به آقای پزشکیان گفتم شما آدم اخلاق مداری هستید و میتوانید حوزه سیاسی را نجات دهید
نورالدین آهی، چهره نزدیک به پزشکیان و مشاور احزاب و تشکلهای رئیس جمهور در گفتوگو با خبرگزاری مهر به بیان نکاتی درباره رئیس دولت چهاردهم و حضور وی در انتخابات پرداخته است که بخشهایی از آن به شرح زیر است:
* در سال ۱۴۰۰ به حضور پزشکیان رسیدم و اعلام کردم شما میتوانی وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری شوی و دلایل بسیاری را مطرح کردند یکی از آنها این بود که عالم سیاست ایران چندین سال است که حوزه غیر اخلاقی را طی میکند، اخلاق در مسیر سیاست ذبح شده است. به او گفتم شما آدم اخلاق مداری هستید و میتوانید حوزه سیاسی را نجات دهید و این برایش جذاب بود. معتقد بودم اگر او رئیس جمهور شود مسلماً اخلاق را در سیاست رعایت خواهد کرد، به اخلاق ایمان و باور دارد.
* آقای پزشکیان به صراحت اعلام کرده بود که حزبی و جناحی نیست، اما مسلماً او گرایش فکری او به اصلاح طلبان نزدیک بود و در دولت اصلاحات حضور داشت و در مجلس نیز معمولاً در برابر آن فراکسیونی قرار میگرفت که از طیف مقابل اصولگرایان برخاسته بود.
* پایگاه اساسی آقای پزشکیان اصلاح طلبان بودند، جبهه اصلاحات جلسه تشکیل داده بود و آقای پزشکیان را کاندید این جبهه معرفی کرد، نباید فراموش کنیم که پایگاه اصلی ما اصلاح طلبی است، اما جریانهای معتدل اصولگرایی نیز از آقای پزشکیان حمایت کردهاند. آنها را ارزشمند میدانیم و از نظراتشان استفاده میشویم حالا نظرات آنها بر نظرات خودمان اولی است و اگر کاربردی باشد حتماً به نظرشان توجه میکنیم. همینطور طیف عظیمی از جامعه ایرانی شامل قومیتها، اهل سنت و … به آقای پزشکیان اقبال نشان دادند.
******
پسلرزه اظهارات جبرائیلی
سخنان یاسر جبرائیلی، کارشناس اقتصاد سیاسی و حسین صمصامی، نماینده مردم تهران در همایش «سفره ملت» و اشاره به اثرات اراده سیاسی دولتها در تعیین قیمت ارز، موجی از واکنشها و انتقادات را به همراه داشت.
روزنامه خراسان در اینباره نوشت: «اینگونه اظهارات، که بهوضوح برآمده از درک ناکافی از اصول اقتصادی و پیچیدگیهای سیاستگذاری مالی است، پرسشهایی جدی درباره اهداف و پیامدهای آنها ایجاد میکند. آیا این سخنان صرفاً برای جلب توجه و برانگیختن احساسات تودهها مطرح میشود؟ و یا هدفی عمیقتر در پس آنها نهفته است؟»
روزنامه صبحنو با انتقاد از جبرائیلی نوشت: « جبرائیلی هم از کسانی است که در بیان اظهارات اینچنینی بیسابقه نیست، او در گذشته در واکنش به نقش ناکارآمدی دولت در راه افتادن موج اعتراضها به گرانی، از مرحوم رییسی خواسته بود که یک هفته فعالیتهای خود را تعطیل کند و کتاب پیشنهادی او (دکترین شوک) را بخواند. او در توییتی نوشته بود: «برادر گرانقدر آقای رییسی بزرگوار و عزیز ما! تمنا دارم یک هفته سفر تشریف نبرید، جلسات هیات دولت را به معاون اول بسپارید، کارتابل نبینید. این کتاب را مطالعه بفرمایید».
روزنامه فرهیختگان هم با اشاره به این اظهارات نوشت: «این چه دکمهای است که از دولت نئولیبرال روحانی تا دولت حزباللهی شهید رئیسی تا دولت پزشکیان، نتوانستهاند آن را پیدا کنند و فشار بدهند تا اقتصاد کشور از این وضعیت خارج شود و یکباره ارزش پول ملی 4 برابر شود؟ آیا همه وزرایی که این دولتها داشتهاند نسبت به وجود چنین دکمهای جهل داشتهاند یا دکمه را پیدا کرده بودند؛ اما به سبب تضاد منافع آن را فشار نمیدادند؟ کمی به این تصویری که میسازید از دور نگاه کنید، زیادی خندهدار نیست؟»
******
بالاخره ترامپ چراغ سبز داد یا بایدن شُل کرد؟!
