دکتر حامد حاجیحیدری استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در یادداشتی نوشت؛
قضیه
«آزمونهای فیصلهبخش»...؛ جوان مسلمان، با موقعیتی مواجه است که حسی از قرار داشتن در معرض «آزمونهای فیصلهبخش»، پیوسته او را در نوسانی میان «خوف و رجاء» میآزارد. او حس میکند که باید توقف کند، و به اطراف خود نگاهی بیندازد، و یک ارزیابی حساب شده از موقعیتی که در آن است بیابد، و سپس، به استمرار حرکت خود بپردازد.
«بحرانهای چندلایه»...؛ جهان، در کوران نبرد اوکراین، غرب آسیا، و نبرد قریب الوقوع شرق آسیا، عمیقاً طوفانی است و در آستانه «رزم عالمگیر» قرار دارد؛ «بحران اقتصادی» نیز به سبب آشفتگی گسترده در تقسیم کار طی چندین موج در سال 1997 و 2008 و 2016 و 2021 تشدید شده است؛ «بحران فرهنگی» نیز در نتیجه گسترش شبکههای اجتماعی بر سکوی اینترنت، میانگینهای اجتماعی و فرهنگی را شدیداً جابجا کرده است؛ حالا، و در متن این «جنگ جهانی»، و «بحران اقتصادی»، و «بحران فرهنگی»، جوان مسلمان گمان میکند که سلطه و تسلط شیطان رو به کامل شدن است، و مستمراً میپرسد: «نصر خدا کجاست؟»
ولی... اما...؛ خطی که جوان مسلمان، امروز، وارد آن شده است، مسیر دشواری را تا این نقطه پیموده است؛ این خط سیر در دوران اخیر خود، به دشواری، از جنبش استقلال الجزایر از فرانسه آغاز شد، با شوک جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل استمرار پیدا کرد، و نهایتاً ایده انقلاب اسلامی در ایران و سپس در شبه قاره و جهان عرب، نسلی متفاوت از جوانان مسلمان را پدید آورد که مشغول گشودن راه خود از کورهراهها بوده و هستند. خط رشد اسلامی، به نقطهای رسیده است که ساموئل هانتینگتون، لاجرم، تمدن اسلامی را یکی از تمدنهای رقیب به حساب آورده، و حالا، در شرایطی است که در برخی حیطهها، مبادلات پایاپای مهمی با اروپا و روسیه و چین برقرار میکند و جداً امریکا را به چالش میطلبد.
در مسیر آتی چه باید کرد؟
اهمیت دارد که حرارت جنگ، نارساییهای فرهنگی و میراث آشفتگی در شبکههای اجتماعی، و بحرانهای رنگارنگ داخلی و خارجی، جوان مسلمان را آشفته نسازد؛ او باید دریابد که به روند تاریخ چه چیزی میدهد و از آن چه میستاند؟
پیشنهاد میکنیم که جوان مسلمان، چند شگرد را برای سازماندهی مجدد و پیوسته حرکت خود مد نظر قرار دهد:
1- نخست آنکه جوان مسلمان باید بداند که وضع فارغ از «خوف و رجاء»، نه امروز، و نه در گذشته و آتیه، مطلقاً وجود خارجی نداشته و ندارد و نخواهد داشت؛ در مقایسه با پیشینه بسیار دشواری که بر نسلهای پیشین جوان مسلمان گذشته است، موقعیت امروز، ظرفیتها و مقدورات بیسابقهای در اختیار خط اسلامی رشد میگذارد که بیسابقه است. اندک جایی برای سستی و پا پس کشیدن نیست.
وظیفه خطیر هر فعال سیاسی اجتماعی در شرایط فعلی آن است که امکانات موجود را دریابد، و به جای گلایه و ناله از روزگار، بر بهرهبرداری بهینه از «ظرفیت»ها ابرام بورزد. علاوه بر این، باید با جابهجاییهای هوشمند «ظرفیت»ها در تمدن اسلامی، استفاده بهینهای از آنها به عمل آورد.
2- نکته دوم آن که جوان مسلمان باید در مورد محدودیتهای خود شفاف باشد و برای رفع آنها با کمک «ظرفیت»ها صراحت و اصرار بورزد. باید در مورد محدودیتها و ظرفیتهای متناظر، اطلاعات تولید کند و با سایر جوانان به اشتراک بگذارد و با آنان به تبادل راهحل بپردازد.
