کاهش تورم در مردادماه
دنیای اقتصاد نوشت: «بر اساس جدیدترین گزارش مرکز آمار ایران، نرخ تورم نقطه به نقطه مردادماه با کاهش ۰.۶واحد درصدی نسبت به ماه قبل، به ۳۱.۶درصد رسیده و تورم ماهانه نیز در این ماه برابر با ۲درصد بوده است. روی مثبت آمارهای تورمی این ماه را میتوان کاهش نرخ تورم نسبت به ماه قبل و توقف روند افزایشی آن دانست؛ اما روی منفی آمار تورم مردادماه، تداوم تورم ماهانه حدود ۲درصد و بالاتر در ۵ماه اخیر است.
ادامه یافتن این رقم تورم ماهانه مسیر کاهشی تورم نقطه به نقطه را با خطر روبهرو میکند. بهرغم کاهش نسبی تورم در سال گذشته، این متغیر همچنان به منطقه امن نرسیده است و ریسکهای مختلف امکان تحریک آن و بازگرداندن آن به نرخهای پیشین را دارد. هدفگذاری تورمی بانک مرکزی در سال۱۴۰۳، رسیدن به کانال ۲۰درصد بوده است. محاسبات ما نشان میدهد در صورت تداوم تورم ماهانه بالای ۲درصد، رسیدن به این هدف، امکانپذیر نیست.»
***
توضیح عراقچی درباره مرگ برجام
سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه در پاسخ به پرسش جماران مبنی بر اینکه آیا از مجموع سخنان او در برنامه تلویزیونی شب گذشته می توان تعبیر مرگ برجام را داشت، گفت: من چنین صحبتی نکردم اما برجام به شکل فعلی قابل احیا نیست ولی حتما اشکال دیگری برای توافق وجود خواهد داشت که ما دنبال خواهیم کرد.
عباس عراقچی شب گذشته در صداوسیما با اشاره به مذاکرات احیای برجام در اواخر سال 99 و 1400 گفت: «بعد از درخواست آمریکاییها مذاکرات مربوط به احیای برجام در اوایل سال ۱۴۰۰ شروع شد و در چارچوب مواضع نظام و در چارچوب اقدام راهبری که شش دور از آن مذاکرات را بنده انجام دادم در زمان دولت قبل از دولت آقای رئیسی، بعد هم در زمان شهید رئیسی ادامه پیدا کرد، مراحلی طی کرد به هر حال به سرانجام نرسید، الان احیای آن مذاکرات به آسانی گذشته نیست، این را باید همه بدانیم.
شرایط بین المللی عوض شده است در این فاصله جنگ اوکراین پیش آمده است که تاثیرات عمیقی را بر نگاه امنیتی اروپاییها و ترتیبات امنیتی بین المللی گذاشته است، جنگ غزه و بحران در غزه، حمله رژیم صهیونیستی، کشتاری که در آن جا صورت گرفته است و شرایط منطقه را کاملا دگرگون کرده است.
تصویر نسبت به گذشته تصویر متفاوتی است، در خود برجام هم بعضی از تاریخهایی که وجود داشته است، گذشته است و برجام به آن شکل فعلی که وجود دارد قابل احیا نیست به تعبیری، حتما باید این سند دوباره باز شود و قسمتهایی از آن مورد تغییر واقع شود و این کار آسانی نیست و وقتی سندی باز میشود و دوباره جمع کردن آن کار بسیار شاقی است و در مذاکرات ۱۴۰۰ مذاکره مربوط میشد به نحوه بازگشت به برجام، در رابطه با خود برجام هیچ مذاکرهای نداشتیم و الان یک مقدار شرایط متفاوت شده است.
