اصلاحطلبان میانهرو در انتظارند سید محمد خاتمی به لیستی که تا حدی مورد تایید آنهاست نظری کرده و حمایت ضمنی خود را از فهرست «صدای ملت» در انتخابات مجلس، اعلام کند تا بلکه امکان تحریک بدنه اجتماعی اصلاحطلبان فراهم شده و دوباره با جرقهای جمعی، واقعه مشابهی نظیر انتخابات 94 تکرار شود؛ دورهای که خاتمی با «تکرار» خود و ایجاد اجماع همهجانبهای، توانست گام بلندی برای رایآوری فهرست امید در هر دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان بردارد و از این روست که کم و بیش برخی از میانهروهای این جریان صحبت از لزوم حمایت خاتمی سخن میگویند. اما شرایط امروز با آن مقطع، تفاوتهای بسیاری دارد که مهمترین آن، تنزل جایگاه محمد خاتمی در میان اصلاحطلبان و حتی افکار عمومی است.
نام خاتمی که با حمایتهای او آرای بسیاری نصیب روحانی شد پای کارنامه فاجعهبار دولت قبل مشاهده میشود. حمایتهای او از روحانی و دولتش و همچنین سکوت مطلق در بیان خطاهای وحشتناک دولتیها در موارد مختلف، بهخصوص وقایعی چون دیماه 96 و آبان 98، اصلاحطلبان را نسبت به خاتمی بدبین کرد و موجب تنزل جایگاه قبلی خاتمی نزد حامیان سنتی خود شد. حتی حمایت تلویحی او از عبدالناصر همتی در انتخابات 1400 هم ذرهای در اقبال اصلاحطلبان به این چهره اقتصادی دولت وقت موثر واقع نشد و این مسئله نشان داد که دیگر خبری از مرجعیت خاتمی نیست.
رئیس جمهور سابق، آرام آرام در حال حرکت از عرش به فرش بود و در سال 1401 عیان شد که دیگر خاتمی باید غزل خداحافظی را با دنیای سیاست بخواند. 1401 مقطعی بود که بدنه اجتماعی اصلاحطلبان به سمت رادیکالیزم گرایش پیدا کرد و مواضعشان با براندازان همخوانی بسیاری داشت و این افراطیگری بی حد و حصر بود که خاتمی را بار دیگر از چشم اصلاحطلبان سابق انداخت. آنان معتقد بودند که رئیسجمهور سابق به قدر کافی از جریان «زن، زندگی، آزادی» حمایت نکرده و او را متهم به محافظهکاری کردند و بدین شکل دور جدیدی از حملات علیه او شکل گرفت. بنابراین خاتمی سال گذشته هم دوباره زیر ضرب اصلاحطلبان سابق رفت و خدشه دیگری به وجهه او وارد شد.
جمیع شرایط اثباتکننده تنزل شدید جایگاه سید اصلاحات و از دستدادن نقشی است که وی در سالهای قبل میتوانست ایفاگر آن باشد. مردی که روزی با یک پیام ویدیویی امکان روشنکردن موتور جریان اصلاحطلب را داشت، حالا در شرایطی است که حتی بهجای قرارگرفتن در موقعیت مرجعیت، خود دنبالهروی رادیکالهای اصلاحطلب شده است. جای تعجب است که چرا همچنان میانهروهای این جریان شرایط را به مثابه گذشته درنظر میگیرند چون نه اصلاحطلبان پایگاه اجتماعی گذشته خود را دارند، نه خاتمی از مرجعیت سابقش برخوردار است و نه رویکرد سیاسیون اصلاحطلب، نسبتی با انتخابات و صندوق رای دارد.