روزنامه همشهری نوشت: بازار سیاه خریدو فروش سیگارهای گران قیمت، لاکچری و قاچاق در کوچه احمدی داغ است؛ کوچهای در محله قدیمی مولوی منطقه ۱۲ پایتخت که مشتریانش بچه پولدارهای تهران هستند.
همشهری، به گفته اهالی و کسبه، شوتیها (قاچاقبرها با وسایل نقلیه سواری و شخصی) از ساعت ۳ تا ۵ صبح باکس سیگارهای خارجی قاچاق را در کوچههای خلوت خالی میکنند تا دلالان از ساعت حوالی ۱۰ صبح با بساطگستری محسوس و نامحسوس کار فروش غیرمجاز سیگارهای عجیب و غریب را آغاز کنند.
این روایت هر روز بازار سیگارفروشان تهران است که نظارت بر آن از سوی مسئولان دستاورد مؤثری ندارد. آنقدر که اغلب دلالان برای ارائه خدمات بهتر و بیشتر به مشتریان با دایره گسترده سلایق، حتی پیک موتوری و بازاریاب نیز استخدام میکنند. به همین دلیل روزانه بر تنوع قیمت سیگار از نخی ۵۰ تا ۸۹۰ هزار تومان و کیفیت انواع سیگارهای قاچاق از تنباکو تا مت آمفتامین در آن افزوده میشود. این گزارش حاصل یک روز بازارگردی در کوچه احمدی است.
مافیای فربه سیگار
همان ابتدای بازار سیگارفروشها در کسوت مشتری وارد یکی از مغازهها میشوم. مغازه کوچکی که انبوه بستههای مختلف سیگارهای ایرانی و خارجی در آن از کف تا نزدیکی سقف روی هم تلنبار شدهاند.
«محمد» مهندس برق است و کشتیگیر که نزدیک به ۲سال پیش این مغازه جمع و جور را اجاره کردهاست. هیکل ورزشکاری و درشتش را به سختی میان بستههای سیگار پشت صندوق تکان میدهد و میگوید: «آنهایی که اینجا مغازهدارند در واقع عاملیتهای مجازی هستند که عمده فروشند و همه خرید وفروشهایشان در سامانه جامع ثبت میشود. این کار را هم انجام میدهیم که مثلاً جلو قاچاق سیگار گرفته شود. اما چه پیشگیری و جلوگیری؟ اگرترتیب اثری داشت که مافیای سیگار هر روز فربهتر نمیشد و دلالها و قاچاقچیهای سیگار، روزها این وسط برای خودشان جولان نمیدادند.
فعالیتهای غیرمجاز آنها کسب و کار ما را کساد کردهاست. حالا این وسط خلافهای دیگر هم انجام میشود که کسی پیگیرش نیست. مثلاً سیگارهای دستسازی را که محتوای اغلب آنها مواد شیمیایی و مرگبار است به اسم سیگارهای لاکچری و وارداتی به قیمتهای نجومی میفروشند. گاهی مأموری میآید و میرود اما اتفاق خاصی نمیافتد.»
او بستههای سیگار خارجی و گران قیمت را در ویترین جابهجا میکند تا بیشتر به چشم بیاید. حوصلهاش از سؤالهایم سر رفتهاست. به همین دلیل با یک عذرخواهی میگوید: «ببخشید من خیلی کار دارم.»
بفرما سیگار با طعم شراب قرمز
از مغازه که بیرون میآیم چند پسر جوان دورهام میکنند و میپرسند: «دنبال سیگارهای مسافری هستی؟ تنوع سیگاری که ما داریم هیچکس در تهران ندارد آبجی. بیا اینجا یک نگاه بینداز...» بساطشان را داخل یک جعبه محکم جا دادهاند و جعبه را روی زین موتوری زهوار در رفته گذاشتهاند.
