهری نماینده سابق مجلس به خبرآنلاین گفت: «به نظرم آقای پزشکیان باید استقلال خود را حفظ کند و همان گونه که خودشان در مناظرات گفتند حزبی نبودن خود را نشان دهند و تحت تاثیر گروهها و جناح های سیاسی واقع نشوند. همان گونه که خودشان گفتند فقط از افراد کارشناس اصلح برای هر پستی استفاده کنند، چه اصلاح طلب باشد چه اصولگرا. به هر حال یک دولت جناحی تشکیل ندهند.
آن گونه که من از شخصیت ایشان اگاه هستم ، آقای پزشکیان این ظرفیت را دارد و تابع جریان اصلاح طلبی که از آنجا دستور بگیرد یا تابع جریان دولت دوازدهم نیست و معمولا راه خودش را می رود و امیدواریم که درتشکیل کابینه هم همین روش را در پیش گیرد و از صالحترین افراد از هر دو گروه سیاسی استفاده کند.
حتی از مدیران فعلی، کسانی که کارشان خوب بوده است، به نظرم باید استفاده کنند. اگر این راه را در پیش گیرد، مجلس هم با ایشان بیشتر همکاری می کند...
معتقدم آقای قالیباف با این دولت همراهی میکند و کارشکنی نمی کند. شخصیت ایشان به گونه ای است که با افراط و تندروی مخالف و به دنبال حل مشکلات کشور است.»