صهیون عنوان اندیشهای کاملاً غیردینی است که از نام کوهی با همین عنوان در بیتالمقدس گرفته شده است، مکانی که به گفته یهودیان اشغالگر از زمان حضرت داود متعلق به آنها بوده و با همین ادعا تعدادی یهودی غبر از ساکنان قدیمی به سرزمین فلسطین اعزام شدند و با خرید حدود 5 درصد از زمینهای مردم فلسطین که با ترفندهای مختلف صورت گرفت، نطفه نحس صهیونیستها در این سرزمین منعقد شد.
مدتی بعد در سال 1947 با درخواست همین گروه اندک از سازمان ملل و با حمایت بیدریغ استعمارگر پیر انگلیس، حکومت رژیم جعلی اسرائیل به تصویب سازمان ملل رسید و بلافاصله با کمک استثمارگران غربی خیانت، جنایت و شرارت آنها برای اشغالگری سایر بخشهای این سرزمین مقدس آغاز و در نهایت بیش از 85 درصد از خاک فلسطین و همچنین بخشهای از خاک سوریه، لبنان، مصر و اردن را طی 75 سال گذشته و در مقاطع مختلف به اشغال خود درآوردند.
در واقع حمایتهای بیشرمانه غربیها از صهیونیستهای جنایتکار و کودککش که در سایه بیتفاوتی نهادهای بینالمللی اتفاق افتاده، سبب شده تا اشغالگران نژادپرست که خود را قوم برگزیده و سایر انسانها را بردگان خود میدانند، در طول مدت عمر ننگین و کوتاه خود با خیال راحت مرتکب جنایات مختلف شوند، بدون آنکه بهطور جدی و مؤثر مورد مؤاخذه قرار بگیرند و همین تعلل و چشمپوشی در افکار عمومی جهان از آنها قدرتی شیطانی و به ظاهر شکستناپذیر را به تصویر کشید.
البته امروز به برکت عملیات «طوفان الاقصی» و مقاومت شجاعانه مردم مظلوم غزه و سایر رزمندگان جبهه مقاومت، دیگر همه مردم دنیا به ماهیت صهیونیستهای جنایتکار و حامیان ظالم آنها و ضعف حکومت شیطانی و در حال زوال آنها پی بردهاند و به خوبی میدانند که حقوق بشر نزد یانکیها هیچ مفهومی ندارد مگر در جایی که همسو با منافع آنها باشد و اگر چنین نباشد حتی حاضر نمیشوند از روش دموکراسی مورد ادعای خود یعنی رفراندوم بهره بگیرند، همچنانکه در مورد مردم فلسطین همواره از برگزاری آن اجتناب نمودهاند.
در هر حال حکایت خیانتها و جنایتهای صهیونیستها از همان بدو ورود به سرزمین مقدس فلسطین با اجرای توطئههای مختلف مانند؛ غصب زمینها و تصاحب اموال فلسطینیان و تهدید، ترور و بازداشت آنها و همچنین بمبگذاری و تخریب منازل و سایر مراکز متعلق به آنها با هدف ایجاد رعب و وحشت برای تحمیل مهاجرت به فلسطینیان برای خروج از وطن خود و در ادامه جنگ و کشتارهای دسته جمعی و به اسارت گرفتن و زندانی کردن ساکنین اصلی این مرز و بوم و نیز وضع قوانین ظالمانه علیه آنها شکل گرفت.
به این موارد باید محاصره طولانی مدت مردم فلسطین و ایجاد محدودیت و یا جلوگیری کامل از رسیدن سوخت، آب، برق و سایر اقلام ضروری، جلوگیری از دریافت خدمات عمومی و درمانی، جلوگیری از کشاورزی، جلوگیری از ماهیگیری و همچنین انتقال فلسطینیان به اردوگاههای موقت و حتی تحقیر، توهین و بیگاری کشیدن از آنها و سایر اقدامات مشابه را نیز اضافه نمود.
چندی پیش سایت مشرق به نقل از مرکز مطالعات الاسری طی فهرستی طولانی ۱۲۵ مورد از جنایتها و کشتارهای رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین را ارائه نمود که 54 مورد آن در همان سال اول یعنی سال 1947 میلادی و 69 مورد آن از سال 1948 تا سال 2024 میلادی اتفاق افتاده است، یعنی صهیونیستها علاوه بر اقدامات ایذایی غیرنظامی، بهطور میانگین هر سال دو عملیات نظامی و خشونتبار علیه مردم فلسطین انجام دادهاند.