یکیشان که «دانیال» صدایش میکنند، پارچه برزنتی را از روی جعبه کنار میزند و میگوید: «سیگار سبک زنانه اگر بخواهی سیگار با طعم شراب قرمز دارم یا لوئیکس ۱۵ سانتی جعبه فلزی برای هدیه دادن. خلاصه هرچه بخواهی داریم. سیگارهای برگ هم داریم که برای شما کمی سنگین است اما خب شاید بخواهید مثل بعضیها کلکسیونتان را با آن کامل کنید. حالا شماچی میخواهید؟» بیمعطلی میگویم: «گرانترین سیگار را میخواهم؟»
حالت صورتش عوض میشود و میپرسد: «برای مهمانی میخواهی؟ اگر برای مهمانی باشد که باید تا عصر صبر کنی چون جنسهای خاص را اینجا نگه نمیداریم.»
گفتوگو به اینجا که میرسد «وحید» دوست دانیال به حرف میآید و میگوید: «مهمانیتان چند نفره است؟» نگاه دیگری به بساطشان میاندازم و پاسخ میدهم: «۲۰ نفره. برای هدیه دادنچی دارید؟» وحید از لابهلای بساط یک جعبه فلزی صورتی رنگ بیرون میکشد و با صدایی آرام میگوید: «۱۰ بسته ۶ تایی داخل جعبه است. امریکایی است؛ با طعم بلوبری. خیلی مشتری دارد. برای شما یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان میزنیم. خوب است؟ کادوی خیلی شیکی میشود.»
بازاریابی سیگارهای لاکچری
کوچه احمدی را کمی جلوتر میروم. چند نفر کنار پیادهراه با خیال آسوده بساط کردهاند. بساط اولی برای مرد میانسالی است که «باشور» نام دارد. گرانترین بسته سیگارش را در گاوصندوق مغازه مقابل گذاشته تا اگر مشتری را به خرید متقاعد کرد از آن رونمایی کند.
میپرسم: «این سیگارهای عجیب و گران قیمتتان را چه کسانی میخرند؟» میخندد و میگوید: «آدم بیدغدغه و پولدار زیاد است که حتی به خودشان زحمت هم نمیدهند به این محله و بازار پا بگذارند. به همین دلیل به رابط یا همان بازاریابهایمان زنگ میزنند و ما هم با پیک برایشان ارسال میکنیم. فروش غیرحضوریما بیشتر از فروش حضوری است. از بستهای ۴۰۰ هزار تومان دارم تا بستهای ۲ میلیون تومان.
البته یکسری از سیگارها هم هست که قیمتشان خیلی بالاست؛ مثلاً هر نخ آن را حدود ۵۰۰ هزار تا یک میلیون تومان قیمت میگذارند. این سری از سیگارها را اول سفارش میگیریم بعد به آدمهایی که آن طرف آب سراغ داریم میگوییم برایمان بیاورند. در ماه ۲، ۳ بار پیش میآید که سفارشهای لاکچری داشته باشیم. بقیهفروشهایمان هم روزانه بد نیست. بعضیها میگویند ما از مغازهدارهای اینجا بیشتر میفروشیم اما همیشه اینطور نیست. مثلاً سال گذشته که بازار سیگار یک نوسان قیمت باورنکردنی داشت همه سود کردند.»
سیگار دانشجویی هم داریم!
ساعت نزدیک ۱۰ صبح است. حتی سردی غیرمنتظره هوای پاییزی هم مانع از تردد کاسبان و مشتریان در این بازار سیاه نمیشود.
«ناصر» معروف به «ناصر قرقی» بساطش انتهای راسته سیگارفروشها خوش نمایی میکند. ظاهر بساط او با باقی بساطها فرقی ندارد اما همه در این بازار میدانند که انواع سیگار از سوپر لاکچری تا برگهای دست پیچ هندی با طعم واقعی تنباکوی اصل و ملزومات آن را میتوان در بساط ناصر قرقی یافت.
بعضی به کنایه از او بهعنوان یکی از مهرههای اصلی مافیای سیگار که نگذاشته است مالیات واردات سیگار افزایش یابد یاد میکنند! تا نگاهش به من میافتد میپرسد: «سیگار دانشجویی میخواهی آبجی؟» میپرسم: «سیگار دانشجویی؟» میگوید: «همان سیگارهایی که کشیدنش فقط در حیاط دانشگاه فاز میدهد. بوی بدی ندارد و بعد از کشیدنش انگار تازه از خواب صد ساله بیدار شده ای!»
