حسین نقاشی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت درباره برنامه و اولویتهای حزب اتحاد ملت در دوره فعالیت شورای مرکزی جدید حزب به خصوص بحث انتخابات پیش رو به روزنامه صبح نو گفت: «قاعدتا احزاب سیاسی نسبت به اصل موضوع انتخابات بر مبنای مشارکت عمل میکنند، مگر اینکه مؤلفههایی در فرآیند انتخابات دچار آنچنان نقصان و ایرادی باشد که امکان مشارکت در انتخابات را سلب کند. برای مثال، اگر امکان رقابت از احزاب سلب شود یا معناداری انتخابات بهطور کلی زیر سوال برود و انتخابات برای جذب آرای پایگاه رأی این احزاب منتفی باشد، شرایط برای مشارکت متفاوت خواهد بود.»
وی اضافه کرد: «با توجه به اینکه محتملترین انتخابات پیشرو، انتخابات شورای شهر است، مسألهای که وجود دارد این است که بدنه اجتماعی و پایگاه رأی اصلاحطلبان از جمله حزب اتحاد ملت، یکی از عوامل کلیدی در تصمیمگیری برای مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات است. این بدنه اجتماعی معمولا شامل آن بخش از جامعه است که به شعارها، برنامهها و کاندیداهای حزب اتحاد ملت و جبهه اصلاحات تمایل دارند. اگر این بخش از جامعه به هر دلیلی در انتخابات مشارکت نداشته باشد، نظرسنجیها، بازخوردهای فضای سیاسی در شبکههای اجتماعی و برخوردهایی که از جامعه دریافت میشود، همگی نقش تعیینکنندهای در تصمیمگیری حزب ایفا خواهند کرد.» نقاشی تصریح کرد: «یکی دیگر از عوامل تعیینکننده، میزان امکان رقابت معنادار در انتخابات است. در انتخابات شورای شهر، هیأتهای اجرایی و هیأت نظارت که در کمیسیون شوراهای مجلس فعالیت میکنند، نقش بسیار مهمی در ایجاد یا سلب این امکان دارند. اگر ردصلاحیتهای گسترده، امکان رقابت را از احزابی مانند حزب اتحاد ملت سلب کند یا شرایط به گونهای باشد که این حزب نتواند چهرههای شاخص و مورد اعتماد خود را وارد عرصه رقابت کند، این امر بهطور مستقیم بر تصمیمگیری حزب تأثیر میگذارد.»
وی افزود: «برای حزب اتحاد ملت و جبهه اصلاحات، معرفی چهرههای شاخص که بتوانند برنامهها و اهداف کلان این جریان سیاسی را عملی کنند، از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ اما این امر منوط به وجود شرایط حداقلی برای رقابت است. اگر این شرایط فراهم نشود، حضور در انتخابات ممکن است بیمعنی تلقی شود.»
نقاشی تأکید کرد: «مشارکت بدنه اجتماعی و پایگاه رأی اصلاحطلبان و همچنین امکان رقابت معنادار با چهرههای شاخص، دو مؤلفه اساسی هستند که تصمیمگیری حزب اتحاد ملت و جبهه اصلاحات برای حضور یا عدم حضور در انتخابات را شکل میدهند. اگر این دو مؤلفه دچار نقصان جدی شوند، احتمالا تصمیم به عدم مشارکت یا حضور کمرنگ در انتخابات گرفته میشود؛ اما اگر شرایط حداقلی برای رقابت معنادار و حمایت اجتماعی وجود داشته باشد، حضور این احزاب در انتخابات محتملتر خواهد بود.»
وی گفت: «ارزیابی این شرایط و فضای سیاسی، خصوصا در رابطه با انتخابات شورای شهر، بهطور مداوم در دستور کار حزب قرار دارد و بر اساس نتایج این ارزیابیها، تصمیمگیری نهایی صورت خواهد گرفت.»
