در پاسخ به سئوال استارتاپ چیست نمیتوانیم پاسخی چند کلمهای داشته باشیم و باید در مورد تمام جوانب آن صحبت کنیم.
ترجمه کلمه استارتاپ چیست؟
استارتاپ (به انگلیسی Startup یا Start-up) را در فارسی، شرکت نوپا ترجمه کردهاند.
بعضی معتقدند استارتاپ باید در حوزه تکنولوژی باشد و بعضی دیگر میگویند لزوما نباید در این حوزه باشد.
به احتمال زیاد با انواع استارتاپهای بسیار بزرگ حوزه تکنولوژی و دیجیتال همچون فیسبوک، آمازون، اپل، نتفلیکس و گوگل آشنایی دارید؛ اما باید بدانید که استارتاپ تنها به حوزه تکنولوژی و دیجیتال محدود نمیشود.
همه صاحبنظران همنظر هستند که استارتاپ کسب و کارهای نوپا هستند و پتانسیل رشد بالایی دارند. این پتانسیل رشد بالا باعث میشود که استارتاپها دغدغه تأمین مالی هم داشته باشند و بیشتر از کسب و کارهای کوچک غیراستارتاپی به دنبال جذب پول باشند. چون بنیانگذاران آنها معمولاً بر این باورند که با جذب سرمایه میتوانند به سرعت سهم بیشتری از بازار بالقوهی خود را به دست بیاورند و در اختیار بگیرند.
روش پیدا کردن مدل کسب و کار در استارتاپ چیست؟
مجموعههای استارتاپی معمولا در ابتدا در وضعیت ابهام هستند و مدل کسب و کار خود را کشف نکردهاند. یعنی هنوز دقیقاً نمیدانند محصولشان چیست و مشتریانشان چه کسانی هستند و چگونه قرار است با ارائه محصول به مشتریان خود، ارزش ایجاد کنند.
استارتاپها قصد دارند که بهسرعت ایده ذهنی خود را به واقعیت تبدیل کنند و این کار را از طریق فرایند تکرار انجام میدهند. در این فرایند، یک محصول ابتدایی و پایه را بهصورت مستمر و دائم از طریق بازخوردها و دادههای مورد استفاده، بهروزرسانی میکنند. معمولا انواع استارتاپها برای آغاز این فرایند از یک حداقل محصول پذیرفتنی استفاده میکنند و این محصول اولیه را دائما آزمایش کرده و بهبود میبخشند تا زمانی که برای عرضه به بازار کاملا آماده شود.
هدف اصلی موسسان استارتاپ چیست؟
هدف اصلی موسسان استارتاپ این است که چیزی را در اختیار جامعه بگذارند که عموم جامعه بیش از هر چیزی به آن نیاز داشته باشند و البته تا به حال ساخته نشده است و سپس این کار را در مقیاس بزرگ و جهانی انجام دهند. استارتاپها به بخش بسیار مهم و مؤثری در بازارهای مالی تبدیل شدهاند.
چند سئوال کلیدی در این حوزه:
منظور از فقط مهم نبودن ایده، در استارتاپ چیست؟
بیشتر جوانان به شدت درگیر این هستند که ایده استارتاپ باید بسیار ویژه باشد. خیلی از این جوانان میخواهند ایدهای را برای استارتاپ راه بیاندازند که به مغز هیچ کس راه پیدا نکرده و فکر میکنند برای موفق بودن چنین ایدهای لازم است. خیالتان را راحت کنم در کشور در حال توسعهای مانند ایران، ایده خوب برای استارتاپ مثل نقل و نبات فراوان است، زیرا در هر زمینه شغلی، فضاهای سرگرمی، فرهنگی، خبری و هر زمینهای که به فکرتان میرسد هنوز کارهای نوین و رویکردهای جدید متناسب با پیشرفت تکنولوژی، یا صورت نگرفته یا بسیار اندک است؛ و کارهای بسیار زیادی وجود دارد که در تمام این زمینهها قابل اجراست. بیشتر از یک ایده خوب در استارتاپ چگونگی انجام ایده مهم است.
