مطلبی با عنوان «واکنش یک کارشناس به توهین ها به پروفسور سمیعی» با نظرات متعدد کاربران همراه شد که تعدادی از آنها را می خوانید:
*اینها نشون دادن اگر به قدرت برسن آنچنان بلایی بر سر این مملکت بیارن که روی مغول ها رو سفید شه، چون به هیچ معیاری پایبند نیستن
*توهین به دانشمند بزرگ و پزشک پر آوازه ای همچون پرفسور سمیعی به هر شکلی که بوده پسندیده نیست و بسیار هم نکوهیده است ../
*ای کاش آقای ابی همان جا از حضار درخواست میکرد چند نفر بیان رو صحنه بگن چرا ایشان را حو کردن پرفسور هم پاسخ میداد بعد مشخص میشد یا با جوابشون حضار شرمنده میشدم یا بلعکس
*خود کرده را تدبیر نیست جناب پرفسور آن جا جای شما نبود اتفقا خوب شد این جماعت لاابالی رو بشناسید این وطن فروشهای رفاه طلب مردم ایران نیستند
*یک مشت آدم های بی هویت ونوکیسه چنین اعمال زشتی را می کنند
*متاسفانه مردم ما دهن بینن و بیشتر لحظه ها اصلا در مورد هر چیزی از خودشون نظری ندارند حالا کافیه بود در اون مراسم دو نفر بخوان هو کنن بقیه هم بی دلیل هو میکنن ازشون هم بپرسی چرا این کار رو کردی هیچ نظری ندارن.تا به امروز هیچ داستان بدی از دکتر سمیعی کسی نشنیده.نمیدونم چی شد که این جماعت دهن بین این آبروریزی رو کردن.
*احترام و ادبی که مردم دنیا به انسان های عالم و دانشمند و خدوم و متواضعی مانند پروفسور سمیعی قائلند اونقدر زیاده که بی ادبی اون آدمهای از خدابیخبر نه تنها از ارزشها و صفات انسانی ایشون کم نمی کنه بلکه باعث شناخت بیشتر مدارج ایشون میشه
*به نظر من کار پرفسور سمیعی درست بوده ودر قبال یک پزشک کارش را به نحو احسن انجام داده یک پزشک باید به همه کمک کنه فرقی نداره کی چکار کرده وکی چکار نکرده
*یک نفر گفته «حق پروفسور این رفتار بوده چون دکتر پولدارها هستش». میخوام بگم کمی تحقیق کنید و بیخود حرف نزنین ،درسته ایشون در خارج از کشور هستن ولی بیمارستان های زیادی در ایران تحت حمایت ایشون هستن ،یکیش بیمارستان پورسینا رشت که هزینه هایی از پیشرفت بیمارستان توسط پروفسور پرداخت میشه و گروه ایشون با این بیمارستان همکاری دارن ،..
*اینها هم مثل سرکردشون پسرشاه شخصیتی بی پایه دارن که هنوز مشخص نیست باخودشون چند چند هستند من فقط این رو میدونم کسی که ارزش مردم وافتخار مملکت خودشو اینجور به سخره میگره چراباید ادعای آزادی و وطن پرستی بکنه .
*گذشته از این موضوع فحاشی باید از جناب پروفسور سمیعی سئوال کرد که چرا شما خودتان را آنقدر کوچک کردید که به کنسرت یک چنین خواننده ای بروید حالا اگر کنسرت موسیقی اصیل بودبا اشعاری از بزرگان شاعر کشور باز یک چیز دیگری بود
*این نتیجه ی قطبی سازی جامعه است.که متاسفانه روزبه روز درحال عمیق تر شدنه.تندروهای داخلی و خارجی اجازه ی هیچ اصلاح و راه حل میانه را نخواهند داد.
