چرا عراقچی از مرگ برجام سخن گفت؟
امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل بین المللی درباره مطرح شدن موضوع عدم امکان احیای برجام توسط عراقچی به اعتماد گفت: «اولا باید مشخص كنیم كه وقتی میگوییم امكان احیای برجام وجود ندارد از طرف چه كسی امكان این احیا وجود ندارد. از طرف ایران؟ ایران كه همین حالا عضو برجام است. به تعهدات خود عمل نمیكند اما به لحاظ حقوق بینالملل از جمله كشورهای مشاركتكننده در این توافق است.
ایران و روسیه و چین و سه كشور اروپایی عضو برجام هستند و امریكا عضو این توافق نیست. زمانی كه میگوییم برجام قابل احیا نیست به این معنا است كه ایالاتمتحده نمیخواهد احیا شود نه اینكه ایران نخواهد. به این دلیل كه ایران اكنون عضو برجام است.
در زمان سه ساله ریاست بایدن بر كاخ سفید نیز و اكنون نیز كه ریاستجمهوری او در ایالاتمتحده رو به پایان است همچنان به برجام برنگشتیم این یعنی امریكا خواهان احیای برجام نیست.
عبارت آقای عراقچی به این معنا نیست كه ایران نمیخواهد برجام احیا شود. دوم اینكه زمانی كه امریكاییها خواهان احیای برجام نیستند چه باید كرد؟ راه اول این است كه هردو كشور راه خود را بروند مانند شرایطی كه اكنون در آن قرار داریم. این یك راهبرد است و تاكنون نیز اینگونه بوده است.
راه دومی نیز وجود دارد و آن اینكه آقای عراقچی شكلهای دیگری از توافق را مدنظر قرار دهد. مانند اضافه شدن متممهایی به سند برجام 2015. این میتواند یك راهكار باشد. به این صورت كه تعدادی از خواستههای ایران و تعدادی از خواستههای امریكاییها در این توافق لحاظ شود. یا تبصرههایی یا الحاقیههایی پیوست شود.
به عقیده من جمهوری اسلامی این راهكار را میپذیرد. پیش از این نیز قرار بود تحقق پیدا كند... ایران برای این موضوع آماده است اما این امریكا است كه آماده نیست. امریكا میگوید كه برجام 2015 را كنار بگذاریم و توافق جدیدی را امضا كنیم. یا برجام 2015 را به قدری تغییر دهیم كه از ماهیت خود خارج شود.
ایران آماده مذاكره بر سر موضوعات محل اختلاف است اما اینكه این اختلافات چگونه رفع شود هنوز مشخص نیست. باید این موضوع را نیز درنظر داشته باشیم كه دولت جدید به تازگی مستقر شده است. باید در میان مقامات این موضوعات بررسی شود.
در امریكا نیز انتخابات پیش رو است. جنگ اوكراین و جنگ غزه همچنان ادامه دارد. هنوز پیشبینی مسائل با وجود متغیرهای مذكور زود است. موضعگیری آقای عراقچی درست است اما فعلا در حد یك طرح پیشنهادی است از این جهت كه نهادهای حاكمیتی باید طرحهای مختلف را بررسی كنند تا ببینند كه امكان رسیدن به یك توافق جدید یا سهمی جدید از ماجرا به وجود خواهد آمد یا خیر. البته كه توافق جدید به معنای ایجاد یك سند جدید نیست.
ایران این آمادگی را پیش از این داشته است. مذاكراتی كه در وین انجام شد و نامهنگاری و مكاتباتی كه در این زمینه برقرار شد حكایت از آمادگی ایران داشت اما نه به گونهای كه امریكا به دنبال آن است. امریكا به دنبال برجام پلاس و برجامهای 2 و 3 است. به این معنا كه اكنون ایران برجام پلاس را بپذیرد و متعهد شود كه با برجامهای 2 و 3 این روال ادامه پیدا كند.