با نگاه متفاوتی باید برویم در صحنه و آن شکل قبلی مذاکرات، آن توافق برجام همه اینها میتواند یک راهنمایی باشد میتواند یک مرجعی باشد برای رجوع و استفاده ولی دیگر آنها به آن شکل نمیتواند دوباره مورد اجرا وارد شود مذاکرات جدیدی باید شکل بگیرد شرایط البته در اروپا سخت است در آمریکا گرفتار انتخابات هستند و کار آسانی نخواهد بود ولی ما تمام تلاش خودمان را خواهیم کرد این را یک ماموریت و تکلیف برای خودمان میدانیم که برای کاهش هزینههای تحریمها برای مردم تلاش کنیم برای رفع تحریمها هم تلاش بکنیم در دستور کار خواهیم قرار داد از همه استعداد علمی، سیاسی، حقوقی کشور واستفاده خواهیم کرد و امیدواریم که گام مثبتی در این جهت برداریم.»
***
مهدی سنایی معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور شد
رئیس دفتر رئیس جمهور در حکمی مهدی سنایی را به سمت معاون امور سیاسی دفتر رئیس جمهور منصوب کرد.
به گزارش ایسنا، محسن حاجی میرزایی در حکم انتصاب مهدی سنایی تصریح کرده است: انتظار دارد با همافزایی و بهرهگیری از مجموعه نیرو و امکانات دفتر رئیس جمهور و همکاری نزدیک با سایر دستگاهها از جمله وزارتخانههای امور خارجه، اطلاعات و کشور نسبت به بررسی موضوعات سیاسی اجتماعی و امنیتی تنظیم برنامههای مربوط، ارائه گزارش، پیشنهادها و راهکارهای مناسب و پیگیری آنها و اجرای امور محوله اقدام نمایید.
دکتر مهدی سنایی دانشیار روابط بینالملل دانشگاه تهران است و علاوه بر یک دوره فعالیت به عنوان سفیر ایران در روسیه، دو دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی در سوابق وی دیده میشود.
***
عوامل نفوذی در ترور شهید هنیه نقشی نداشتهاند
وزیر اطلاعات در خصوص نقش عوامل نفوذی در ترور شهید هنیه، تأکید کرد: بر اساس گزارشات و اطلاعیهای که سپاه پاسداران داده، برای این موضوع نقشی دیده نشده است.
حجتالاسلام و المسلمین سید اسماعیل خطیب در خصوص اینکه آیا عوامل نفوذی هم در ترور شهید هنیه نقش داشتهاند؟ به خبرنگار جماران گفت: بر اساس گزارشات و اطلاعیهای که سپاه پاسداران داده، برای این موضوع نقشی دیده نشده است.
***
پاسخ عباس عبدی به انتقادات از نطق پزشکیان در دفاع از کابینه
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح طلب در اعتماد نوشت: «به نظرم فرهنگ و ادبيات وفاق در ميان بخشي از نخبگان ما همچنان در حاشيه يا غايب است. در واقع يكي از عللي كه تاكنون هم وارد فرآيند وفاق نشدهايم، فقدان زمينههاي همين فرهنگ است...
طرف چند روز در ستاد تبليغاتی فعاليت كرده، انتظار دارد كه رييسجمهور در تعيين كابينه ملاحظات او را مدنظر قرار دهد، البته چنين خواستهای در حد متعارف ايرادی هم ندارد، خوب هم هست، ولي يك لحظه از خودش نميپرسد كه پس چرا رييسجمهور در تعيين كاببنه نبايد با عناصر اصلي ساختار قدرت هماهنگی كند؟
فرض كنيم كه نبايد چنين كند، خب مجلس به وزرايش راي ندهد چه ميشود؟ آيا او را محكوم نميكنيم كه چرا پيش از اين هماهنگ نكرد تا دچار اين مشكل نشود؟ اگر ساختار حزبی بود، بهترين راه براي تفاهم و سازش، گفتوگو با رهبران احزاب بود.
البته نه دهها حزب، بلكه دو، سه مورد محدود. حالا كه حزبي نيست، چگونه ميتوان نظر موافق مجلس را به دست آورد؟ بالطبع در ساختار موجود بهترين راه هماهنگی با مقام رهبری است.
آيا اين به معناي آن است كه رييسجمهور مسلوبالاختيار است. قطعا خير؟ و اين برداشت نابخردانه است. چگونه ممكن است كه رييسجمهور مسلوبالاختيار باشد و ظفرقندی و ميدري و افراد مشابه ديگر را معرفی كند. اين برداشتها سادهلوحانه است. تازه اگر فرض كنيم كه همه اينها ناشی از خواست و اراده مقام رهبری باشد، خوب اينكه عالی تر و تحصيل حاصل است و بايد خوشحالتر شد.