میپرسم: «هر پاکت چند؟» از سمت چپ بساطش یک پاکت با طراحی رنگارنگ و فانتزی برمیدارد و پاسخ میدهد: «پاکت ۱۰ تاییاش میشود ۱۰۷ هزار تومان. البته طعمهای سبکتر آن کمی گرانتر است. چون فیلترش مرغوبتر است. جعبه سیگار قلمکاری شده، فندک اورجینال با روکش طلا، زیرسیگاری عتیقه و انواع سیگار گیاهی هم بخواهی داریم. این شمارهام را هم بگیر تا هر وقت از شبانهروز خواستی به ویزیتورهایم بگویم برایت هرچه میخواهی بیاورند. بین دوستانت هم ما را تبلیغ کن.»
پُکهای طلایی
آنقدری که بساطیها و دلالان میانه کوچه احمدی سرشان شلوغ است، مغازهدارها بیمشتری و بیحوصله ساعت میگذرانند. «امین» همراه دوستش «سیاوش» منتظر بسته سفارشیشان گوشهای از بازار ایستادهاند.
نزدیک میشوم و میپرسم: «کاسب خوب سراغ دارید؟» امین پاسخ میدهد: «اگر از ناصر قرقی یک بار خرید کنی دیگر مشتری ثابتاش میشوی. اهل مهمانی دادن هم کهباشی با سیگارهای او محبوب همگانخواهی شد. مثلاً همین بسته سیگارهای وان پلاس انرژی زا را از هر جا قیمت گرفتیم زیر یک میلیون و صد هزار تومان نبود اما ناصر قرقی جنس خوب آن را میدهد ۹۹۰ هزار تومان.
چند وقت پیش یکی از دوستان ما دنبال سیگاری با روکش طلا بود که همینجا پیدا کرد. درست است که گران شد، نخی ۸۹۰ تومان اما خودش میگفت چنان لذتی بردم که تا به حال تجربه نکرده بودم. کاش ما هم آنقدر بچه پولدار بودیم که از این روکش طلاها دود میکردیم. تازه میگفت آن سیگار اصلاً مضرات سیگارهای معمولی را ندارد.»
سیاوش کم حرف است و به گفتن چند جمله کوتاه بسنده میکند: «تنوع سیگارهای اینجا را دوست دارم. سیگار با چاشنی پرتقال و ۷توتفرنگی؟؟ تا انواع مشروبات خنثی و تلخ که همه جور سلیقه را در بر میگیرد. تازه بوهای مشکوک و بدی هم ندارند. تفریح ما هم همینهاست دیگر. اینکهپز دود کردن طلا به هم بدهیم و یکدیگر را به پکهایی بکر یا لوکس مهمان کنیم!»
اماناللهقرایی، جامعهشناس و مدرس دانشگاه: آسیب سیگارهای قاچاق را جدی بگیرید
«اماناللهقرایی» جامعهشناس و مدرس دانشگاه درباره آسیبهای مصرف رو به افزایش سیگارهای جدید و به اصطلاح لاکچری برندهای معروف حرفهایی برای گفتن دارد.
او میگوید: «آمارهای متفاوتی از سازمانهای مربوطه در بازههای زمانی مختلف منتشر میشود که همگی حکایت از افزایش فزاینده مصرف سیگار و دخانیات جدید در بین گروههای مختلف جامعه دارد. سود و گردش مالی هنگفت حاصل از تولید و فروش انواع آن موضوعی است که در مجال و مقالی دیگر باید پیرامونش بحث کرد.
آنچه پاسخ پرسش شماست این است که استفاده از سیگارهای جدید با محتواهای نامعلوم، مرز عادت و مدگرایی بین نوجوانان و حتی بانوان را درنوردیده است و به جایگاه خطرناکی رسیده که تضمینکننده افزایش ضریب احتمال گرایش به سایر دخانیات کشنده است. البته باید ضریب ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی، تنفسی، سرطانها و در نهایت مرگ زودهنگام را نیز در نظر گرفت.