یعنی جداول زمانبندی برجام تغییر كند كه اگر مثلا برجام در2015 به عنوان مثال زمان گریز یك سال بود، الان این زمان گریز به 5 سال برسد. بعد از آن مذاكرات جدیدی درباره مسائل موشكی و منطقهای و پهپادی نیز داشته باشیم. این دیگر آن توافق قبلی تحت عنوان برجام نیست. توافق جدیدی است كه فضای متفاوتی دارد. ایران با این شرایط همچنان فاصله زیادی دارد و بعید است كه این مواضع امریكایی را بپذیرد.»
***
وفاق ملی همان تقسیم قدرت نیست
عبدالله گنجی در جوان نوشت: «وفاق یک نقطه مشترک و سدید میخواهد که همانند کعبه به دورش جمع شوند، چراکه نمیتوان سلایق را از افراد گرفت و تفاوتها را سرکوب کرد.
تا زمانی که یک طرف به طرف مقابل بگوید باطل، غربگرا، ضدانقلاب و طرف مقابل نیز بگوید متحجر، ضدتوسعه، خالصساز و... هرگز وفاقی صورت نمیگیرد. اما آن امر مشترک چیست؟ قبلاً نوشتهام اصول مورد قبول همه لازم است که مانند اصول دین در بین مسلمانان باشد. این اصول هم ربطی به «ایران» ندارد، زیرا بین نیروهای موجود بر سر تمامیت ارضی، استقلال کشور و وحدت ملی هیچ اختلافی وجود ندارد. اشتراک باید از محل منازعه بگذرد تا واقعی باشد...
حال سؤال این است که برای اهل انقلاب اسلامی و میراثداران امام راحل، فصل مشترک چیست؟ مقام معظم رهبری معتقدند در وصیتنامه امام دوچیز برجستهتر است: اسلام و مردم.
حال باید به قول پزشکیان همه بر حبلالله چنگ بزنند و برای این مردم بدوند. آقای پزشکیان باید مراقبت نماید این نهال نوپا (وفاق) در ذهن مردم به معنای تفاهم بر سر تقسیم قدرت معنا نشود و او به خاطر دادن چند کرسی به جریان رقیب ایثارگر شناخته نشود. این فهم و ادراک همان تحریف وفاق است. وفاق قبل از میدان عمل باید به «گفتمان وفاق» تبدیل شود و این همان گفتمان انقلاب اسلامی است که فراسوی سلیقههاست.
پزشکیان باید در جایی از دولت که سنخیت دارد، میز گفتگو و تبیین برای اجرایی کردن آن (گفتمان وفاق) پیشبینی کند تا تصمیمسازیها به وی داده شود و وفاق فراتر از شعار انتخاباتی و تقسیم قدرت خودنمایی کند.»
***
توصیه مشفقانه روزنامه اصولگرا به همتی
صبح نو نوشت: «همتی در بخشی از اظهاراتش در برنامه تلویزیونی درباره وضعیت موجود اقتصادی خطاب به دولتمردان کابینه سیزدهم، گفت: «اسب زین شده را تحویل دولت داده اید؟ تورم ۴۰ درصدی؟ کسری بودجه ۳۰درصدی؟ بیکاری ۱۳ درصدی؟»...
آقای همتی که خود جزئی از مردان اقتصادی دولت دوازدهم بود باید به این موضوع اشراف داشته باشد که دولت شما اقتصاد را با چه شرایطی تحویل دولت سیزدهم داد؛ با کسری بوجه ۴۰درصدی و تورم ۵۹ درصدی.
هرچند که تورم ۳۴ درصدی همراه با رشد نقدینگی ۲۴درصدی (20درصد کمتر نسبت به پایان دولت۱۲) هم قابل دفاع نیست اما نسبت به دولت گذشته آنهم بدون مذاکره و توافق آنهم در شرایط پرتنش منطقهای قطعا دستاورد محسوب میشود.
