به گزارش فارس، نتیجه مطالعات جدید اندیشکده «مرکز امنیت نوین آمریکایی» و دانشگاه کلمبیا حکایت از آن دارد که ادامه حضور نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس از بیم توان نظامی ایران میتواند هزینه سنگینی را روی دست مقامات کاخ سفید بگذارد.
این گزارش در حالی منتشر میشود که «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا اخیرا به کنگره این کشور اطلاع داد که سه هزار نیروی این کشور در عربستان سعودی باقی خواهند ماند.
بهنوشته انبیسی، این گزارش با طرح این ادعا که توانایی ایران برای بستن مسیرهای انتقال نفت از خلیج فارس بیش از اندازه تخمین زده شده، میگوید که افزایش شدید قمیت نفت در صورتی اتفاق میافتد که آمریکا و ایران وارد یک درگیری تمامعیار شوند.
این گزارش اما ادعا کرده که با توجه به توانایی به ظهور رسیده از ایران در هدف قرار دادن دقیق زیرساختهای نفتی عربستان سعودی ممکن است نیروهای نظامی آمریکا مجبور شوند یک نیروهای عظیم را با توانایی دفاع هوایی و موشکی در منطقه حفظ کنند. چنین حضور نظامی در طول چند سال هزینه بسیاری دربرخواهد داشت و طرحهای پنتاگون برای تغییر تمرکز از خاورمیانه بر روی تقابل با چین را منحرف میکنند.
آنچه گزارش اندیشکده فوق در خصوص توان ایران برای حمله دقیق به تاسیسات نفتی سعودی میگوید احتمالا به حمله ارتش یمن به آرامکو بازمیگردد که مقامات غربی و سعودی تلاش میکنند آن را به ایران نسبت دهند. ایران نقش داشتن در چنین حملهای را تکذیب کرده و تاکید دارد که حمله مزبور، اقدامی تلافیجویانه در برابر سالها تجاوز نظامی سعودیها به یمن بوده که توسط ارتش این کشور صورت گرفته است.
«ایلان گلدنبرگ»، از مقامات دولت سابق آمریکا و یکی از سهنویسنده گزارش بر این باور است که، حضور نظامی گسترده در منطقه غرب آسیا سیاست چرخش به آسیا و اقیانوسیه را از بین خواهد برد. بزرگترین هزینه حضور نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس از منظر او این است که امکان چرخش به آسیا و دفاع از خاک آمریکا را با مشکل مواجه میکند.
گزارش فوقالذکر سه سناریو را در خصوص تنشها در منطقه مورد ادعا قرار داده است. به باور نویسندگان، محتملترین سناریو آن است که یک درگیری طولانیمدت اما کمشدت ادامه یابد و در آن ایران کشتیهای نفتی و تاسیسات نفتی را هدف قرار دهد اما دو طرف وارد جنگ تمامعیار نشوند.
سناریوی دوم حملات موشکی شدیدتر ایران به تاسیسات نفتی و تاسیسات مربوط به انرژی در عربستان سعودی و امارات عربی متحده بوده و سومین سناریو درگیری جنگ تمامعیار بین آمریکا و ایران با بسته شدن تنگه هرمز از سوی ایران است. بر اساس گزارش فوق، تهران انگیزه چندانی برای ورود به سناریوی سوم ندارد.
نویسندگان اما نتیجهگیری کردهاند که حتی در صورت آنکه سناریوهای کمتر تنشزا رخ دهند، آمریکا مجبور به استقرار درازمدت تجهیزات هوایی و دریایی بسیاری در خاورمیانه خواهد بود که میلیاردها دلار برای این کشور هزینه از پی خواهد داشت.
گزارش مزبور در ادامه همان ادعا که در خصوص حمله به آرامکو از سوی مقامات غربی دنبال میشود آورده است: «این واقعیت که ایران اراده انجام چنین حملهای را داشت، برای بیشتر تحلیلگران، دولت آمریکا و شرکای در خلیج [فارس] تعجبآور بود. میزان دقتی که این حملات نشان دادند حکایت از توانمندی فنیای داشت که دولت آمریکا و تحلیلگران بیرونی باور نداشتند ایران داشته باشد.»
مقامات و رسانههای آمریکایی در حالی ایران را به ایجاد تنش در منطقه متهم میکنند که دولت آمریکا از زمان خروج این کشور از برجام و بازاعمال تحریمها علیه تهران و حتی پیش از آن از هیچ تلاشی برای اعمال فشار بر ایران و افزایش تنشها خودداری نکرده و علنا از سیاست فشار حداکثری علیه تهران سخن میگوید.