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، درباره نگاه و رویکرد حزب اتحاد ملت نسبت به دولت و شخص رئیس دولت چهاردهم اظهارکرد: «حزب اتحاد ملت بهعنوان یکی از احزاب جبهه اصلاحات که دبیرکل آن رئیس جبهه اصلاحات است، همواره در فرآیند انتخابات بر مبنای اصول و رویکردهای مطالبهمحور عمل کرده است. حمایت از دکتر پزشکیان نیز در چارچوب همین نگاه انجام شده است. قاعدتا نوع نگاه احزاب اصلاحطلبی همچون حزب اتحاد ملت به این ترتیب نیست که به فردی چک سفید امضا داده شود.» وی اضافه کرد: «تجربه دولت آقای روحانی بهویژه در دوره دوم، تأثیر بسزایی در ریزش پایگاه رأی اصلاحطلبان داشت. عملکرد دولت ایشان که مورد حمایت جبهه اصلاحات و حزب اتحاد ملت بود، منجر به قرار گرفتن اصلاحطلبان از جمله حزب اتحاد ملت، در موقعیتی شکننده شد. این عملکرد نهتنها باعث کاهش اعتماد بدنه اجتماعی و پایگاه رأی شد، بلکه در انتخاباتهای بعدی نیز نمود پیدا کرد؛ بهگونهای که بخشی از جامعه، با قهر از انتخابات، در آن مشارکت نکردند. برای مثال، در انتخابات ۱۴۰۳ که منجر به انتخاب آقای دکتر پزشکیان شد، بیش از ۵۰ درصد از مردم در دوره دوم مشارکت نداشتند و در دوره اول نیز این درصد بیشتر بود.»
نقاشی ادامه داد: «این واقعیت نشان میدهد که حمایت احزاب از یک کاندیدا باید بر اساس اصول و مطالبات مشخص صورت بگیرد و نباید صرفا به حمایت بیقید و شرط ختم شود. اگر رئیسجمهور منتخب که اکنون مسئولیت سیاستگذاری برای همه ۸۵ میلیون نفر جمعیت کشور را برعهده دارد، به وعدهها و مطالبات مردم بهویژه حامیان خود پاسخ ندهد، این مسأله میتواند هم به او و هم به احزاب حامی ضربه وارد کند. بنابراین احزاب اصلاحطلبی مانند حزب اتحاد ملت باید رویکرد انتقادی و مطالبهمحور را در قبال رئیسجمهور حفظ کنند.»
این فعال سیاسی افزود: «تجربه نشان داده است که عملکرد کاندیدای مورد حمایت، اگر نتواند به وعدههای خود عمل کند، اعتبار اجتماعی و سیاسی احزاب حامی را نیز تحتالشعاع قرار میدهد. این مسأله بهویژه در مورد پزشکیان که تعلق حزبی مشخصی ندارد و بیشتر بهعنوان فردی مستقل عمل میکند، اهمیت بیشتری دارد. بنابراین تعامل احزاب با رئیسجمهور باید مبتنی بر انتقال مطالبات و بازخوردهای جامعه باشد.»
وی گفت: «احزاب سیاسی بهویژه حزب اتحاد ملت، بهنوعی دماسنج جامعه هستند که وضعیت و مطالبات مردم را به رئیسجمهور منتقل میکنند. این وظیفه و حق احزاب است که همواره نقدهای ضروری و هشدارهای لازم را در قبال عملکرد رئیسجمهور مطرح کنند. البته رئیسجمهور ابزارهای دیگری برای ارزیابی وضعیت جامعه در اختیار دارد؛ اما نقش احزاب در این زمینه مکمل و مهم است. بههرحال، حزب اتحاد ملت و سایر احزاب اصلاحطلب نمیتوانند رویکردی منفعلانه داشته باشند. اگر عملکرد رئیسجمهور مطابق وعدههای انتخاباتی نباشد یا نتواند مطالبات جامعه را برآورده کند، این احزاب باید موضع خود را شفاف اعلام کنند. به همین دلیل، حمایت از کاندیدا باید همراه با نقد و نظارت باشد تا از بروز آسیبهای اجتماعی و سیاسی جلوگیری شود.»