***
مخاطبین الف درباره مطلب «دلیل کاهش مشارکت در انتخابات را اینجا باید جست» نظرات متعددی ارسال کردند که تعدادی از آنها را میخوانید:
*اگر پدیده های اجتماعی مثل کاهش مشارکت را یک علتی ببینیم به خطا رفته ایم چون علت های بسیاری برای این کاهش وجود دارد یکی هم وضعیت اقتصادی برای اکثریت ولی مسائلی مثل عدم آزادی های سیاسی و اجتماعی و دخالت بی حساب و کتاب حاکمیت در زندگی شخصی مردم و ... و بهتر است حاکمیت به متخصصین حوزه علوم اجتماعی و جامعه شناسی اطمینان کند و کار تحلیل و تبیین این کاهش مشارکت را به آنها بسپارد و دست و بال آنها را در این زمینه باز بگذارد و نظریات آنها را امنیتی نکند تا یک شناخت جامع از این مسئله بدستش بیاید و الا این عدم مشارکت در انتخاباتی با شدت بیشتری خودش را نشان خواهد داد
*اما در مورد خودم میتونم بگم که وقتی میبینم انتخابات به انتخابات دایره کاندیداهای قابل قبول کوچکتر و فیلتر شورای نگهبان تنگ تر میشه، وقتی میبینم در دولتها و ارگانهای موازی با دولت به جای تخصص، «خودی» بودن مهمه، اون وقته که مبینیم اولا افراد زیادی نیستند که بخواهم بهشون رای بدهم و به فرض هم اگر رای دادم و به مجلس راه یافتند کار خاصی ازشون بر میاد، چون یه سری مصوبههاشون رو دوباره شورای نگهبان ۱۲ نفره تصمیم میگره رد و اصلاح کنه (یعنی جای رای مردم تصمیم بگیره) و یه سری از اونهایی که میمونه هم میره یه نهاد انتصابی دیگه به اسم مجمع تشخیص مصلحت و جدیدا هم شورای سران سه قوه! یعنی رسما به بنده گفته که عملا خودم و نمایندهام تقریبا هیچ کارهام فقط حضورم به درد یه نمایش میخوره که ازش بهره برداری بشه بگن دیدید تنور انتخابات چه گرم بود! که خوب تا یه جایی همراهی کردم اما دیگه به نظرم وقتشه حاکمیت و روسای نظام همراهی کنند اگر براشون مهمه. اگر هم مهم نیست که به نظرم نیازی به مطالبی از این دست نیست که چرا مشارکت پایینه چون مشارکت عملا بیمعنی هست و شورای روسای سه قوه و اعضای شورای نگهبان هستند تصمیمات رو بگیرن سریع هم اجرا کنن الکی معطل مجلس و ... هم نشن :) فقط در انتها این رو هم بگم که ثمره این گزینشها و ترجیح خودی ها بر تخصص رو در سالهای گذشته داریم میبینیم و وضع معیشتی که میفرمایید بخش بسیار بزرگیش نتیجه همین هست. پس به نظرم به علتالعلل پرداخته بشه بهتره البته اگر مصلحت اجازه بده.
*یک دلیل کاهش مشارکت، ارتباط نداشتن با نمایندگان و نشناختن کاندیداها است. فرصت یک هفته ای تبلیغات خیلی کم است و تنها به نفع نمایندگان قبلی میباشد. مدت کم تبلیغات به ضررمشارکت عمومی است و به نفع نمایندگان شناختهشده قبلی است.
*برادر عزیز مشکل نا کارآمدی هست . در همه زمینه ها اقتصاد بهداشت آموزش و... و مردم هم نا امید شدن از اصلاح و حکمرانی وگرنه انتخابات ۹۴ و ۹۶ چرا این مردم آمدند چون هنوز ناامید نبودن .
*یکی از بنیادی ترین مشکلات کشور که موجب بروز مشکلات دیگر مانند مشکلات اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و ... شده نگرش اشتباه حاکمین به ارتباط حکومت و مردم است .
*یکی از عوامل اصلی در کاهش مشارکت تصمیمات شورای نگهبان است که به طور عجیبی کسی به آن نمی پردازد!
*منکر وجود مشکلات نیستیم ولی اگر این دیدگاه درست است پس چرا در کشورهای اروپایی که قبله امال بعضی هاست و علی الظاهر شرایط اقتصادی بهتری نسبت به ایران دارند و حتی بعضار شرکت در انتخابات اجباری است مشارکت ها در همین حدود بلکه پایین تر است . در همین ایران چرا استان های کم برخوردار بیشترین مشارکت را داشتند (خراسان جنوبی و کهگلویه و بوبر احمد و استان های با غنای بالاتر کم تر (البرز تهران اصفهان). ضمن اینکه در نظر داشته باشید 30 درصد جامعه ایران تقریبا در هیچ انتخاباتی و در هیچ زمانی مشارکت ندارند و این نه مخالفت انها تعبیر می شود نه چیز دیگری ....در ان گروهی که معمولا رای میدهند در این انتخابات 57 درصد شرکت کرده اند بیش از نصف .... یکی از علت های کاهش مشارکت در هیاهوی فضای مجازی و تهاجم فرهنگی در فضای مجازی به دست ایادی مستکبر رسانه ای است که خود تحقیری و سیاه نمایی افراطی را رواج میدهند .... و الا هر فرد عاقلی میفهمد که قهر با صندوق هیچ پیامی را مخابره نمی کند و صرفا ساختاری که او در آن زندگی میکند را ضعیفتر خواهد کرد .
*مشکل اصلی اینجاست ، گزینش نمایندگان مجلس مانند استخدام کارمند نیست که در مصاحبه استخدامی شرکت کند و صلاحیت او را کارفرما تشخیص بدهد. در سراسر کشور صندوق رای گذاشته اند که مردم ، تاکید می کنم مردم صلاحیت افراد برای نمایندگی را تشخیص بدهند ، اگر هم یک نامزد خلافی مرتکب شده باید علیه او پرونده قضائی تشکیل داد تا با حضور وکیل ، از خود دفاع کند.