به موارد بالا میتوان کاهش روند آگاهی نسبت به مسائل و درگیری با امور سطحی، تخریب جهان بینی فردی و اجتماعی افراد را اضافه کرد. در دهههای گذشته پژوهشها نشان میداد که از نظر روانشناختی افرادی با شخصیت وابسته و افرادی با شخصیت ضد اجتماعی گرایش بیشتری به استفاده از سیگار دارند و اما واقعیت حال حاضر این است که به سبب عملکرد ضعیف و غیرتخصصی مدیران در نهادهای درگیر در ارائه آموزشهای لازم به افراد جامعه در سنین پایه، معرفی نکردن الگوهای رفتاری و اجتماعی مورد تأیید، فقر آموزش با موضوع سواد رابطه بین دوستان و همسالان اغلب شخصیتها حتی در شرایطهای گوناگون محیطی از آسیبهای جدی این دخانیات بینصیب نیستند.
روشن است که با توجه به این افزایش آمار استفاده از سیگار، شرکتهای تولیدکننده سیگار در برون از مرزها، نیز بازار خود را در ایران پیدا کردهاند. بازاری که روز به روز به کمک قاچاقچیان سیگار و تعریف مالیاتهای غیرمنطقی واردات آن رونق میگیرد و اقتصاد زیرزمینی این محصول انسان کش را توانمند میکند. در گام نخست خانوادهها و گام بعدی آموزش و پرورش باید از نسل آینده در برابر آسیبهای سیگار حفاظت کنند.»
پاسخ مسئول
عطاءالله معروف خانی، رئیس مرکز برنامهریزی و نظارت بر دخانیات:
افزایش مالیات برابر با افزایش قاچاق سیگارت
رئیس مرکز برنامهریزی و نظارت بر دخانیات کشور درباره چگونگی نظارت بر بازار سیاه و قاچاق سیگار میگوید: «سالانه بیش از ۶۵ میلیارد نخ سیگار در کشور مصرف میشود که با توجه به تبصره ۳ ماده ۱۰۲ قانون برنامه پنجم توسعه کشور برابر با قانون ممنوعیت ورود کالاهای غیرضروری به کشور از ابتدای سال ۱۳۹۷ تاکنون هیچگونه مجوزی برای واردات سیگار صادر نشده است.
به همین دلیل نظارت بر بازار محصولات دخانی قاچاق یا جعلی مثل محدوده مولوی که به بورسی برای این کالا شهرت یافته از طریق گشتهای بازرسی آن هم با مشارکت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، تعزیرات حکومتی، سازمان حمایت از مصرفکننده و تولیدکننده، کمرگ، نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات و ستاد مبارزه با قاچاق کالا انجام میشود.»
«عطاءالله معروف خانی» با رد خبر ورود سیگارهای آلوده به موادمخدر کشنده به کشور ادامه میدهد: «سیگارهایی که از مبادی قانونی وارد کشور میشود مهر تأیید سازمان بهداشت و استاندارد دارد که این موضوع خود به نوعی کنترل کیفیت محصول به شمار میآید. اما در خصوص سیگارهایی که غیرقانونی و مسافری وارد بازار مصرفکنندگان کشور میشود این تأییدیه وجود ندارد.»
او همچنین از نتیجه معکوس افزایش مالیات بر واردات سیگار میگوید: «مالیات واردات سیگار برابر با میزان حقوق و عوارض گمرکی برای سیگار ۹۱درصد ارزش سیف کالا شامل ۱۲درصد مالیات ارزش افزوده، ۴۰درصد عوارض واردات و تولید، ۱۰درصد حق انحصار واردات، یکدرصد عوارض هلالاحمر، ۳درصد عوارض شهرداری، ۲۰درصد سود بازرگانی، ۵درصد حقوق ورودی، ۶۰۰ ریال به ازای هر نخ عوارض بودجه در سال ۱۳۹۸ تعیین شده است.
با این حال بسیاری از متولیان در حوزه وزارت بهداشت و درمان یا آموزش و پرورش معتقدند که با افزایش عوارض و مالیات میتوان به روند کاهش مصرف دخانیات کمک کرد اما واقعیت این است که این امر در عمل نه تنها میزان مصرف را کاهش نمیدهد بلکه باعث ورود بیش از حد کالاهای دخانی قاچاق غیراستاندارد به داخل کشور میشود که عواید قانونی دولت را نیز تحت تأثیر منفی قرار میدهد.»