عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: ديروز يكي از همكاران تماس گرفت و پرسيد، در ايران چه خبره؟ حدس زدم منظورش انتشار نوار گفت وگوي آقاي ظريف است، ولي توضيح داد كه فقط آن نيست. گفت حمايت احمدي نژاد از رييسي! تبليغ چند خانم براي سعيد محمد، توضيح كرباسچي درباره حمايت احتمالي از لاريجاني، دست بردن در جدول بودجه، اوضاع بورس و اعتراضات مردم و اقدامات رفت و برگشتي اسراييل و ايران عليه يكديگر، مذاكرات وين، بيانيه تاج زاده و... ديدم كه سياهه او در حال افزايش است، گفتم از انتخابات چه خبر؟ خلاصه كي قرار است نامزد شود؟ گفت گمان مي كنم كه اگر محدوديت زماني براي اعلام نامزدي تعيين نشده بود، احتمالا برخي آقايان سعي مي كردند تا يكي، دو روز مانده به انتخابات نيز نامزدي خود را به تاخير بيندازند، بلكه با چالش جدي يا مورد پرسش مواجه نشوند.
در حقيقت در ايران از همه چيز خبر هست، غير از آن چيزي كه بايد درباره آن خبر بشنويم. بايد بدانيم چه كسي مي خواهد بيايد و چرا و چه برنامه اي دارد؟ ولي هر كس زودتر بيايد بيشتر نابود مي شود، لذا اعلام ورود را به تاخير مي اندازد، تا كمتر در خطر نابودي باشد و نيز كمتر در خطر پرسشگري. بگذريم. در اين ميان انتشار نوار آقاي ظريف كه همزمان با مذاكرات وين است، از اهميت خاصي برخوردار شده است.
متاسفانه اجراي اين گفت وگو در قالب طرح تاريخ شفاهي نه فقط غيرعلمي بود، بلكه غيرمعقول هم بود. علت آن بسيار روشن است. بازتاب گسترده اين سخنان نشان مي دهد كه موضوعات آن به تاريخ نپيوسته اند و همچنان در سياست و امور روزمره زنده هستند. كدام يك از موضوعات مورد بحث ظريف به تاريخ پيوسته است؟ برجام؟ اصول و راهبرد روابط خارجي؟ هواپيماي اوكرايني؟ اختلافات و تنش هاي داخلي؟ همه اينها موضوعات در دستور كار سياست هستند و نمي توان آن را در قالب بي طرفي تاريخي بيان كرد.
به همين علت ظريف نيز از بيان نكات بسياري پرهيز كرده است. پس اصل چنين طرحي اشتباه بوده است. اشتباه بعدي تصور آنان از امكان محرمانه ماندن بخش هايي از متن گفت وگو است. اين امكان اگرچه و به لحاظ منطقي وجود دارد ولي با ساختار نهاد برگزاركننده بايد انتظار مي داشتند كه دير يا زود منتشر شود. نكته عجيب اينكه نوار خام و اصلي منتشر شده است. چون معلوم است كه آقاي ليلاز برحسب عادت تكه پراني و شوخي، در موارد زيادي گفتارهايي داشتند كه به طور قطع در يك متن رسمي حذف مي شوند و او نيز به اين خيال خام بوده كه نوار پيش از ويرايش، منتشر نخواهد شد.
اشتباه بعدي و مهم تر پذيرش چنين گفت وگويي از سوي آقاي ظريف است. جايگاه وزير خارجه با همه وزراي ديگر فرق دارد. او بايد فرض را بر انتشار مي گذاشت. شايد ۱۰ سال بعد چنين سخناني را مي گفت ايرادي نداشت، ولي در حال حاضر فقط مي تواند در جلسات رسمي حكومت اين سخنان را بگويد. شايد مجموعه سخنان آقاي ظريف ذاتا واجد نكته اي نبود كه بسياري ندانند، ولي انتشار آنها از زبان آقاي ظريف مشكل پيش آورده است.
گرچه معلوم نيست، چرا و چگونه اين نوار منتشر شده است. ولي در دنياي ديجيتال كه به يك چشم به هم زدني هر فردي امكان تكثير و انتقال فايل را دارد، هيچ نهاد عادي نمي تواند ادعاي حفظ محرمانگي چنين فايل هايي را بكند. چه كسي از انتشار اين نوار سود جسته كه اقدام به آن كرده است؟
به نظرم اكنون پاسخ دقيق دادن به اين پرسش خيلي سخت است، ولي لزومي ندارد كه به تئوري هاي پيچيده پناه ببريم. اگرچه ممكن است اقدام برنامه ريزي شده و هماهنگي براي اين كار صورت گرفته باشد، ولي به همان ميزان نيز احتمال دارد ناشي از بي دقتي هاي رايج در نظام اداري ايران باشد، چون به دست آوردن و انتقال فايل هاي مشابه، بسيار راحت و غيرقابل كنترل است. فايلي را كه با يك كليك ساده مي توان براي هر كسي كه مي خواهيد بفرستيد، نبايد محرمانه تلقي كنيد.
انتشار آن مي تواند ناشي از انگيزه هاي جاه طلبانه و خودنمايي فردي باشد. اهميت يافتن اين نوار بيانگر اين حقيقت است كه شفاف شدن حكمراني در همه ابعاد يك ضرورت است، در غير اين صورت در عصر ديجيتال هر نوع حكمراني غيرشفاف در لبه تيغ قرار دارد و هر آن ممكن است با چنين ضربه هايي مواجه و به پايين پرت شود. شفافيت متعارف مانع از اهميت يافتن چنين نوارهايي مي شود، زيرا در هر موضوعي، هر چه بوده پيش تر گفته و اصل پرونده آن بسته شده است.
به نظر بنده احتمالا اين فايل اثري در سياست داخلي نمي گذارد، ولي حداقل نتيجه آن نفي قطعي حضور احتمالي آقاي ظريف در انتخابات است. گرچه پيش تر نيز چند بار عدم حضور خود را اعلام كرده بود و در همين گفت وگو نيز علت را توضيح مي دهد. فراتر از اين نكته، اين نوار يك چيز را با صداي بلند فرياد مي زند: «آقايان اين طوري نمي شود حكمراني كرد.»