از سوی دیگر دولت آقای پزشکیان، دولت «وفاق ملی» است و برای همین صفت بود که توانست رای اعتماد صددرصدی از مجلس بگیرد. بنابراین میطلبد که وزرای این دولت نیز در تقویت وفاق ملی بکوشند و از سخنانی که موجب ایجاد دوقطبی و افزایش دعواهای جناحی میشود، پرهیز کنند.
دولت سیزدهم در شرایطی تحویل دولت چهاردهم شد که ماموریتاش نیمهتمام ماند و نتوانست برنامههای خود را به اتمام برساند بنابراین علاوه بر صفتی که دولت چهاردهم با خود یدک میکشد و ادعای دولت وحدت ملی دارد، اخلاق نیز حکم میکند کمتر درباره عملکرد دولت گذشته صحبت شود.
هرچند که شرایط برای مردم آشکار است و خود مردم بهترین قاضی هستند. لذا بهتر است دولتمردان تازهنفس چهاردهم به جای نقد گذشته، سعی کنند برنامههای خود را اجرایی و «وضع موجود» را به سمت «وضع مطلوب» تغییر دهند که این بزرگترین خدمت هم به مردم و هم به دولت آقای پزشکیان است.
آقای همتی فردی باتجربه است که می تواند با عبور از کمپین ۱۴۰۰ به بهبود وضع اقتصادی کمک کند. بی تردید ادامه انتخابات ۱۴۰۰ برای او و اقتصاد کشور دستاوردی ندارد.»
***
عارف درباره علت حضور پسرش در مراسم رسمی دولتی شفافسازی کند
غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتگو با فردا درباره حواشی انتشار عکس حضور پسر محمدرضا عارف در یک مراسم رسمی دولتی گفت: دولت پزشکیان تازه سرکار آمده و هیچ خش و غباری روی آن نیست بنابراین موضوعاتی از این دست خیلی زود دیده می شود که طبیعتا بازتاب هایی هم در فضای مجازی و رسانه ها دارد.
وی افزود: البته این اتفاق نشان می دهد پسر آقای عارف با آن مصاحبه ای که انجام داد، همچنان رسانه ها و منتقدان او را دنبال می کنند تا در فرصتی از خجالتش درآیند. شخصا معتقدم ماجرای اخیر موضوع خیلی بزرگنمایی شد ولی خوبی آن این بود که دولتمردان این هشدار را گرفتند رسانه ها تیزبینانه آنها را رصد می کنند.
این فعال سیاسی با اشاره به استقبال مسعود پزشکیان از نقد یادآور شد: آقای عارف پاکدست و سالم است، پرداختن به موضوع حضور پسرش در جلسه تودیع و معارفه وزیر صمت هم بزرگنمای بیش از حد بود. بالاخره اعضای خانواده یک مسئول نیز کاری برایشان پیش می آید که نیاز است سریع همدیگر را ببینند، شاید همین اتفاق هم افتاد و حالا سئوال پیش آمده که پسر آقای عارف در آن مراسم برای چه حضور داشته است بنابراین می تواند حضور فرزند یک مسئول در یکجایی تصادفی باشد.
رجایی با بیان اینکه حضور پسر آقای عارف در معارفه وزیر صمت ناپختگی بود، افزود: در مجموع خوب است که دولت رصد شود و دولتمردان این موضوع را بپذیرند؛ ثانیا بهتر است آقای عارف درباره این موضوع توضیح دهد و شفاف سازی کند چون بالاخره موضوع در رسانه ها آمد و الان این سئوال نزد افکارعمومی وجود دارد که با یک توضیح به موقع می تواند برطرف شود.