در این زمینه هم «خوف و رجاء» کلیدواژه مهمی است؛ هم «خوف» و هم «رجاء»؛ تنها هنگامی صراحت در محدودیتها کمککننده است که فیالفور ایدههایی برای غنیمتشماری فرصتها گسترش یابد، و رجاء از پس خوف جوانه بزند.
این در حالی است که فرهنگ انتقادی امروز، مانعی بر سر منطق «خوف و رجاء» است. جوانان امروز، کمتر به مفهوم واقعی کلمهی «نقد»، یا همان «عیارسنجی» آگاه یا پایبند هستند. «نقد» یعنی «عیارسنجی»، و یک «عیارسنج»، ابتدا و در درجه اول، طلای مندرج در زیور را اعلام میکند، و سپس، و بالمآل، به مس درون آن نیز اشاره میکند. این که زیوری را 24 عیار اعلام کنند، به این معناست که در گام نخست و بیش از هر چیز به نقطه قوت زیور که 24 عیار طلاست اشاره میکنند، و سپس و به نحو ضمنی، اذعان میکنند که 76 عیار نیز غل و غش دارد. در زمینه نقد اجتماعی و سیاسی نیز باید این طور بود؛ باید ابتدا به نقاط قوت اشاره کرد و سپس، نقاط ضعف را برای بهرهبرداری از «ظرفیت»ها اذعان داشت.
3- نکته سوم این که جوان مسلمان باید به برقراری روابط قوی و رو به تفاهم اعتیاد پیدا کند؛ یکی از خطاهای جوانان امروز، در سایه فناوریهای هوشمند، آن است که گمان میکنند که طی مسیر به تنهایی، لااقل کمی تا قسمتی به کمک همین فناوریها میسر هست، در صورتی که صرف نظر از میسر بودن یا نبودن طریق، نفس ایجاد ارتباط، بخش مهمی از طریقت
است. قاعده باید این باشد که «”در اولین فرصت ممکن“ ارتباط مکتبی ایجاد کنید، ”در اولین فرصت ممکن“ ارتباط مکتبی را گسترش دهید، و به سختی ارتباط مکتبی را از دست بدهید».
تأکید بیش از حد بر «میزان بازدهی روابط»، سم شگرد بسط و گسترش روابط است. هر فعال سیاسی و اجتماعی باید بداند که نفس گسترش ارتباط، صرف نظر از میزان بازدهی روابط، اهمیت فینفسه دارد، و تنها از این طریق است که در هر مقطع کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت، میتوان اقدامات سیاسی و اجتماعی قدرتمند و مؤثر را سازمان داد و پیش برد.
4- نکته چهارم آن که مدام، محیط و نسبت خود با محیط را مورد ارزیابی و بازخورد قرار دهید؛ معالوصف، به مسیر اصول مکتبی پایبند باشید. محیط عمل سیاسی دگرگون میشود و به شرطی میتوان یک مسیر مؤثر را ادامه داد که پیوسته به این پرسش پاسخ تازهای بدهیم که چطور میتوان مسیر اصول را در شرایط فعلی به روشی تازه پیش برد؟
مهم است که بدانیم که تقلید از مسیرهای گذشته خود و دیگران، میتواند بسیار خطرناک باشد، و ما را به سرنوشت دایناسورها مبتلا کند. به قول پیتر دراکر، «تکرار مسیرهای موفق گذشته، ”با احتمال بسیار“ به شکستهای آتی منجر خواهد شد». مستمراً باید طرحها را بسط داد و پهن کرد و گسترش داد. مدام باید راههای جدید را مطرح کرد و آزمود و پیمود.
فرجام کلام
جوانان مسلمان، باید پایه و مایه خود را با «ایمان/تقوا»، «هجرت»، و از همه مهمتر، با «مجاهدت» محکم و مستحکم سازد. «مجاهدت» با عافیتجویی همساز نیست. باید، پیوسته، از آنجا که نشستهاید برخیزید، و یک گام جلو بیایید، و هنوز ننشسته، دوباره برخیزید و قدمی فراتر بردارید، که «فاذا فرغت فانصب»...
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.