اینکه میزان مشارکت انتخاباتی پنج سال اخیر نسبت به ادوار گذشته شیب نزولی داشته و میانگین نرخ مشارکت انتخاباتهای ۹۸، ۱۴۰۰، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ در مقایسه با انتخاباتهای مختلف اعم از مجلس و ریاستجمهوری کاهش یافته، قابل انکار نیست که واکاوی این امر، فرصت مجزایی را میطلبد. اما نرخ مشارکت چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری را باید تا حدی جدا از انتخاباتهای گذشته تفسیر کرد و این مسئله به ویژگی تکبعدی بودن آن بازمیگردد. برخلاف ادوار قبل، در این دوره و بهدلیل شهادت ناگهانی آیتالله رئیسی، انتخابات ریاستجمهوری یکسال زودتر از موعد مقرر برگزار شد و آن ویژگی توامانبودن انتخاباتهای مختلف در این دوره از بین رفت.
سالهای مدیدی است که انتخاباتهای ریاستجمهوری و شورایشهر بهصورت همزمان با یکدیگر برگزار شده و بهدلیل غلبه ویژگی منطقهای انتخابات شورایشهر و حتی رقابت طایفهای در برخی مناطق کوچک، تمایل مردم برای مشارکت بیشتر شده و همین امر در تغییر نرخ مشارکت اثرگذار است. اما در انتخابات ریاستجمهوری اخیر که بهصورت تحمیلی و موجب زودتر برگزارشدن آن شد، عامل قومی و منطقهای از بین رفت و انتخابات بهصورت تکبعدی درآمد. دیگر عوامل محلی و حتی منافعی که مردم مناطق مختلف با آن مواجه بودند، محلی از اعراب نداشت و انتخابات حالت کلان بهخود گرفت. بنابراین باید در تفسیر نرخ مشارکت انتخابات ریاستجمهوری اخیر، این مسئله را در نظر داشت و با چهارچوب متفاوتی میزان مشارکت مردم در این دوره را تفسیر کرد.
در مرحله اول انتخابات آمار مشارکت ۴۰ درصدی بهثبت رسید اما در مرحله دوم، نرخ مشارکت جهش قابلتوجهی داشت و برای اولین بار با نزدیک به ۱۰ درصد افزایش، به حدود ۵۰ درصد (۴۹/۸) رسید. در تحلیل این آمار، باید چند نکته را درنظر گرفت و سپس دست به تفسیر زد.
۱- برای اولین بار طی سالهای اخیر، نرخ مشارکت روند تصاعدی گرفته و آمار رو به کاهش از بین رفت. این امر شاید به جدیتر شدن فضای رقابتی در دور دوم و تاحدی قطبیشدن انتخابات برمیگردد که عامل موثری در بهبود نرخ مشارکت است.
۲- رسیدن به مشارکت ۵۰ درصد در شرایط کنونی که کشور با چالشهای اقتصادی بسیاری روبروست و همین مسئله در سطح نارضایتی جامعه اثرات مهمی برجای گذاشته، به هیچعنوان آمار ضعیفی تلقی نمیشود. باید تاکید کرد که دفاع از این نرخ، در بستر کنونی و با درنظر گرفتن تلاطمهای حاکم بر کشور است نه شرایط عادی.
۳- ثبت میزان مشارکت کنونی و تصاعد آن، شکست ایده تحریم انتخابات از سوی اپوزیسیون و برخی تندروهای داخلی بود که پس از شهادت رئیسجمهور و قطعیشدن برگزاری زودتر از موعد انتخابات، تمام تلاش خود را برای قهر مردم با صندوق رای و بیاعتبارکردن انتخابات انجام دادند که نتایج حاصله نشان داد ایده معارضین ایران برای پشتپا زدن مردم به حق انتخاب خود و تعیین رئیسجمهور، با شکست فاحشی مواجه شد.
با در نظر گرفتن این گزارهها، باید از میزان مشارکت ثبتشده در دور دوم انتخابات دفاع کرد و آن را گامی رو به جلو برای بازیابی اعتبار و ارزش گذشته نهاد انتخابات تفسیر کرد. هر چند تاکید موکد بر این مسئله واجب است که دفاع از این آمار در ظرف زمانی کنونی است و گرنه در مقایسه با ادوار مختلف انتخابات و مشارکتهای چشمگیری که در گذشته به ثبت رسید، این نرخ مشارکت قابل توجه نیست. میانگین نرخ مشارکت در انتخاباتهای ریاستجمهوری تا سال ۹۶، بیش از ۶۰ درصد بوده و باید برای نیل به آمارهای گذشته، تلاش بسیاری داشت.