قتل عام وحشیانه مردم قانا، دیر یاسین، صیدا، صبرا و شتیلا و کشتارهای مکرر در حیفا و غزه، برخی از معروفترین جنایات صهیونیستها در فلسطین محسوب میشوند، البته طی این مدت مردم بسیاری از شهرها و روستاهای این دیار از جمله حیفا و غزه مکرراً مورد حمله قرار گرفتهاند و برخی از روستاها نیز به طور کامل ویران شدهاند، حتی قطارها و بازارها نیز از حمله اشغالگران در امان نماندهاند و بارها توسط اشغالگران بمبگذاری و تخریب شدند.
وحشیگری و خشونت صهیونیستها طی این سالها در حدی بوده که بسیاری از رسانهها ارتش رژیم صهیونیستی را به عنوان جنایتکارترین ارتش تاریخ معاصر معرفی نموده و روزنامه انگلیسی زبان ایندیپندنت نیز در گزارشی با عنوان «مرگبارترین قاتلان جهان»، سازمان اطلاعات اسرائیل (موساد) را «ماشین کشتار بیرحم اسرائیل» خوانده است.
در این رابطه بررسی اسناد و مدارک و اخبار پراکنده رسانهها بیانگر آن است که اقدامات جنگی و خشونتآمیز این رژیم جعلی از بدو پیدایش تا قبل عملیات طوفان الاقصی، تنها در فلسطین بیش از 100 هزار شهید و چند صد هزار نفر مجروح و معلول بر جای گذاشته است و در جنگ اخیر موسوم به شمشیرهای آهنین نیز تا این لحظه بیش از ۴۳ هزار و ۶۱ نفر در غزه به شهادت رسیدهاند و شمار کلی زخمیهای حملات ارتش رژیم صهیونیستی به این منطقه نیز از آغاز جنگ تاکنون از ۱۰۱ هزار و ۲۲۳ نفر فراتر رفته است.
در این حملات اسرائیل به کل باریکه نوار غزه حمله کرد و بسیاری از زیرساختها و مناطق غیرنظامی مانند؛ خانههای مردم، بیمارستانها و مدارس و ساختمانهای مسکونی را به بهانههای کاملاً واهی بمباران و نابود و کودکان و زنان و غیرنظامیان فراوانی را به قتل رسانده و میلیونها نفر را بیخانمان و آواره کرده است.
همچنین در طی حمله چند ماه گذشته به لبنان که پس از عملیات طوفانالاقصی صورت گرفته و در چند هفته گذشته تشدید شده، تا این لحظه حدود 3 هزار نفر از مردم این کشور را نیز به شهادت رسانده و هزاران نفر از مردم آن را آواره و مجبور به مهاجرت به سایر شهرهای لبنان و سایر کشورها نمود.
نکته قابل تأمل دیگر این است که دشمنی و ظلم و تعدی صهیونیستها فقط به مردم فلسطین محدود نبوده و از ابتدا تاکنون بسیاری از دیگر سرزمینها بهویژه کشورهای همسایه آن همچون مصر، سوریه، لبنان و اردن و حتی کشوری مانند عراق را نیز درگیر خود نموده که به کشته و آواره شدن تعداد زیادی از شهروندان این کشورها منجر شده است.
به عنوان مثال؛ طی جنگ ۱۹۴۸م موسوم به جنگ نکبت حدود ۱۵ هزار نفر، در جنگ شش روزه ۱۹۶۷م، بیش از ۱۷ هزار نفر و در چهارمین جنگ اسرائیل با اعراب در سال ۱۹۷۳م بیش از ۸ هزار نفر کشته شدند. همچنین در عملیات سلامت جلیل در سال ۱۹۸۲م علیه لبنان نیز بیش از ۱۹ هزار نفر به قتل رسیدند.
علاوه براین گفته شده صهیونیستهای اسرائیلی در طول موجودیت خود بیش از دو هزار و ۷۰۰ ترور انجام دادهاند که این ترورهای محدود به فلسطین و رهبران و فعالان نظامی مقاومت نبوده بلکه آنها رهبران سیاسی و دانشمندان زیادی را در سراسر جهان از جمله در ایران ترور کردهاند.