روزنامه کیهان نوشت:
روزنامه غربگرای هممیهن در مطلبی مدعی شد افزایش صادرات نفت ایران، به دلیل چراغ سبز ترامپ به ایران است. این روزنامه به نقل از کارشناس خود نوشته است: «دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا در دوره انتخابات موضع مثبتی در قبال ایران داشت و اینگونه به نظر میرسد که به دنبال آرامش در خاورمیانه است تا منفعت اقتصادی ببرد.»
معلوم نیست روزنامه هممیهن دقیقاً به کدام موضع مثبت ترامپ اشاره میکند چون او در تبلیغات انتخاباتیاش ضمن اعتراف به اینکه من انواع تحریمها را علیه ایران اعمال کردم گفت: «اگر دوباره رئیسجمهور شوم، حکومت ایران را بهطور کامل تحریم میکنم.» ترامپ همچنین پس از ماجرای تیراندازی به سمتش در جریان یک سخنرانی انتخاباتی، ایران را تهدید کرد که اگر اتفاقی برایش بیفتد بزرگترین شهرها و کل کشور ایران را به خاک و خون میکشد.»
اینکه غربگرایان ایرانی از کدام قسمت از این مواضع احساس مثبت داشتهاند به هنر آنها در تحریف واقعیات و نگاه عاشقانهشان به ایالات متحده و شخص ترامپ برمیگردد. اما نکته جالب اینجاست که آنها تا همین چند ماه پیش مدعی بودند افزایش فروش نفت ایران به دلیل «شُل کردن» پیچ تحریمها توسط بایدن است و از این طریق نسخه مذاکره با آمریکا میپیچیدند. به نظر میرسد اکنون که رئیسجمهور آمریکا تغییر کرده آنها تحلیلشان را به روز کرده و همان نسخه همیشگی را تجویز میکنند؛ این بار البته با سفیدشویی ترامپ!
برای آنها هدف، مذاکره با آمریکا است. به همین دلیل تمام رویدادهای جهان را طوری تفسیر میکنند که در نهایت به همین هدف برسند. دیروز میگفتند فروش نفت ایران به دلیل «شُل کردن بایدن» است و میتوان با او توافق کرد. امروز میگویند فروش نفت نشانه «چراغ سبز ترامپ» است و باید به استقبال مذاکره با او رفت.
******
استیضاح وزرای نفت و اقتصاد از منظر حامیان دولت
رسانههای حامی دولت، پیگیری طرح استیضاح وزرای نفت و اقتصاد توسط نمایندگان مجلس را حمله به قوهمجریه و تضعیف آن تلقی کردند.
روزنامه ایران در اینباره نوشت: «تلاش دنبالکنندگان استیضاحهای «سیاسی- نمایشی» بالاخره تا اینجا در حد ثبت طرح استیضاح وزاری اقتصاد و نفت در سامانه مجلس نتیجه داد. نمایندگان مخالف که نتوانستند حتی ثلثی از همکاران خود را برای همراهی با این اقدام متقاعد کنند، با جمعآوری تنها ۲۳ امضا برای استیضاح محسن پاکنژاد، وزیر نفت و حدود ۷۰ امضا پای تقاضای استیضاح عبدالناصر همتی، نشان دادند که با وجود همه استدلالهایی که محمدباقر قالیباف در منطقی نبودن و نابجا بودن این اقدام و تعارض آن با توصیههای مؤکد مقام معظم رهبری در نحوه تعامل دو قوه مطرح کرد؛ بنا دارند همکاری دولت و مجلس را با چالش مقاصد سیاسی خود مواجه کنند. هر چند کم بودن تعداد امضاهای جمع شده پس از نزدیک به دو هفته فضاسازی و حاشیهپردازی از جنس انتشار ویدئو تقطیع شده سخنان همتی در کمیسیون اقتصادی و تلاش برای انداختن تقصیر ناترازیهای انباشته شده از گذشته بر عهده وزرای نفت و اقتصاد، نشان میدهد این پروژه تا چه حد میتواند از پیش شکست خورده باشد. با این حال مروری بر روند منتهی به ثبت این دو استیضاح و تعارضاتی که میان اقدام این طیف مخالفان پرهیاهو با اصول مورد ادعایشان وجود دارد، سبب میشود که در مقام ارزیابی نتوان از آنچه انجام شده به سادگی و بیاعتنا گذشت.».
