پشت پرده بامداد جمعه بیروت
روزنامه ایران نوشت:
پرواز هواپیمای ایرانی به فرودگاه «رفیق حریری» بیروت و حاشیههایی که ساعاتی قبل از این پرواز از بطن روایتسازی یک رسانه عربی بیرون آمد، جدیدترین پرده نمایشی بود که به نظر میرسید با اجرای آن، متأثرکردن سیاست تحولخواهانه منطقهای ایران بویژه در رابطه تهران و ریاض هدف قرار گرفته شده است. ماجرا از این قرار است که شماری از محافل خبری منطقهای که در پی توافق آتشبس لبنان، بروز تحولات سوریه و تغییر معادلات سیاسی جاری به نتیجهبخشی نمایشهای خود در رابطه با ایران امیدوار شدهاند، در یک خبرسازی مجعول مدعی شدند که ایران قصد دارد میلیونها دلار پول را به دست حزبالله لبنان برساند. این ادعا را ابتدا کانال تلویزیونی سعودی «الحدث» پنجشنبه گذشته به نقل از منابع بینام و نشان غربی مطرح کرد و مدعی شد «ایران درصدد است میلیونها دلار را از طریق یک پرواز ماهانایر از تهران به بیروت و به حزبالله منتقل کند.»
بخش قابلتوجهی از آنچه مطرح شد به موجسازی در این باره منجر شد و به سایر رسانههای منطقهای نیز اشاعه یافت. ساعاتی پس از انتشار این خبر بود که فرودگاه بینالمللی بیروت در پی فرود آمدن هواپیمایی که از ایران میآمد، شاهد شکلگیری تدابیر امنیتی بیسابقهای بود. منابع لبنانی از بازرسی فراتر از پروتکلهای معمول هواپیمایی خبر دادند که از تهران در فرودگاه بیروت نشسته بود و همه سرنشینان آن تحت بازرسی شدید قرار گرفتند که این اقدام باعث معطلی چندساعته مسافران و گلایه آنها شد. توجیه تبلیغی این اقدام، فشاری بود که منابع غربی و اسرائیلی با نشر خبر مجعول از طریق رسانه عربی دنبال کرده بودند تا مقامهای لبنان را به اقدام غیرمتعارف دیپلماتیک علیه دیپلماتهای ایرانی ناگزیر کنند.
برخی از رسانههای لبنانی معترف شدند این تفتیش غیرعادی متأثر از حضور شماری از مأموران سفارت آمریکا در فرودگاه لبنان بوده است. بر پایه این اقدام نامعمول، مأموران فرودگاه چمدانهای اغلب مسافران را به شکل دستی باز کرده و محتوای آنها را مورد بازرسی قرار دادهاند؛ این اقدام خارج از عرف که موجب معطلی چندساعته مسافران و عصبانیت آنها شد به بیرون از فرودگاه هم سرایت کرد و به اعتراض در شبکههای اجتماعی و تجمع شماری از مردم لبنان جلوی سفارت ایران در بیروت رسید. همزمان نیز ابراهیم رضایی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس به ماجرای فرودگاه لبنان واکنش نشان داد و با اعلام ورود این کمیسیون به این موضوع گفت که دولت لبنان از هرگونه رفتار شائبه برانگیز که میتواند تحت تأثیر کشورهای غربی باشد خودداری کند.
******
توفان مهاجرت
روزنامه شرق نوشت:
به این آمارها دقت کنید؛ فقط ۱۶ درصد ایرانیها به مهاجرت فکر نمیکنند. تمایل به مهاجرت در استادان و پژوهشگران ۵۳ درصد، در پزشکان و پرستاران ۴۵ درصد و در دانشجویان ۴۰ درصد است. علاوه بر این رتبه ایران در بین ۱۳۳ کشور جهان از جهت رقابت پذیری برای جذب و نگهداشت نخبگان و استعدادهای جهانی ۱۲ است. همچنین ایران با ۱۱۵ هزار مهاجرت به کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی توسعه رتبه اول را دارد. بر اساس گزارشها در ۳۰ سال گذشته تعداد مهاجرت نخبگان ایرانی دو برابر شده است. حدود ۱۵۰ هزار نفر از نخبگان علمی ایران در سالهای گذشته مهاجرت کردهاند که از این مهاجرت با عنوان سونامی مهاجرت مغزها تعبیر میشود. این میزان مهاجرت باعث خارج شدن ۵۰ تا ۷۰ میلیارد دلار ارز از کشور شده است. بر اساس آمارهای دیگر بیش از ۱۰ هزار نفر از پزشکان ایرانی در کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه خدمت میکنند. همچنین بین ۷۰ تا ۹۲ درصد از دانش آموزان مدالآور المپیاد از ایران مهاجرت دائمی کردهاند.