***
تقدیر از رویکرد جدید پلیس
عصرایران نوشت: « به تازگی، فیلمی از چند تن از ماموران نیروی انتظامی در شهر ری منتشر شد که نشان می دهد آنها در حال کتک زدن یک شهروند هستند و تلاش می کنند با فشار، او را درون صندوق عقب خودروی پلیس قرار دهند. این فیلم با موبایل و توسط یکی از شهروندان نزدیک محل حادثه ، فیلمبرداری و شبکه های اجتماعی منتشر شد...
تشکر نیروی انتظامی از شهروند- خبرنگاران، یعنی افرادی که از رفتار اشتباه برخی ماموران این نیرو فیلم می گیرند و در شبکه های اجتماعی منتشر می کنند به عنوان رویه جدید نیروی انتظامی، تحسین برانگیز است. این واکنش نیروی انتظامی ، بیش از هر چیز به سود خود این مجموعه است چرا که هم باعث جلب اعتماد مردم به این نیرو می شود و هم از یک اتفاق منفی (رفتار نادرست و غیرقانونی ماموران)، اتفاقی مثبت را خلق می کند...
هیچ چیزی به اندازه نظارت عمومی، تاثیر گذار نیست. نظارت عمومی از هزاران اداره و سازمان بازرسی و نظارتی، بهتر و تاثیرگذارتر است. همین که کارکنان یک سازمان بدانند در صورت ارتکاب خطا و رفتار غیرقانونی، شهروندان عادی دوربین به دست، کردار نادرست آنها را ضبط و منتشر می کنند خود به بهترین وسیله نظارتی تبدیل می شود و تغییراتی را در میان کارکنان سازمان به دنبال خواهد داشت.»
برنا درباه اطلاع رسانی پلیس درباره فوت یک شهروند در لاهیجان نوشت: «بدون شک پس از ماجرای مهسا امینی، یکی از مهم ترین باگ های موجود یعنی عدم اطلاع رسانی به موقع در خصوص حوادث پیش آمده برطرف شد که همین امر، فرصت جولان را از رسانه های معاند گرفت و از وقوع یک بحران جدی جلوگیری کرد...
فراجا در این حادثه با انتشار سه اطلاعیه پیاپی، از هرگونه گمانه زنی به خصوص از سوی رسانه های معاند جلوگیری کرد و نشان داد که پلیس به عنوان یک مطالبه جدی، خواستار روشن شدن واقعیت ماجراست و برای رسیدن به حقیقت و نشان دادن حسن نیت خود به افکار عمومی، نمایش اقتدار پلیس و همراهی با مردم، نه تنها حکم به عزل فرمانده انتظامی لاهیجان داده بلکه عوامل دخیل در فوت مرحوم میرموسوی را هم بازداشت کرده است.
اقدامی که جز آگاهی بخشی و احترام به افکار عمومی نبوده و نتیجه ای هم جز تقویت جایگاه پلیس در میان مردم به همراه نداشته است.»
***
موافقت رهبر انقلاب با پیشنهاد پزشکیان درباره سهم صندوق توسعه ملی
به گزارش ایسنا، با پیشنهاد مسعود پزشکیان رئیسجمهور مبنی بر کاهش سهم صندوق توسعه ملی به میزان ۲۰ درصد در سال جاری، رهبر انقلاب اسلامی با این پیشنهاد موافقت کردند.
بر این اساس مبلغ ۳۵۰ همت به صورت قرض از صندوق توسعه ملی به بودجه عمرانی دولت اضافه شد. با این اصلاح، مشکل پرداخت دیون گندمکاران و مسائل کامیونداران و تهیه برخی اقلام دیگر حل شد.
بر اساس مصوبه نمایندگان مجلس در بخش اول لایحه بودجه ۱۴۰۳ سهم صندوق توسعه ملی از درآمد نفت و گاز ۴۵ درصد تعیین شده بود.