وی گفت: «حزب اتحاد ملت، با توجه به تجربیات گذشته و شرایط کنونی، در کنار حمایت از دولت دکتر پزشکیان، قاعدتا نقدهای ضروری و مطالبات مردم را نیز بهطور جدی دنبال خواهد کرد. این نگاه انتقادی و مطالبهمحور، تضمینکننده ارتباط مؤثرتر میان دولت و جامعه خواهد بود.» عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت اظهارکرد: «اصلاحطلبان یک کل واحد نیستند و در واقع افرادی که خودشان را اصلاحطلب میدانند، از حقوق و دیدگاههای متفاوتی برخوردارند. برخی از آنها چهرههای مستقل خارج از احزاب هستند و بعضی دیگر در قالب احزاب سیاسی عضو جبهه اصلاحات سازماندهی شدهاند. درست است که مجموعه جبهه اصلاحات در انتخابات گذشته به جمعبندی رسید که از دکتر پزشکیان حمایت کند؛ اما چه در میان احزاب اصلاحطلب و چه در خارج از آن، افرادی بودند که از ابتدا با شرکت در انتخابات مخالف بودند.» وی گفت: «برخی دیگر نیز از همان ابتدا نسبت به شخص دکتر پزشکیان تردید داشتند و نقدهایی مطرح کردند. این نقدها نهتنها در زمان انتخابات، بلکه حتی اکنون نیز پس از چند ماه از ریاستجمهوری ایشان ادامه دارد و شامل عملکرد سیاسی، رفتارها و تصمیمات پزشکیان میشود. بنابراین هرچند جبهه اصلاحات و حزبی مثل اتحاد ملت از ایشان حمایت کرده و در کمپین انتخاباتی پزشکیان مؤثر بودهاند، این حمایت به معنای آن نیست که همه اصلاحطلبان در انتخابات به نفع ایشان مشارکت کردند یا حتی آنهایی که مشارکت کردند، به عملکرد گذشته، شعارها و برنامههای پزشکیان و عملکرد چندماهه اخیر ایشان نقدی نداشته باشند.»
نقاشی افزود: «به نظر میرسد که برای بخش بزرگی از اصلاحطلبان، کاندیداتوری پزشکیان و تأیید صلاحیت او بیشتر یک گزینه ممکن بود تا گزینه مطلوب. ساختار سیاسی موجود بهویژه نهادهایی مانند شورای نگهبان و نظارت استصوابی، بهگونهای صحنه را آرایش میدهند که افراد مجبور میشوند میان گزینههای باقیمانده انتخاب کنند.»
این فعال سیاسی تأکید کرد: «بسیاری از اصلاحطلبان بهویژه آنهایی که دلنگران وضعیت کشور بودند یا ادامه روند دوره آقای رئیسی را به ضرر مردم و کشور میدانستند، مجبور شدند به این گزینه ممکن تن دهند و در انتخابات شرکت کنند. البته باید تأکید کنم که حتی در میان این افراد نیز بودند کسانی که پزشکیان را حتی بهعنوان گزینه ممکن هم قبول نداشتند؛ اما در مجموع، ارزیابی من این است که اغلب اصلاحطلبانی که در انتخابات مشارکت کردند، پزشکیان را بهعنوان گزینه مطلوب نمیدیدند، بلکه او را صرفا گزینه ممکن میدانستند.»