*حسن روحانی و هم قطارهاش ، جامعه را ویران کردند. دور شدن از مسیر شهدا و راه شهدا ، نداشتن تعصب ملی ، وطن پرست دوست بعضی مسئولین و مردم ، عدم فرهنگ سازی در خصوص علاقه مند بودن به فرهنگ و هویت ملی. اینها بخشی از دفع حداکثری ملت شده است.
*(پاسخ به کامنت بالا)اولا روحانی و همقطارانش مدتهاست دیگر بر سر کار نیستند و اصلا فرصت بروز و ظهور مجدد هم نیافتند. اما بیاییم فرض کنیم حرف شما درست باشد و «حسن روحانی و همقطارانش جامعه را ویران کرده باشند»، خوب در چنین فرضی مردم باید مشتاق باشند که بیایند به مخالفین و منتقدینِ «حسن روحانی» رای بدهند تا از ویرانی خلاص بشوند، اگر مشکل ضعف یک دولت و گروهی از دولتمردان باشد که مشکلی نباید در مشارکت باشد، مردم بیایند به معکوس آن رای بدهند. اصلا این همه پیش از انتخابات تبلیغ شد که «اگر میخواهید مشکلات برطرف بشود بیایید رای بدهید»! متوجه اشکال منطقی حرفتان هستید؟
***
مطلب «موفقیتها برای ما، ناکامیها برای دیگران!» با نظرات متعدد کاربران الف همراه شد که تعدادی از آنها را می خوانید:
*آقای ظریف خطاب به مجلس آینده پیشنهاد میدهند دست دولت را راجع بمذاکرات باز بگذارید ودولت را درتنکنا قرارندهید وبگذاریددولت به وظیفه اش عمل کند . چون دولت مورد تائید است بگذارید قوه مجریه دستش بازباشد وشما وظیفه تان نظارت است همکاری کنید تا انشاالله مملکت سر وسامان بگیرد . صحبت آقای ظریف خیر خواهانه میباشد
*بدبختی مملکت همینه که برخی مسولین به جای پاسخگویی طلب کار ونهایت بر آنداز میشن
*دکتر ظریف جمله رهبری را تکرار کردند ایشان گفت سیاست خارجی در مراکز بالا دست گرفته میشود ووزارت خارجه مجری است.
*من از صحبتهای آقای ظریف این برداشت را نکردم. به نظر من جایی که دولت مسئولیت دارد باید اختیار هم داشته باشد وگرنه چطور پاسخگوی مسئولیتش باشد. حتی اگر در اجرای مسئولیتش نقص داشته باشد. مجلس نه فقط در مسائل خارجی که در مسائل داخلی نظیر بودجه هم گاهی افراطی وارد میشود اما مسئولیت تصمیمش را گردن دولت می اندازد. فرقی هم نمیکند کدام دولت باشد.
*لطفا به این سوال ها جواب دهید آقای ظریف : 1- کجای قانون اساسی نوشته سیاست خارجی به عهدی رهبری است 2- گیرم صحیح می گوید همه جا مسائل خواسته شده رهبری در این مورد برجام گفته شده است پس چرا اجرا نکرده اید؟3-چرا برجام را فقط به زبان انگلیسی نوشتید و به زبان فارسی درج نشده است ؟ 4- چرا اگر اینطور است استعفا ندادید؟
*روحانی و ظریف ضعیف و ناتوان بودند نتیجه 8 سال دیپلماسی اینها افزایش بیش از دو برابری تحریم ها و افزایش 10 برابری نرخ ارز و سکه و مسکن و خودرو شد.
*اگر رهبر همه کاره است چرا از خط قرمزهایی که گفتند عبور شد؟ رهبر فرمودند من خوشبین نیستم ولی می خواهند مذاکره کنند، بروند مذاکره کنند. این ها یعنی خیلی از تصمیمات با دولت هاست.
*اولا دارد از رهبری هزینه می کند دوم هم رهبری سیاست کلی نظام را تعیین می کند و رابطه با آمریکا و میدان رهبری مشخص می کند که خیلی از آن هم از شورای امنیت ملی تعیین تکلیف می شود و رهبری تایید یا رد می کند و برجام و رابطه با کشورها هم جز سیاست کلی نظام نیست و دست دولت ها هست و مجلس هم می تواند قانون گذاری کند چهارم هم اینکه مجلس دست دولت در چی بسته؟!! اینکه توازن ایجاد شود بستن دست دولت نیست و مجلس هم نمی تواند مانع مذاکرات در هرنوع موردی شود و برای دولت محدودیت ایجاد کند و فقط قانون میگذارد که قبول دارد یا نه