ميگويند اين رفتار ناقض قانون و عليه تفكيك قواست. اين از آن حرفهاي عجيب است. در تمام جوامع دموكراتيك نيز گفتوگوهاي واقعي در بيرون مراكز و نهادهاي رسمي انجام ميشود، سپس در اين نهادها رسميت پيدا ميكند. بنابراين رييسجمهور بايد با تمام افراد و نهادهاي داراي قدرت و ذينفعان مردم مشاوره و تفاهم كند...
متاسفانه در گذشته هم كه جريان اصلاحات شكل گرفت ولي همچنان نزد فعالان سياسی و نخبگان، ادبيات ستيز باقی مانده از فرهنگ انقلابی بر ادبيات اصلاحات غلبه يافت و اين ادبيات يكي از مشكلات اصلی آن جريان شد. اكنون هم رسوبات آن ادبيات در ميان اصلاحطلبان رواج دارد كه جداگانه به آن خواهم پرداخت، ادبياتي كه در جريان تحولخواهان و براندازان و در سوي مقابل نزد تندروهاي اصواگرا به وفور و بيشتر ديده ميشود.»
روزنامه ایران نوشت: «اظهارات رئیس جمهور در جلسه چهارشنبه گذشته در حضور نمایندگان مجلس و در پیشگاه مردم، تأکیدی بر این مهم بوده است که دولت چهاردهم، علاوه بر بیان شعار «وفاق ملی»، بر عمل به این شعار نیز پایبند است و در وهله اول، اخذ مشورت و تعامل و هماهنگی با رهبر معظم انقلاب را نیز در این چهارچوب لازم و ضروری میشمارد...
مشی همیشگی رهبری انقلاب بر حمایت از دولت منتخب ملت و مردمسالاری دینی بوده است؛ امری جاری و ساری که از دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی تا دولت خاتمی و احمدینژاد و روحانی و شهید رئیسی برای همگان روشن بوده است.
حمایت رهبر انقلاب از دولت چهاردهم نیز بارها به تصریح رئیس جمهور، صورت گرفته است. حضرت آیتالله خامنهای با اعلام نظر مثبت خود درخصوص وزرایی که دکتر پزشکیان در جایگاه مشورت از ایشان نظرخواهی کردند، همان حمایتی را از دولت چهاردهم داشتند که ممکن است با اعلام نظر منفی درباره سایرین به کار برده باشند.»
روزنامه جوان نوشت: «وقتی رئیسجمهور از وجود جلسات مشورتی خبر داد (هرچند ممکن است در آن مبالغه کرده باشد)، برخی آن را به حساب دخالت در امور مجلس یا گرفتن استقلال از مجلس گذاشتند. به دلایلی این ادعا خیلی سطحی است. قوای سهگانه، دستگاه رهبری، قوای نظامی و باقی نهادها هریک در قانون از قوای دیگر استقلال دارند، اما این استقلال، مانند استقلال سنگ از چوب نیست. استقلال قوا در جوامع انسانی که نظمی پیوسته و درهمتنیده دارد، دقیقاً وقتی معنا مییابد که «پیوندها» نیز بهخوبی تعریف و درنظر گرفته شود و به مرحله عمل درآید.
استقلال مطلق، در وظایف ذاتی هر یک از قوا معنا مییابد، نه در وظایف مرتبط. در آنجا که پیوندها و ارتباطات ظهور میکند، هماهنگیها و مشورتها ناگزیر است. اگر فرضاً یک رئیسجمهور پیوندهای قوا را درنظر نگیرد و بدون ملاحظات منطقی قدرت، با ایدئالهای خود جلو برود، خود او نماد استبداد میشود؛ و اگر درباره یک یا چند نفر از کابینه یا معاونان، قبل از معرفی به مجلس، با همان مجلس یا با دستگاه رهبری یا با قوای دیگر مشورت و هماهنگی کند و بر فرض حسن را با حسین جابهجا کند، این عین عقلانیت است، نه از دستدادن استقلال قوه مجریه...