اینها آمارهایی بود که مصطفی معین، رئیس انجمن ایرانی اخلاق در علوم فناوری، در همایش مهاجرت نخبگان علمی در ایران عنوان کرد. گزارشهایی که نشان میدهد مهاجرت نخبگان علمی از ایران در سالهای اخیر به شکل نگران کنندهای افزایش پیدا کرده است. با این همه انجمن علمی اخلاق در علوم و فناوری، همایشی را با عنوان «مهاجرت نخبگان علمی در ایران، چالشها و راهکارها» برگزار کرد. این همایش با تمرکز بر محورهایی نظیر مبانی نظری مهاجرت نخبگان، تحلیل عوامل مهاجرت، سویهها و تجربیات زیسته مهاجران علمی ایرانی و ارائه سیاستها و راهبردهای پیشنهادی، میزبان پژوهشگران، صاحبنظران و تصمیمگیران حوزه علم و فناوری بود. هدف این رویداد، بررسی علمی پدیده مهاجرت نخبگان علمی و شناسایی راهکارهایی برای کاهش تبعات آن بر توسعه کشور اعلام شد. در این همایش، آمارها و تحلیلهای متنوعی ارائه شد و هر یک از کارشناسان به ابعاد مختلف این مهاجرت پرداختند؛ از مشکلات ساختاری در حکومت گرفته تا مباحث نظام آموزشی و چالشهای اقتصادی و اجتماعی. سخنرانان تالش کردند تا دغدغه خود را با صراحت بیان کنند.
******
مسئولان کنسولی ما بیدارند؟
روزنامه جوان نوشت:
انتشار خبر اعدام شش شهروند ایرانی در عربستان سعودی به اتهام قاچاق مواد مخدر بار دیگر موضوع نسبتاً دیرین حقوق کنسولی ایرانیان در خارج از کشور و بهویژه کشورهای منطقه را به جریان انداخت. فارغ از اینکه این افراد واقعاً مجرم بودهاند یا نه و در فرایندی عادلانه دادرسی شدهاند یا نه، مسئله اصلی آن است که ایرانی هستند و مانند همه ایرانیان از حقوق شهروندی ایران بهرهمندند. آنگونه که گفته شده، اعدام این افراد بدون اطلاع سفارت ایران در ریاض صورت گرفته و مسئولان دیپلماتیک ما هم از رسانهها این خبر را شنیدهاند و این بدان معناست که حداقل عرف متداول در حقوق کنسولی اتباع خارجی هم رعایت نشده است. نقض حقوق کنسولی ایرانیان در عربستان، همه ما را به یاد حج خونین سال ۹۴ میاندازد که طی آن بزرگترین حادثه جمعی برای شهروندان ایرانی در خارج از مرزهای ایران در دوره معاصر رخ داد. در فاجعه تلخ منا بیش از ۷ هزار حاجی بیگناه از سراسر جهان به شهادت رسیدند که ۴۶۰ نفر از آنها ایرانی بودند. در روزهای پس از این حادثه به رغم فعال بودن روابط دیپلماتیک میان ایران و عربستان، بسیاری از حقوق کنسولی شهروندان ایرانی رعایت نشد و حتی راضی به تحویل پیکر شهدا نیز نبودند. نهایتاً با جملات قاطع و اقتدارآمیز رهبر معظم انقلاب بود که سعودیها عقبنشینی کردند و به تحویل پیکرها رضایت دادند.