براساس اسناد و گزارشها، سازمان اطلاعات اسرائیل (موساد) در ترور دانشمندان هستهای ایران همچون مسعود علیمحمدی، مجید شهریاری، مصطفی احمدی روشن، داریوش رضایینژاد و محسن فخریزاده و ترور دهها نفر دیگر نیز دخالت داشته است.
در مورد مصر نیز تنها در یک مورد هواپیمای 40 نفر از کارشناسان مصری را که تازه آموزش استفاده از موشک پاتریوت را در آمریکا طی نموده و در حال بازگشت به کشورشان بودند را از بیم افزایش توانایی سیستم پدافندی این کشور هدف قرار داد و همه آنها را به قتل رساند، بدون آن که با کمترین واکنشی از سوی سایر کشورها و حتی خود مصر مواجه شود.
ترور سران و فرماندهان حماس و حزبالله در ردیف جنایات جدید قراردارد و آخرین عملیات گسترده تروریستی وحوش اسرائیلی نیز عملیاتی بود که از طریق پیجرها و بیسیمهای خریداری شده توسط حزبالله انجام شد و طی آن حدود 50 نفر از کاربران این دستگاهها که ۱۲ نفر آنها غیرنظامی و مابقی عضو حزبالله بودند کشته و بیش از ۳۰۰۰ نفر نیز زخمی شدند.
ذکر این نکته ضروری است که با استناد به اسناد و مدارک موجود و اظهارات و اعترافات سردمداران این رژیم، تمام اقدامات خصمانه صهیونیستها علیه دیگران از بدو تشکیل تاکنون در قالب یک نقشه قدیمی به تدریج اجرا شده و هدف آن کشورگشایی و تحقق طرح نیل تا فرات (کشورهای محدوده مصر تا عراق) بوده و در سالهای اخیر خاک تعداد دیگری از کشورها نیز (در قالب طرح خاورمیانه جدید) به آن افزوده شده است.
لذا با توجه به سابقه آتشافروزی و شرارت 75 ساله این رژیم، اتهام تروریست بودن مردم فلسطین در مقابله با صهیونیستها و اتهام زمینهسازی جنگ اسرائیل با لبنان به حزبالله و یا متهم نمودن ایران و جبهه مقاومت به جنگطلبی، ادعاهای کذبی است که با هدف تحتالشعاع قرار دادن جنایات آنها (صهیونیستها) مطرح میشود.
این نکته از آن جهت حائز اهمیت است که حزبالله حدود 40 سال پس از پیدایش رژیم منحوس صهیونیستی یعنی در سال 1985 متولد شد و انفجار پیجرها و بیسیمهای متعلق به آنها در ماه گذشته نیز نشان میدهد که صهیونیستها از مدتها قبل برای ضربه زدن به حزبالله و تضعیف قدرت آن برنامه داشتهاند، چرا که طراحی و تولید این حجم از وسیله ارتباطی نمیتواند در مدت کوتاهی انجام شده باشد.
در مورد ایران نیز با اینکه رژیم طاغوت پیمان دوستی با صهیونیستها داشت و دشمنیها پس از انقلاب اسلامی شکل گرفته است، اما صهیونیستها از همان ابتدای شکلگیری حکومت خود، هر سال سالگرد قتل عام هزاران نفر ایرانی که با نفوذ و توطئه یک زن یهودی به دربار خشایارشاه انجام شده را با برگزاری مراسم ویژهای تحت عنوان «پوریم» جشن میگیرند که این رفتار خود نشان از خصومت دیرینه آنها با ایرانیان دارد.
حال با عنایت به توضیحات فوق و دهها و بلکه صدها رفتار جنایتکارانه و خصومتآمیز صهیونیستها و با توجه به اینکه تاکنون هیچ کدام از قطعنامه های سازمان ملل کمترین تأثیری در اصلاح رفتار این جانور وحشی نداشته و در کمال وقاحت همه قوانین بینالمللی را زیرپا گذاشته، این سوال هم مطرح است که؛ آیا هنوز این مقدار ظلم و جنایت توسط صهیونیستهای اشغالگر برای محکومیت و مجازات آنها از سوی غربیها که ادعای دفاع از حقوق بشر آنها گوش فلک را کر کرده است کافی نیست؟