روزنامه شرق هم با اشاره به ماجرای استیضاح دو وزیر، نمایندگان حامی استیضاح و طراحان آن را تندرو نامید و خاطرنشان کرد: «در روزهای گذشته با شکست پروژه استعفای پزشکیان، چهرههای تندرو مجلس پروژه جدیدی را برای حمله و تضعیف دولت با نام «استیضاح» کلید زدند. این در حالی بود که در روزهایی که نمایندگان عضو پایداری مجلس دنبال استیضاح وزرای پزشکیان بودند، ویدئوی تذکر رهبر انقلاب درباره استیضاح وزرا در مدت کوتاه مسئولیت سه یا چهار ماهه در فضای مجازی وایرال شد. اما تذکر رهبری هم نتوانست مانع تالشهای این نمایندگان برای ثبت طرح استیضاح شود. استیضاح حق قانونی نمایندگان مجلس برای نظارت بر عملکرد دولت است که البته بسته به همسویی و دوری و نزدیکی با دولت، ممکن است این حق به فراموشی سپرده شود؛ مانند آنچه درباره دولت سیزدهم شاهد بودیم و طرح استیضاح بهویژه سال اول آن دولت یک تابو بود. یا مانند دولت چهاردهم به حربهای برای تسویه حساب سیاسی تبدیل شود».
******
ماینربازان دانهدرشت!
روزنامه جمهوریاسلامی نوشت:
این روزها که کمبود برق به یکی از مشکلات کشورمان تبدیل شده، دادن اطلاعات دقیق به مردم درباره علت این کمبود، بهترین راه برای جلب همراهی مردم جهت کمک به مسئولین جهت حل این مشکل است. میدانیم که عوامل متعددی از قبیل فروش خلاف مصلحت سوخت در آستانه تشکیل دولت جدید، نیاز نیروگاهها به تعمیر، خارج شدن تعدادی از نیروگاهها از مدار به دلیل بهروز نبودن، مصرف بیش از میزان نیاز در بسیاری از خانهها، ادارات، شرکتها، فروشگاهها و معابر و همینطور فعال بودن ماینرها برای تولید رمزارز موجب پدید آمدن وضعیت کنونی شدهاند.
در این میان، نقش «ماینرها» در ایجاد کمبود برق، بسیار بیشتر از سایر عوامل است ولی متأسفانه اطلاعات شفافی در این زمینه به مردم داده نمیشود. بخشی از اطلاعات مربوط به ماینرها بعد از فشارهای رسانهای که به مسئولین توانیر وارد شد در اختیار عموم قرار گرفت ولی هنوز مطالب زیادی وجود دارند که باید مردم از آنها اطلاع داشته باشند. افکار عمومی، ابزار مهمی برای رفع بسیاری از موانع است و مسئولین میتوانند با استفاده از این ابزار، مشکلاتشان را حل کنند.
مسئولان شرکت توانیر اعلام کردهاند بیش از ۸۰۰ مگاوات (معادل تولید یک نیروگاه بزرگ) ماینرهای غیرمجاز کشف شده و برآورد شرکت توانیر اینست که بین ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ مگاوات مصرف، ماینر غیرمجاز دیگر در کشور فعال باشد. درباره ماینرها نکات بیشتری وجود دارند که مسئولان توانیر به دلایلی که چندان هم غیرقابل درک نیست از افشای آنها خودداری کردهاند. مشکل ماینرها منحصر به همین حدود ۳۰۰۰ مگاوات غیرمجاز نیست. درباره ماینرهای باصطلاح مجاز هم سخن زیاد است. مهمتر اینکه قبل از هر چیز باید درباره ماینر مجاز و ماینر غیرمجاز روشنگری شود.
اگر افراد یا نهادها و یا ارگانهائی بدون استفاده از برق متعلق به نیروگاههای کشور در حال استفاده از ماینر هستند یعنی خودشان برق مورد نیاز ماینرها را تولید میکنند، میتوان چنین ماینرهائی را مجاز دانست. ولی افراد، نهادها و ارگانهائی که برای ماینرهایشان برق اختصاصی ندارند نباید کار آنها را مجاز دانست حتی اگر از بالاترین دستگاهها هم مجوز داشته باشند. همچنین به شرکتهای خارجی نباید اجازه داده شود تحت هیچ عنوانی با استفاده از امکانات کشورمان به کار تولید رمزارز مشغول باشند.