ایده خوب برای استارتاپ بسیار زیاد وجود دارد اما اجرای خوب ایدهها بسیار کم اتفاق میافتد. اگر دائم به ناب بودن ایده فکر میکنید و حتی به داشتن یک ایده خوب راضی نیستید و دنبال یک ایده پیچیده عجیب برای استارتاپ هستید؛ از همین لحظه دست از این روند بردارید، لزوما نیاز به ایدهای که به فکر هیچکس خطور نکند، نیست. یک ایده خوب در کنار عملکرد فوقالعاده یک کسبوکار فوقالعاده را ایجاد میکند. بیشتر به فکر چگونگی انجام ایده باشید.
اهمیت سادگی و خلاقیت در استارتاپ چیست؟
عبارتی وجود دارد که در بین کسانی که در زمینه تبلیغات، بازاریابی و کپیرایتینگ فعالیت میکنند رایج است؛ تله خلاقیت. اما این عبارت برای تمام زمینههای کسبوکار قابل بسط و استفاده است. انسانهای زیادی در زمینههای مختلف کسبوکار، به ویژه در فعالیتهای نوآورانه و استارتاپها به شدت در تله خلاقیت میافتند.
شما در استارتاپ خود با هدفهای کوتاه مدت و بلند مدت بسیار فراوانی مواجه خواهید شد. اگر میتوانید با راه حلهای ساده، شفاف و گویا به هدف دست پیدا کنید هیچ نیازی به خلاقیت نیست. این جمله به معنای مفید نبودن خلاقیت نیست. بلکه بدین معناست که خلاقیت یک ابزار است که در زمان و مکان مناسب میتواند بسیار مفید باشد اما به دلیل جذابیت و کششی که در افراد ایجاد میکند ممکن است شما را از هدف دور کند. یادتان باشد که قرار است به هدف مورد نظرتان دست پیدا کنید و خلاقیت تنها یک وسیله برای رسیدن به هدف در استارتاپ شما است که ممکن است گاهی مفید و گاهی مضر باشد.
یک طرح دقیق برای کسبوکار در استارتاپ چیست؟
طرح کسبوکار، یک نوشته رسمی است که اهداف کسبوکار را تعیین، دلایل امکان تحقق اهداف را ذکر و برنامههایی که برای رسیدن به اهداف دنبال میشوند را ارائه میکند. همچنین ممکن است شامل اطلاعاتی درباره پیشینه سازمان و تیم مجری طرح باشد. بسیاری از کارآفرینان و تیمهای کاری در حین طراحی مدل کسبوکار خود و حتی اجرای آن بیش از هر چیز و در حقیقت بیش از حد نیاز درگیر مباحث تکنیکی و با زبانی کلیتر درگیر ویژگیهای سیر تولید کالا و محتوای خود میشوند. این موضوع به ویژه در فعالان عرصه فناوری اطلاعات و کسبوکار فضاهای مجازی، به چشم میخورد.
بسیاری از کارآفرینان و تیمهای کاری که فعالیتهای نوآورانه و استارتاپی را آغاز مینمایند به علت کمبود مالی، نیاز به پشتوانه اقتصادی و جذب سرمایهگذار برای سرمایه گذاری در استارتاپ را دارند. از طرفی، یکی از کارکردهای طرح کسبوکار یک استارتاپ این است که قضاوت در مورد سرمایهگذاری یا عدم سرمایهگذاری بر روی یک طرح و استارتاپ را برای سرمایهگذاران یا وامدهنگان طرح تسهیل میکند.
