غرب وحشي با ايدئولوژي كفر، شرك و الحاد همه مظاهر انسانيت را به سخره گرفته بود. با دو جنگ جهاني ميليون‌ها انسان را به كام مرگ كشانده بود تا به يك معادله دوقطبي تقسيم جهان برسد.
خداپرستان زير شلاق‌هاي الحاد و كفر ابليسي مدرنيسم دست و پا مي‌زدند. امام خميني(ره) تنها كسي بود كه در ميانه اين طوفان كفرآلود، پرچم توحيد را به دوش كشيد و به شرق و غرب عالم كفر اعلام جنگ و آمريكا و شوروي را كه كفر جهاني را نمايندگي مي‌كردند، هدف قرار داد.
امام در اواخر عمر خود صداي شكستن استخوان‌هاي ماركسيسم را شنيد و زوال امپراطوري ستم شوروي را پيش‌بيني كرده بود. او اطمينان داشت به زودي آمريكا هم به اين روزگار زوال و فروپاشي دچار خواهد شد.
مورخان و سياستمداران جهان كه نمودار پيشرفت انقلاب اسلامي را از خرداد 42 تاكنون در صفحات تاريخ معاصر مرور مي‌كنند، همگي بر اين واقعيت اعتراف دارند، حركت انقلاب، يك حركت پيش‌روند، توقف‌ناپذير و رو به جلوست‌، به گونه‌اي كه هر روز بر قدرت خود در درون و بيرون مي‌افزايد، به‌ويژه آنهايي كه موضوع قدرت را در كانون توجهات راهبردي قرار داده‌اند، معتقدند بعد از وفات امام‌ خميني(ره) زوال غرب به‌ويژه آمريكا و افزايش قدرت انقلاب اسلامي با سرعت بيشتري تصاوير حقيقي خود را نشان مي‌دهد.
****
سرويس‌هاي امنيتي آمريكا پيش‌بيني مي‌كردند در ارديبهشت و خرداد شاهد يك شورش در ايران به‌ويژه در تهران خواهند بود. منافقين كه مأموريت دارند آمريكايي‌ها را در بلاهت پرت و پلاگويي عليه ملت ايران نگه دارند، در پخت و پز اين پيش‌بيني‌ها بوده، هستند و خواهند بود.
آمريكايي‌ها در برخورد با ملت ايران در هوا، زمين و دريا كم آورده‌اند، مجبورند اين روزها به‌تدريج منطقه را ترك كنند، اميدوارند تشديد تحريم‌ها ملت ايران را به زانو درآورد، اما استراتژيست‌هاي جنگ نرم و جنگ اقتصادي به رهبران كاخ سفيد گفته‌‌اند، هرچه فشار را بيشتر كنيد، كمتر نتيجه مي‌گيريد چون سرعت ملت ايران به سمت خودكفايي را سرعت مي‌بخشيد.
آمريكايي‌ها اين روزها در اين حال و هواي خصومت‌ورزي عليه ملت ايران شاهد شورش بي‌سابقه در 15 ايالت و اعلام حكومت نظامي پنهان و آشكار همين ايالت‌ها هستند. مردم جهان اين روزها تصاوير جالبي از شهرهاي آمريكا مي‌بينند، مغازه‌ها به آتش كشيده شده و غارت رفته، حمله به ادارات و مراكز اقتصادي، حمله به مقرهاي پليس و...
دكور سياسي، اقتصادي و امنيتي ايالات نامتحد آمريكا به هم ريخته. كاخ سفيد نمي‌داند چگونه اين بساط را جمع كند. آنچه به فكر ترامپ رسيده، آن است كه به پليس دستور شليك داده و به مردم هم صريح گفته «اگر آرام نگيريد، با سگ‌هاي وحشي به جانتان خواهم افتاد».
آمريكا امروز در آستانه يك انقلاب دوم عليه نژادپرستي است. ترامپ امروز در برابر چند لشگر از مردم عاصي بي‌پناه، گرسنه و مصيبت‌زده است. عدم توفيق كاخ سفيد در كنترل و مهار كرونا و رسوايي و ناكارآمدي در اين باره، ‌آمريكا را در صدر اخبار مصيبت‌زدگان در جهان قرار داد. آنها امروز با 40 ميليون بيكار و انبوهي از گرسنگان قرار دارند كه نمي‌دانند با آنها چه كنند.