آنچه شرکت توانیر درباره فعالیت ماینرهای غیرمجاز گفته به بخش کوچکی از دزدی برق مربوط میشود که انجامدهندگان آنها عناصر خردهپا هستند. دولت باید برای رفع مشکل کمبود برق به سراغ ماینربازهای دانهدرشت برود که انواع داخلی و خارجی آن بدون ترس از تعقیب قانونی مشغول تولید رمزارز هستند. آنچه باید به صورت شفاف با مردم در میان گذاشته شود این واقعیت تلخ است. اطلاع از این واقعیت تلخ است که افکار عمومی را برای حمایت از مسئولین بسیج میکند و موجب عقبنشینی دانهدرشتهای ماینرباز میشود و بخش مهمی از مشکلات را به صورت قطعی حل میکند.
******
برنامه ای برای تبیین" وفاق"
روزنامه آرمانملی نوشت:
محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رییسجمهور اطلاع داده که قرار است برنامهای برای تبیین جنبههای وفاق برگزار شود تا پس از شنیده پیشنهادهای صاحبنظران چراغ گفتوگو درباره وفاق را برافروزد. خبر خوبی است و این خبر خوب، در روزی منتشر شده که مجلس برای استیضاح دو وزیر دورخیز کرده است. این اتفاق در شرایطی رقم میخورد که در طول چند ماه گذشته همواره این نقد به دولت وارد میشد که هیچ توصیف و توضیحی درباره وفاق مورد نظرش ارائه نمیدهد. وفاقی که از سوی دولت مطرح میشد، چنین به ذهن متبادر میکرد که منظور از طرح آن قرار گرفتن همه جناحهای سیاسی زیر چتر دولت برای غلبه بر مشکلات است. در همان حد البته قابل قبول میتوانست باشد اگر تنها اگر از سوی طرف مقابل هم با همان لحن و ادبیات از وفاق سخن گفته میشد. اما وفاقی که از سوی جناح مقابل و نه تندروها، مطرح میشد، حالت سیالتر و انعطافپذیرتری داشته است و سابقه همین چند ماه نشان میدهد که منظور جناح مقابل از وفاق، نه صددرصدی که در حدود پنجاه درصد بوده و جناح مقابل پنجاه درصد را برای خودش نگه داشته و حاضر نشد تمامقد زیر علم وفاق قرار بگیرد.
نشان به آن نشان که یکی از مهمترین چهرههایی که میتوانست نقش مهمی در وفاق ایفا کند، در بزنگاههای حساس تغییر رای داد و از دولت فاصله گرفت. تندروها داستان دیگری دارند و رفتار آنها در این چند ماه چنان بوده که احتمالا پایگاه رای دولت این سوال را مطرح خواهد کرد که به راستی رییسجمهور میخواهد با همین تندروها وفاق کند؟ حالا حرف این است که اگر نتیجه برگزاری چنین نشستهایی روشن شدن ابهامات باشد، خیلی هم خوب است. آن وقت بهتر میتوان افراد را در جایگاهها با اظهار نظرهایشان سنجید و متوجه شد که چه کسی بر مدار وفاق قرار میگیرد و باقی میماند و چه کسی در میانه از مسیر وفاق خارج میشود و چه گروههایی هم با تمام توان در مقابل وفاق میایستند. اگر این ابهامات برطرف شود احتمالا میتوان به روشی دست یافت تا دولت به شکل معین و روشنتری با این دو گروه محاجه کند.