در پروندههای کنسولی ایران و سعودی متأسفانه شاهد نوعی انفعال در طرف ایرانی و زیادهخواهی طرف مقابل هستیم. اسفندماه ۱۳۹۱، یکی از کارکنان سفارت عربستان در تهران که در حال بازگشت از پارتی، با حالت بدمستی پشت فرمان نشسته بود، یک شهروند ایرانی را به قتل رساند. نهایتاً او ۴۸ ساعت بیشتر بازداشت نماند و با استفاده از حقوق دیپلماتیک بدون مجازات، ایران را ترک گفت. اما در ماجرایی مثل فاجعه منا و مسجدالحرام شاهد انفعال و کمتحرکی وزارت امور خارجه ایران از یکطرف و گستاخی مقامات سعودی از طرف دیگر بودیم. اکنون نیز در ماجرای اخیر، در اثر این انفعال و زیادهخواهی متقابل، حقوق شهروندان ایرانی پایمال شد. حتی اگر ادعای مقامات سعودی را بپذیریم که این شش نفر مجرم بودهاند، باز باید از حقوق کنسولی بهرهمند میشدند و مجازات آنها بدون اطلاع سفارت جمهوری اسلامی ایران، خدشه به حقوق ملی ایرانیان است. اکنون دو سال از تجدید روابط ایران و سعودی میگذرد. همه به یاد داریم که سعودیها بیش از ما به احیای این روابط مشتاق بودند. اگر قرار است همانند سابق عمل کنند و به حقوق شهروندان ایران وقعی ننهند و احترامی برای روابط سیاسی خود با ایران قائل نباشند، عائده ما از این روابط چیست؟ اگر قرار است خون ۴۶۰ ایرانی شهید منا همچنان پایمال بماند، پس سهم ملت ایران از این روابط دیپلماتیک کجاست؟ آیا مسئولان کنسولی ما بیدارند و این اتفاقات در حال رخ دادن است؟
******
چرا رئیسجمهور باید سخن خود را اصلاح کند؟
روزنامه صبحنو نوشت:
جملات دکتر پزشکیان در بین مسئولان گزینش به نحوی بود که امکان برداشتهای ناصواب درباره جریان مؤمن انقلابی و حزباللهی را پدید آورد. طوری از سخن ایشان برداشت شد که انگار حزباللهیها ناکارآمد و کمسواد هستند و فقط به واسطه حزباللهی بودن در سیستم اداری کشور رشد میکنند. برای اینکه ایشان قانع شوند سخنشان را اصلاح کنند به چند استدلال اشاره میکنیم. اول اینکه ساختار اداری کشور در طول بیش از چهار دهه کمتر در اختیار جریان انقلابی بود و عمدتا دولتهای اصلاحطلب و اعتدالی ساختار بوروکراسی کشور را اداره کردهاند و حتما نقش و سهم جریان حزباللهی بسیار کمتر از این طیفها بوده است. بر همین اساس اتفاقا مسأله اصلی اداره کشور را نباید بر اساس این روایت ساخته و پرداخته کرد. جریان حزباللهی کمترین سهم را در شرایط امروز بوروکراسی کشور دارد.
دوم اینکه بسیاری از افراد، لباس حزباللهی و انقلابی بر تن کردند حال آنکه نه اعتقادی به انقلاب اسلامی داشتند و نه کارآمد بودند که نمونه واضحش، خاوری است. از این جنس مدیران که از لباس و ظاهر انقلابی بدترین استفاده را کردند، کم نیستند. اتفاقا گزینشها باید مقابل چنین افراد منفعتطلبی بایستند.
نکته سوم این است که اساسا فرد انقلابی و حزباللهی واقعی کسی است که در جای نادرست قرار نمیگیرد و تخصص را شرط حضور در مناصب قرار میدهد. این جریان اتفاقا از سوی حزباللهینماها و اصلاحطلبان رادیکال همواره مورد هجوم بوده است. یک گزینش درست باید به دنبال پیدا کردن چنین افرادی باشد که هم اهل کار و توانا و هم واقعا معتقد به انقلاب اسلامی هستند. اتفاقا اگر چنین افرادی سرکار بودند کشور حتما توفیقهای بیشتری داشت. این طیف البته به دنبال نابسازی هم نیستند و دامنه انقلاب اسلامی را گسترده میبینند و میخواهند. واقعیت این است که آقای پزشکیان با تعاریفی که از بینش و نگرش خود ارائه دادند جدا از تفکر انقلابی نیستند و ادعایی غیر از این ندارند؛ اما برخی کلمات که ساخته و پرداخته اذهان اصلاحطلبان افراطی است نباید وارد ادبیات ایشان شود که نه فایده دارد نه واقعیت.