قتل فجيع «جرج فلويد» شهروند سياهپوست 46ساله بهانه‌اي شد تا كبريتي به انبار باروت نارضايتي مردم زده شود. اعتراضات اوليه در شهر مينياپوليس در مينه‌سوتا نشان داد تقريبا در همه ايالت‌ها اين استعداد وجود دارد كه به بهانه قتل يك سياهپوست، همه به خيابان‌ها بيايند و روزگار كاخ سفيد را سياه كنند. ترامپ فكر مي‌كرد با زدن جيب قارون‌هاي عرب و بستن تعرفه‌هاي سنگين به كالاهاي چيني و اروپايي مي‌تواند يك «پول‌پاشي» در يك سطح ملي داشته باشد و ناآرامي‌هاي پنهان را كنترل كند، اما كرونا و حماقت پليس در نقض حقوق شهروندي، نيشتري به غده چركين نارضايتي عمومي زد و امروز جهانيان شاهد شهرهاي سوخته از اعتراضات خشمگين و به هم خوردن دكور حكومت در بي‌ريخت‌ترين دموكراسي جهان هستند. ترامپ هيچ راهي جز برقراري حكومت نظامي، دستور شليك به مردم و انداختن سگ‌هاي وحشي به جان مردم ندارد.
آمريكايي‌ها طي 40 سال گذشته تجربه كرده‌اند هر طرحي براي بدخواهي عليه ملت ايران داشتند، به سر خودشان آمده است. آنها دست خدا را در اين وقايع نمي‌بينند و در يك دالان تاريك و كور دست و پا مي‌‌زنند.
مردم آمريكا به‌ويژه رنگين‌پوستان مي‌گويند نفس كشيدن براي ما مشكل شده است. جامعه جهاني بايد يك فكري براي ما بكند. مردم آمريكا زير بار سركوب سرمايه‌داري لجام‌گسيخته فرياد مي‌زنند؛ آزادی، دموكراسي و حقوق بشر در اين سرزمين يك سراب است. آيا جامعه جهانينمي‌خواهد به فرياد ما برسد!
فيلسوفان سياسي و استراتژيست‌هاي جهان و به‌ويژه مقامات امنيتي غرب معتقدند غرب و به‌خصوص آمريكا روي انبارر باروتي نشسته است كه مدام از سوي كبريت انقلاب اسلامي تهديد مي‌شود. آنها زوال، اضمحلال و فروپاشي غرب را حس مي‌كنند. سرّ اين كه سر آشتي‌ناپذيري با انقلاب دارند و آن را تعطيل‌پذير نمي‌دانند، همين است. اي‌كاش ديپلمات‌هاي ما مي‌فهميدند كه در اتاق فكر و چاره‌جويي غرب براي نجات دموكراسي ليبرال چه مي‌گذرد. آمريكا آبستن حوادث و تحولات مهمي است. پايه نظم آمريكايي در درون و بيرون اين قاره به هم ريخته است.
از تمدن آمريكايي جز فقر، تبعيض و نقض حقوق بشر و نقض آزادي‌هاي سياسي چيزي باقي نمانده است. به همين دليل ارتش آمريكا ديگر كارايي حفظ قدرت در كاخ سفيد را ندارد.
سرمايه‌داري جهاني دارد از ابزارهاي خود براي مبارزه با رقباي جهاني و به‌ويژه ايران استفاده مي‌كند. تحريم و جنگ تعرفه‌ها جاي قدرتنمايي ناوگان جنگي‌آمريكا را گرفته است. اتاق جنگ آمريكا از پنتاگون و سيا به وزارت خزانه‌داري آمريكا منتقل شده است.
اي‌كاش امام زنده بود و اين روزها را مي‌ديد كه اين جمله او كه؛ «آمريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند» امروز از چه درجه درستي و اتقان برخوردار شده است. مردم جهان درستي و حقيقت اين جمله را با چشم خود مي‌بينند.