******
واکنش واعظی به شایعه استعفای رئیسجمهور و ماجرای استیضاح وزرا
محمود واعظی رییس دفتر رییسجمهور در دولت دوازدهم در گفتوگو با ایلنا، در رابطه با پشت پرده شایعاتی همچون استعفای رئیسجمهور اظهار داشت: «اشاعه خبر جعلی استعفای رییسجمهور، ابتدا از سوی منافقین و گروههای اپوزیسیون خارجنشین، در راستای تضعیف و تخریب کلیت نظام طراحی شده و هدف این دروغپردازیها تنها آقای پزشکیان و دولت او نیست. متاسفانه گروهی تندرو که از آغاز فعالیت آقای پزشکیان و دولت چهاردهم با ایشان مخالفت کردهاند، این ایده وارداتی را تبلیغ و گسترش دادند. این گروه اقلیت علیرغم ادعای تبعیت از ولی فقیه، حتی در زمانه فعلی که مقام معظم رهبری به شکل ملی از دولت آقای پزشکیان حمایت میکنند، به تخریب و تضعیف دولت و شخص آقای پزشکیان ادامه میدهند. این تخریب و تضعیف دولت به عبارتی تضعیف نظام و کشور و خطای غیرقابل بخششی است».
وی افزود: «بنابراین، انتشار گسترده موضوع استعفای رییسجمهور، جنگ روانی طراحی شده در خارج از کشور در راستای ناامید کردن مردم از طریق متزلزل نشان دادن دولت برای مردم است. در صورتی که این موضوع خالی از واقعیت و از سوی آقای رییسجمهور طرح نشده است. این مباحث وارداتی است که متاسفانه توسط برخی از جریان های تندرو گسترش پیدا کرده و میکند».
******
سیاست ایران در قبال جولانی چه خواهد بود؟
سایت فردانیوز نوشت:
وضعیت سوریه مبهم است و غیرقابل پیشبینی. محمد جولانی یا همان احمد شرع سعی میکند چهرهای متفاوت از گذشته خود ارائه دهد اما به گفته بسیاری از کارشناسان سوریه با روی کار آمدن او با توجه به پیشنیهاش بسیار در خطر گسترش افراطیگرایی و از سوی دیگر در خطر تجزیه است.
ابوالفضل ظهرهوند، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، درباره شرایط حاکم بر سوریه به «فردا» گفت: «وقتی میگوییم جولانی باید نام آمریکا را هم پشت سر او بیاوریم زیرا او مستقیما از آمریکا خط میگیرد. جولانی یکی از نفرات اصلی داعش بوده و حالا چنین فردی را آوردهاند تا حاکم سوریه باشد و مثلا میخواهد سوریه را ساماندهی کند».
او ادامه داد: «آمریکا و متحدان غربیاش که جولانی را روی کار آوردهاند هم طوری القاء میکنند که اگر بیثباتی در سوریه رخ دهد، زیر سر ایران است در صورتی که سوریه همین حالا هم با مسائلی درگیر است که بحرانهای آیندهاش قابل پیشبینی است. این کشور از یک سمت تحت اشغال اسرائیل است و از سمت دیگر کردها بخشهایی را در دست دارند و از آن سمت هم ارتش آزاد سوریه تحت امر ترکیه عمل میکند».
این نماینده مجلس بیان کرد: «آمریکا برای اینکه شرایط در سوریه را عادی جلوه دهد، از وزرای آلمان و فرانسه خواسته تا به این کشور بروند. آنها هم با هواپیمای نظامی به سوریه رفتند و یکسری حرفهای کلی و تکراری را بیان کردند. باید از آنها پرسید شما در سوریه چه کار میکنید؟ مگر سوریه در منطقه شماست؟ مگر مثل ما با سوریها پیوندهای فرهنگی و منطقهای دارید؟ اکنون آمریکا مشغول احداث پایگاهی ثابت در سوریه است و همچنان گروههای مختلف هم در این کشور به جدال خواهند پرداخت و به نظر میرسد سوریه با شرایط کنونی راه بسیار طولانیای را در پیش خواهد داشت».
ظهرهوند در پایان گفت: «جولانی فردی اخوانی و تندرو است. باید صبر کنیم و ببینیم موضع او و حاکمان جدید سوریه در قبال اسرائیل چه خواهد بود. ایران فعلا نظاره میکند تا ببیند سوریه به کدام سمت میرود. زمانی در این کشور داعش ظهور کرد و حاج قاسم و مدافعان حرم رفتند و این پدیده شوم را از بین بردند. اکنون هم طبیعی است اگر سوریه به سمت فضای خشونت و داعشیگری و کشتن مردم پیش برود، ایران به وظیفه خود عمل میکند. به هر حال اکنون جمهوری اسلامی ایران مشغول رصد و ارزیابی آنچه در سوریه میگذرد، است و نمیشود گفت که سیاست ایران در قبال سوریه کنونی چه خواهد بود زیرا زود است و باید صبر کرد».
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.