شب گذشته نیز رئیسجمهور در نخستین گفتوگوی زنده تلویزیونی با مردم با اشاره به این موضوع، گفته است:
«در حال حل مشکل فرهنگیان، پرستاران، داروسازان، کشاورزان هستیم. گفتند وارث چیزی خوبی شدیم ولی پول به اندازه کافی نیست. نمیخواهم گلایه کنم ولی از رهبری اجازه گرفتیم یک مقدار از صندوق توسعه ملی برداریم و یک مقدار از بدهیها را تسویه کنیم؛ قدردان رهبری هستم.»
***
روایت تهران تایمز از علت تعطیلی موسسه گوته
بر اساس اطلاعات بدست آمده توسط روزنامه تهران تایمز «مؤسسه آموزش زبان آلمانی» (DSIT) که دفاتر آن مرداد ماه امسال توسط نیروهای پلیس در تهران پلمپ شد، به عنوان مرکزی پوششی برای دولت آلمان عمل میکرد.
فعالیتهای این مرکز زبان که مستقیماً تحت نظارت انستیتو گوتهی آلمان بود شامل حمایت مالی از گروههای زیرزمینی موسیقی، رقص و فیلم میشد. محتوای تولیدی این گروهها خلاف عرف و موازین قانونی و اخلاقی کشور بود.
تعدادی از اسناد مالی این مرکز زبان که به رؤیت تهران تایمز رسیده، شامل پرداختیهای متعدد به افراد متفرقه میشود که هم توسط رئیس DSIT و هم سفارت آلمان در ایران امضا و تأیید شده است. بر اساس اطلاعات دریافتی روزنامه، دولت آلمان در پوشش این مؤسسهی زبان سالانه حدود نیم میلیون یورو به گروههای مذکور کمک مالی میکرده است.
این مؤسسه همچنین با شناسایی افراد مستعد به دولت آلمان کمک میکرد شبکههای نفوذ گسترده در داخل ایران ایجاد کند.
این مرکز همچنین افراد نخبه را شناسایی کرده و به صورت غیر قانونی به آنها در دریافت بورسیههای تحصیلی در آلمان کمک کرده است. تعدادی از زبان آموزان خود را نیز به صورت غیرقانونی به اردوهای مختلف در داخل و خارج از کشور فرستاده است. این اردوها به صورت مختلط بوده و ملاحظات قانونی، عرفی و فرهنگی کشور در آنها نادیده گرفته شده است.
گردش مالی مؤسسهی DSIT سالانه چیزی حدود ۴۰۰ میلیارد تومان بوده است. با این وجود این مرکز به دلیل فقدان مجوزهای لازم برای فعالیت، تقریباً هیچ مالیاتی در ازای درآمدی که سالیانه از پرداختیهای حداقل ده هزار زبانآموز کسب میکرده پرداخت نکرده است.
***
تاکید اژهای بر وحدت و انسجام داخلی
حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای در جریان سفر غیررسمی به استان بوشهر، در کنگره سالروز شهادت شهید رئیسعلی دلواری گفت: امروز در کشور بیش از هر زمان دیگری به وحدت و انسجام نیاز داریم. چنانچه ما نیروهای داخلی، وحدت و انسجام و یکدلی داشته باشیم اولاً دشمنان در طراحی توطئهها علیه ایران اسلامی با مشکل مواجه میشوند و ثانیاً در صورت طراحی توطئه از ناحیه آنها، این توطئهها را میتوانیم به سرعت خنثی کنیم.
رئیس دستگاه قضا گفت: با وحدت و همدلی در داخل است که میتوانیم مسیر تعالی و توسعه را هموار کنیم. اشتراکات ما بر اختلافات ما میچربد؛ بر همین اساس و با تکیه بر همین اشتراکات باید مسائل و مشکلات بر زمین مانده را به دوش بکشیم و پیوسته در فکر رفع مشکلات و دغدغههای مردم باشیم. وجود اختلافات در نظرات و سلایق امری طبیعی و مرسوم است؛ نباید به واسطه این اختلافات طبیعی، رو در روی یکدیگر بایستیم و از رسیدگی به کارهای بر زمین مانده غفلت کنیم.