ما سالها «هرچه فریاد دارید بر سر امریکا بکشید» را از امام داشتیم، اما بلوغ فهم این انگاره را نداشتیم. همین انگاره را رهبری معظم هر سال به زبانی تازه بیان میکنند. اما جریان اصلاحات کاملاً خلاف وفاق ملی عمل میکرد و هر وفاقی را در پذیرش بیچونوچرای ایدههای خود میدید که این موجب شد یک جریان واکنشی قوی دربرابر خود بسازد و فریادها به داخل کشیده شود. آشوب پاییزی ۱۴۰۱ و اتفاقات پس از آن، آنگاه طوفانالاقصی و پیامدهای آن و دشمنی و ترورهای صهیونیستها مانند یک سیلی بر گوش جریانهای سیاسی بود تا بدانند که وفاق داخلی مهمتر از هر توان دیگری مقابل دشمنیهای خارجی عمل میکند.»
نظر ذوالنوری درباره ادعای هزینه کردن پزشکیان از رهبری
حجتالاسلام مجتبی ذوالنوری نماینده قم در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان گفت: اعتقادی به هزینه کردن رئیسجمهور از رهبر انقلاب ندارم، اما معمولا دولتها اعضای کابینه خود را با رهبری چک میکنند.
وی اظهار کرد: ممکن است رهبر انقلاب یک گزینه را بگویند بله و یک گزینه را بگویند خیر و بسیاری از اعضای کابینه را ایشان اعمال نظر نمیکنند جز جاهای حساس البته دولتهای قبل هم این کار را میکردند، اما مکتوب نگه میداشتند و بیان نمیکردند، اما آقای پزشکیان بر اساس صداقت و خوشدلی که دارند این موضوع را اعلام کردند.
نماینده مردم قم در مجلس افزود: خیلی از نمایندگان مجلس نمیخواستند به وزرا رای دهند، اما وقتی متوجه این اشاره شدند تکلیف خود دانستند که حتما ورود کنند تا به دولت رای محکمی بدهند.
حجتالاسلام ذوالنوری بیان کرد: قطعا آقای پزشکیان کسی نیست که بخواهد از آقا سوءاستفاده کند، چون بارها تبعیت و علاقه و ارادت خود را به ایشان اعلام کرده است، اما شاید اگر کسی دیگر بود این کار را نمیکرد یا شاید بهتر بود این کار انجام نشود، اما آقای پزشکیان واقعیتی را که بوده بیان کرد و دروغی نگفتند. شاید من جای وی بودم این کار را نمیکردم، اما حالا که این کار را کردند نتیجهاش یک کابینه بسیار قوی و با رای بالا و پشتوانه عظیم است که در راستای حل مشکلات مردم بتوانند با قوت نقشآفرینی کنند.
***
یک توصیه به پزشکیان برای سخنرانیها
شرق نوشت: «مسعود پزشکیان به زبان ترکی تسلط دارد و در خانه این زبان زیسته و به چموخم آن آگاه است. این امتیاز بزرگ، یعنی تسلط به ترکی، گاه در برگرداندن آن به فارسی برایش دردسرآفرین میشود... مسعود پزشکیان راه دشواری در پیش دارد. او ناگزیر است به دلیل جایگاه خود سخنرانی و مصاحبه کند و در جمعهای مختلفی حرف بزند و برای اینکه از سخنان صادقانه و صریحش سوءقرائت نشود، ناچار است پیش از هر مراسمی درباره آنچه میخواهد بر زبان بیاورد، بیندیشد و در صورت امکان آن را به متن بازگرداند.
بهویژه اینکه سخنان او در آغاز راه قابلیت تفسیر و تأویل بسیار دارد و مخالفانش درصدد سوءقرائت از آن هستند؛ بههمیندلیل او باید از سخنانی که موجب این سوءقرائت میشود که در نهایت جایگاه او را تضعیف میکند، پرهیز کند. سوءقرائتهایی که در گذر زمان دردسرساز خواهد شد.»