اهمیت یادگیری در استارتاپ چیست؟
افرادی که مشغول فعالیت در استارتاپها هستند به طور مسلم با موضوعاتی نوآورانه و علومی به روز مواجه خواهند شد که اطلاع و آگاهی کافی و چندانی نسبت به آنها ندارند. به ویژه در کشور ما که چنین فعالیتهایی به تازگی پا به عرصه ظهور گذاشته است و هنوز مسائل بسیار زیادی مورد بررسی و مطالعه قرار نگرفته است. حتی برخی از این چالشها و موضوعات در سطح جهانی نیز هنوز به طور کامل به شفافیت دست نیافتهاند.
اگر شما هم یک استارتاپ هستید و مشغول به فعالیتی نوآورانه، چه بخواهید چه نخواهید؛ ناچارید یاد بگیرید. هرچقدر که نبوغ داشته باشید. در این عصر و با این سرعت پیشرفت علم، نبوغ شما در تمام زمینه ها جوابگو نیست؛ و البته بهتر است بگویم؛ نبوغ شما به تنهایی در هیچ زمینهای در این عصر، کافی نیست. سرعت بیش از حد رشد علم از یک سو و پارامترهای گنگ و مجهول از سوی دیگر، تایید کننده این موضوع است. بار دیگر تکرار میکنم. ناچارید یاد بگیرید.
یکی از مهمترین فاکتورها برای کسب موفقیت استارتاپ چیست؟
یکی از مهمترین فاکتورها برای کسب موفقیت استارتاپ این است که سرمایهگذاران نیز در آن حوزه اطلاعات کافی داشته و درک درستی از آن بازار داشته باشند.
آیا موسسان استارتاپ زمان بسیار بیشتری را به کار خود تخصیص خواهند داد؟
معمولا کارمندان اولیه تمام استارتاپها، جدول زمانی و کاری بسیار شلوغی دارند. باید بدانید که اگر یک تیم استارتاپ، تمایل نداشته باشد که بیشتر زمان خود را به کار و توسعه استارتاپ خود اختصاص دهد، احتمال شکستشان نیز بسیار بیشتر است.
ابعاد بازار هدف استارتاپ چیست؟
ابعاد بازار هدف استارتاپ، احتمال موفقیت و میزان آن را تعیین میکند. برای مثال، سازمانهایی که در برخی از حوزههای بسیار خاص تکنولوژی فعالیت میکنند، حتی در صورت شکست بزرگترین رقبای خود و پیروزی در حوزه کارشان، دامنه فعالیت بسیار گستردهای نخواهند داشت. بازارهای بسیار محدود و کوچک حتی در صورت موفقیت بیچون و چرا، سود چندانی نخواهند داشت و نمیتوانند بقای استارتاپ را تضمین کنند.
ویژگیهای اصلی انواع استارتاپ چیست؟
برای اینکه بتوانیم یک کسبوکار را در دستهی کسب و کارهای استارتاپی به شمار بیاوریم، مهم است که حضور چند ویژگی اصلی یک استارتاپ را در ماهیت اصلی آن بررسی کنیم. تازهکار بودن یک شرکت الزاما به معنی استارتاپ بودن آن نیست. اینها در واقع ویژگیهایی هستند که همه استارتاپ ها، به صورت مشترک باهم دارند. این ویژگیها شامل نوآوری، سن، رشد، انعطافپذیری و کار تیمی است.
نوآوری در استارتاپ چیست؟
برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار که بتواند تضمینکننده حضور این نوع تجارت در بازار باشد، نوآوری ویژگی مهمی است. این نوآوری ممکن است در محصولات و یا مدل کسبوکار مرتبط با شرکت وجود داشته باشد. نوآوری در موفقیت یک استارتاپ نقشی اساسی دارد، بنابراین همهی کارآفرینان باید این جنبه را بهطور جدی درنظر بگیرند.
منظور از سن استارتاپ چیست؟
شرکت استارتاپی یا شرکت نوپا، به شرکتی که هنوز در مراحل اولیه مدیریت برند، فروش و استخدام کارمندان است گفته میشود. بیشتر اوقات این مفهوم به مشاغلی که کمتر از ۳ سال در بازار بودهاند، اختصاص پیدا میکند. با اینحال این تفسیر از یک شرکت نوپا درست نیست. شما میتوانید در پرونده کاری شرکت، ۷ سال سابقه داشته باشید و هنوز در دستهی کسبوکارهای استارتاپی قرار بگیرید.