******
خائنان بالفطره
روزنامه صبحنو نوشت:
این اولینبار نیست که بخشی از اپوزیسیون با اقدامات و درخواستهای خود، منافع ملی ایران را به خطر میاندازد. در دوره پیشین ریاستجمهوری دونالد ترامپ، این گروهها به شدت از سیاست «فشار حداکثری» حمایت کردند و بهطور علنی خواستار اعمال تحریمهای فلجکننده علیه ایران شدند.
اکنون با تغییر فاز از تحریم به درخواست حمله نظامی، این گروهها وارد مرحله جدیدی از بیمسئولیتی و خیانت آشکار شدهاند. چنین درخواستهایی نشان میدهد که این گروههای اپوزیسیون هیچ درکی از شرایط مردم کشورمان ندارند. آنها درحالیکه در خارج از کشور زندگی میکنند، با بیمسئولیتی کامل به دنبال تشدید فشارها بر مردم ایران هستند. این تناقض آشکار میان شعارهای آزادیخواهی و اقدامات ضد مردمی، تنها به تضعیف جایگاه این گروهها منجر میشود.
ایران در طول دهههای اخیر بارها نشان داده است که میتواند در برابر فشارهای خارجی مقاومت کرده و تحریمهای ظالمانه را مدیریت کند. این توانایی حاصل ترکیبی از استراتژیهای هوشمندانه اقتصادی، اتکا به ظرفیتهای داخلی و قدرت دفاعی بازدارندهای است که مانع از اجرای بسیاری از تهدیدات علیه کشور شده است. بااینحال، پیشنهاداتی همچون حمله به زیرساختهای کشور نهتنها از سوی دشمنان خارجی، بلکه توسط برخی گروههای اپوزیسیون خارجنشین مطرح میشود که این اقدامات چیزی جز خیانت به منافع ملی ایران نیست.
اینکه بخشی از اپوزیسیون، با وجود تمام شواهد از مقاومت ایران در برابر فشارها، همچنان خواستار حمله نظامی یا تحریمهای بیشتر است، نشاندهنده یک خیانت آشکار است. این گروهها با طرح چنین پیشنهاداتی، نهتنها منافع ملی را نادیده میگیرند، بلکه عملا در نقش ابزارهایی برای تحقق اهداف دشمنان ایران ظاهر میشوند.
******
به نرگس محمدی جایزه اسکار بدهند!
سایت مشرقنیوز نوشت:
انتشار یک فیلم قابلتوجه از بند زنان زندان اوین توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. این فیلم البته یک بازیگر مشهور نیز در خود دارد؛ نرگس محمدی محکوم امنیتی که در این ویدئو در حال رقص و پایکوبی بوده و برخی دیگر از محکومان نیز او را همراهی میکنند. این تصاویر دو نکته مهم در خود داشت که توجه بسیاری را به خود جلب کرد. نکته اول وضعیت بسیار مناسب بند زنان زندان است که با یک هتل چند ستاره در شمال تهران قابلمقایسه است. وجود انواعی از امکانات بهروز، فضای استاندارد و همچنین استفاده از تلفن همراه با واکنش بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی روبهرو شده تا جایی که برخی نوشتهاند که زندان اوین بیشتر از یک اندرزگاه شبیه یک پانسیون درجهیک است.