نقاشی تأکید کرد: «حمایت اصلاحطلبان از یک کاندیدا همواره با نقد و نظارت همراه است و این رویکرد مطالبهمحور، تضمینی برای پایبندی دولت به وعدهها و اصلاح مسیرها خواهد بود.» عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، درباره سوالی پیرامون نسبت حزب اتحاد ملت با اصلاحطلبانی که بحث روزنهگشایی در فضای سیاسی ایران را مطرح کردند هم تصریح کرد: «ایده روزنهگشایی یا بههرحال کسانی که بهعنوان روزنهگشایان شناخته میشوند، یک رویکرد مسبوق به سابقه است. پیش از اینکه این جریان تحت عنوان روزنهگشایان بیانیهای صادر کنند و در فضای سیاسی کشور شناخته شوند، این نوع نگاه و رویکرد را میتوان در عملکرد برخی احزاب مانند حزب ندا مشاهده کرد. تحلیل من این است که این نگاه پیشتر در میان احزابی مانند ندا وجود داشت و بعدها، با صدور آن بیانیه و تأکید بر مشارکت در انتخابات، به نوعی برجسته شد.» وی گفت: «نگاه روزنهگشایان بر این اصل استوار است که هسته سخت و اساسی قدرت در جمهوری اسلامی نباید مطالبات اصلاحطلبان را تهدیدی برای موجودیت خود تلقی کند. آنان بر این باورند که اصلاحطلبان باید حتی در حداقلترین شرایط ممکن نیز در انتخابات شرکت کنند تا پیامی به نظام سیاسی ارسال شود مبنی بر اینکه اصلاحطلبان تحریم انتخابات را بهعنوان یک راهبرد انتخاب نمیکنند. این گروه مشارکت در انتخابات را نوعی وظیفه برای کاهش نگرانی نظام از تحریم انتخابات و به چالش کشیدن حیثیت آن تلقی میکنند.»
نقاشی تصریح کرد: «اما در این مسیر، روزنهگشایان چندان توجهی به میزان مشارکت مردم یا خواست پایگاه رأی و بدنه اجتماعی اصلاحطلبان ندارند. آنها خود را هادی و دعوتکننده مردم میدانند و احساس میکنند وظیفهای ارشادی برای جلب مشارکت مردمی دارند. این نگاه، به عقیده من، یک رویکرد معیوب در عمل سیاسی است؛ چراکه رابطه متقابل میان بدنه اجتماعی و احزاب سیاسی را نادیده میگیرد. در واقع، آنها بدون توجه به تأثیر سیاستهای نظام بر اقتصاد، رفاه، سیاست داخلی و خارجی و دیگر مسائل کلان، بر مشارکت به هر قیمتی تأکید میکنند.»
وی افزود: «رویکرد روزنهگشایان بر این اساس استوار است که صندوق رأی تنها مسیر تغییر و تحول است، حتی اگر این صندوق رأی در شرایط محدود و از پیش تعیینشده قرار داشته باشد. اما این نگاه، نقش مردم و تأثیر متقابل آنها با احزاب و فعالان سیاسی را نادیده میگیرد و یک رابطه یکسویه میان حزب و مردم تعریف میکند. این در حالی است که فهم ما در حزب اتحاد ملت از عمل سیاسی، یک فهم دوسویه است. ما بر این باوریم که یکی از عوامل مهم در تصمیمگیری برای مشارکت، ارزیابی رویکرد پایگاه رأی و بدنه اجتماعی است. بدون توجه به این عوامل، هرگونه اقدام سیاسی ممکن است اعتماد عمومی را تضعیف کند و موجب شکاف بیشتر میان مردم و جریانهای سیاسی شود.»
نقاشی تأکید کرد: «رویکرد ما در حزب اتحاد ملت، مبتنی بر تعامل و تأثیرگذاری متقابل میان حزب و مردم است، نه تحمیل یکسویه دیدگاهها و رویکردها. این نگاه دوسویه، اصلیترین تمایز ما با جریانهایی است که نقش خود را تنها در قالب دعوتکننده و هادی تعریف میکنند.»
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.