مفهوم رشد در استارتاپ چیست؟
هدف یک تجارت نوپا رشد، گسترش و پیشرفت سریع است و گاهی اوقات این رشد با نسبتهای شدیدی خود را نشان میدهد. به عبارت سادهتر در مقطعی از زمان رشدی که بهطور معمول و مداوم برای یک شرکت استارتاپی درنظر داریم سریعتر و با شیب بیشتر پیش میرود. این خط رشد در مورد کسب و کار استارتاپی یکی از نکاتی است که آن را برجسته کرده است.
منظور از انعطاف پذیری در استارتاپ چیست؟
یک استارتاپ، بسیار پویا و آماده انطباق با هر مشکلی است که ممکن است به وجود بیاید. باید توانایی تامین نیازهای لازم برای ساخت محصولات خود، به منظور ارائه به مشتریان را داشته باشد. همچنین برای تبدیل شدن به یک تجارت پایدار؛ در موارد و بخشهای مختلف، توانایی برطرف کردن نیازها را در ویژگیهای تجاری خود گنجانده باشد.
هدف کار تیمی در استارتاپ چیست؟
این دسته از مشاغل، معمولا از تعداد افراد کمی تشکیل شده است. با این وجود، کار تیمی و تعهد تمامی اعضای تیم به اهداف کسبوکار و تجارت نوپا، یکی از بخشهای مهم است.
انواع استارتاپ چیست؟
استارتاپهای مبتنی بر زندگی
این نوع از استارتاپها توسط خود کارآفرینان ایجاد شده و براساس آن مشاغل و افرادی که علاقهمند به کار خود هستند بهصورت آزادانه فعالیت میکنند. نمونههایی از این استارتاپها، فریلنسرها یا طراحان وب هستند.
استارتاپهای مشاغل کوچک
برخی از استارتاپها، جامعه و هدفهای بزرگ را مورد نظر خود قرار نمیدهند و تنها به دنبال دستیافتن به تامین راحتی و رفاه مالی برای خانواده خود هستند. نمونه این مشاغل استارتاپ سالنهای آرایشگری، فروشگاههای موادغذایی، نانواییها و سایر موارد اینچنینی است.
استارتاپهای گسترش پذیر
این نوع از استارتاپها توسط کارآفرینانی تاسیس شده است که از ابتدای کار معتقدند میتوانند جهان را با ایده کسب و کار خود تغییر دهند.
نمونههایی از این موارد عبارتند از:
گوگل
اوبر (تاکسی اینترنتی)
فیس بوک
استارتاپهایی که طراحی شدهاند تا به سرعت فروش روند
این مشاغل پس از دستیابی به نتایج مثبتی که توجه آنها را به خود جلب میکند، با هدف فروش به شرکتهای بزرگ متولد میشوند. این نوع استارتاپ در شرکتهای توسعه راه حلهای وب و موبایل بسیار متداول است.
نمونه ای از نوع استارتاپها خرید اینستاگرام توسط فیس بوک بود.
دلایل شکست استارتاپ چیست؟
همه استارتاپها مدعی ایده جدیدی برای رفع نیاز مردم هستند. بنیانگذاران مدت زیادی زمان میگذارند که محصولشان را به بهترین شکل ارائه دهند بدون اینکه آن را به مشتری نشان بدهند. همین موضوع باعث شکست میشود زیرا بنیانگذاران استارتاپ با مشتریها صحبت نمیکنند و در مورد محصولات خود از آنها بازخورد نمیگیرند.
زمانی که مشتریها نتوانند با یک محصول یا خدمت ارتباط برقرار کنند، به آن اهمیتی نمیدهند و درنتیجه استارتاپ شکست میخورد.