اما نکته مهمتر در این ویدئو وضعیت جسمانی نرگس محمدی است، رسانههای ضدانقلاب و نیز برخی مجامع حقوق بشری در ماههای اخیر با انتشار برخی گزارشهای خلاف واقع مدعی شکنجه و بیماری سخت خانم نرگس محمدی در زندان اوین شده بودند. این محکوم امنیتی به دلیل گرفتن جایزه صلح نوبل مورد توجه برخی محافل خارجی قرار دارد؛ اما انتشار این ویدئو نشان داد که نهتنها نرگس محمدی با واکر در زندان تردد ندارد بلکه آنقدر آمادگی جسمانی دارد که میتواند میان دار رقص جمعی در زندان باشد. نرگس محمدی این روزها در حال گذراندن دوران مرخصی است. او در جریان روز آزادی با انتشار یک ویدئو بار دیگر توجه بسیاری را به خود جلب کرده بود؛ در آن زمان کاربران شبکههای اجتماعی نوشته بودند که چگونه فردی ادعای بیماری میکند اما با آرایش کامل به مرخصی آمده است!
نرگس محمدی بارها در زندان با نوشتن مقاله یا نامه مدعی وضعیت بد زندانهای ایران به ویژه بند نسوان زندان اوین شده بود. اما انتشار این ویدئو تمامی ادعاهای پیشین را زیر سؤال برده است. البته گزارشنویسیهای دروغین از وضعیت حقوق بشر در ایران و سیاه نمایی از آن باهدف گرفتن جوایز بینالمللی یکی از شگردهای ضدانقلاب است که درباره آن حتماً باید از استاد اعظم آن شیرین عبادی نیز یادکرد.
یک محکوم امنیتی سابق درباره نرگس محمدی و جمعآوری گزارشهای حقوق بشری باهدف سیاه نمایی از داخل کشور به «مشرق» میگوید: «خانم نرگس محمدی بهتر بود بهجای صلح نوبل جایزه اسکار میگرفت چون نشان داد بازیگر خوبی است! او از یکسو واکر به دست گرفته و ادعای فلج عضلانی و بیماریهای سخت را دارد اما از سوی دیگر فیلم او در حال رقص در زندان پخش میشود. او در زندان به دروغگویی، باندبازی و حذف همهکسانی که منتقد او هستند معروف است، محمدی در زندان اجازه نمیدهد که محکومین شرایط را به بیرون منتقل کرده و میخواهد تصویری شبیه زندان صیدنایا از اوین بسازد».
خبرسازی از طریق انتشار اخبار مبالغهآمیز و نادرست درباره افراد و وقایع داخل زندان. در فرهنگ لغات آنها، ممنوعالملاقاتی یعنی تبدیل یک جلسه ملاقات حضوری به ملاقات کابینی. عدم دسترسی به پزشک، یعنی ویزیت شدن زندانی دو هفته یکبار توسط پزشک زنان، دو نوبت یا بیشتر سونوگرافی در دوران حاملگی، چک شدن فشار و قند و ... چند بار در هفته و حضور پرستار در موارد ضروری. تغذیه نامناسب، یعنی در اختیار داشتن مواد غذایی خام ماهانه ازجمله لبنیات و حبوبات و برنج و ... و دریافت ناهار و شام آماده بهصورت روزانه با هزینه زندان و امکان خرید روزانه از فروشگاه کوچک زندان و خریدهای هفتگی از بیرون با خرج از جیب خود. دفاع از خود، یعنی حمله، در صورت اعتراض به این نحوه نادرست خبررسانی، متهم میشوی به انجام مأموریت حکومتی برای عادیسازی شرایط زندان و یا شنیدن این عبارات آنچه ما میگوییم درست است و هرکسی غیرازاین، این عبارات را معنا کند ... خورده است و متعاقباً دریافت بارانی از حملات و تخریبها و تهدیدها.
******
از توانایی ساخت سلاح اتمی عبور کردهایم
فریدون عباسی، رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی و نماینده پیشین مجلس، در گفتوگویی تصویری با رسانه خط انرژی، اظهاراتی را پیرامون تواناییهای ایران در ساخت سلاح هستهای مطرح کرد. گزیدهای از صحبتهای او به شرح زیر است:
* اگر ایران مورد تهاجم کشوری قرار بگیرد که دارای بمب اتمی است و حتی ایران را هم تهدید کرده؛ آیا ما نباید از این کشور دفاع کنیم؟
* داشتن مواد اصلی بمب هستهای مثل اورانیوم غنیشده و آب سنگین برای کشور ما ضروریست تا بازدارندگی ایجاد کند. فناوری غنیسازی کاملا در اختیار ایران است.
* ما خیلی وقت پیش از مرحله ساخت سلاح اتمی گذشتهایم. ما روی انواع مواد منفجره از زمان جنگ تحمیلی تاکنون کار کرده و طراحی انفجار را بلدیم.
* به نظرم، ایران باید اورانیوم غنیشده خود را انباشت کرده و در جایی امن محفوظ کند تا هیچ بمبارانی نتواند آن را از بین ببرد.
******
هدف آمریکا از مذاکره، مهار ایران است نه رفع تحریمها
روزنامه کیهان نوشت:
هفته گذشته سه گزارش و یادداشت مهم در فارن افرز، هیل و آکسیوس در آستانه شروع دولت جدید آمریکا، موضوع آینده مسائل میان تهران و واشنگتن را به کانون توجهات بازگرداند. نگارش این یادداشتها از سوی افراد ذینفوذی همچون نفیو، معمارتحریمهای ایران در وزارت امور خارجه آمریکا، هافمن به عنوان یکی از تحلیلگران برجسته جریان راست افراطی در این کشور و همچنین باراک راوید تحلیلگر امنیتی صهیونیست در سیانان و آکسیوس، نشانگر این است که برآیند سیاستمداران، سیاستگذاران و صاحبنظران در دو حزب جمهوریخواه و دموکرات بر این است که هرگونه حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران درصد موفقیت پایینی داشته و معادله هستهای میان ایران و غرب را پیچیدهتر خواهد کرد. از سویی دیگر نیز نکته پنهان و آشکار در این مواضع اخیر آمریکاییها، تمرکز آنان بر استفاده از ابزار مذاکره نه برای حل مسائل که برای مهار ایران است و دیگر نکته مندرج در این نوشتهها ناکارآمدی و عدم کارایی رژیم تحریمها بر علیه ایران در دوران جاری نسبت به دوره پیش از برجام است.
در همین راستا، ریچارد نفیو، مسئول سابق میز ایران در شورای امنیت ملی آمریکا و هماهنگکننده سابق تحریمها در وزارت خارجه ایالات متحده روز پنجشنبه، ۱۳ دیماه (۲ ژانویه ۲۰۲۵) در یادداشتی در فارن افرز به بررسی چشمانداز پیش روی مسائل مابین ایران و آمریکا در موضوع برنامه صلحآمیز هستهای کشورمان پرداخت. نفیو در این یادداشت که با نام «آخرین فرصت برای ایران» منتشر شده است، اظهار میدارد: هنوز دلایل زیادی برای حمله نکردن به ایران وجود دارد… حمله به این کشور، منابع قابل توجهی از ایالات متحده را در زمانی که واشنگتن میخواهد بر مناطق دیگر تمرکز کند، مصرف خواهد کرد. اگر حملات موفقیتآمیز نباشند، ممکن است اعتبار ایالات متحده را نیز تضعیف کند.
وی با بالا دانستن احتمال شکست هر حملهای به ایران، عنوان کرد: «علاوهبر این، احتمال شکست بالاست: حتی دقیقترین حملات هم ممکن است فقط روند هستهای شدن ایران را به تأخیر بیندازند. بهترین و بادوامترین راهحل این مسئله همچنان یک توافق دیپلماتیک است. امروز، جامعه بینالمللی نیز اکنون بر سر اعمال فشار بر رژیم ایران دچار تفرقه شده است. همچنان تحریمهای شدیدی علیه ایران وجود دارد، اما این تحریمها به طور مداوم توسط چین، هند و روسیه نقض میشوند. اجرای کامل دوباره ممکن است، اما این امر نیازمند همکاری چین است، بهویژه در زمانی که پکن با خصومت دوحزبی از سوی واشنگتن روبهروست. روابط روسیه با ایران نیز قویتر از چند دهه گذشته است و پیوندهای دفاعی متقابل آنها تقویت شده است.»
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.