به گزارش صبا، در سالهای اخیر نسلی از تئاتر وارد سینما شدهاند که توانستهاند با اتکا به تجربیاتشان در صحنه و در قاب پرده نقرهای تصاویر درخشانی خلق کنند. یکی از این بازیگران علی باقری بازیگر توانمند و محجوب تئاتر و سینما است که مخاطب سینما بازیهای موثر او را در فیلمهایی مثل «اژدها وارد میشود»، «خوک» و «متری شیش و نیم» را در ذهن دارد. باقری در تئاتر بک گراند موفق همکاری با کارگردانهای نوگرا و تجربهگرایی نظیر رضا ثروتی، امیر رضا کوهستانی و جابر رمضانی را دارد. اینجا همانجاست، ایوانف، درهای نیمه باز، کالیگولا، رولور، فصل باران های موسمی، نمیتونیم راجع بهش حرف بزنیم و این لحظه را جایی دیدم از جمله کارهای مهم کارنامه کاری باقری محسوب می شوند. علی باقری در فیلم اتوبیوگرافی «پرویزخان» در قالب نقش رضا وطنخواه بازی رئالیستی درست و با اندازهای ارائه میکند.
***در «متری شیش و نیم» نقش یک پخش کننده خردپای مواد که وجوهات انسانی دارد را درست و سنجیده ایفا کرده و در دو فیلم «خوک» و به خصوص «اژدها وارد می شود» مانی حقیقی در نقش کاراکتر کارگاه آرام و خاموش نقشهای مختلفی را در سینما خلق کردید. آیا در زمینه انتخابهایتان در سینما نگاه سخت گیرانهای دارید و دوست دارید نقشهای دشوار و غیر متعارف را ایفا کنید؟
تلاش میکنم با دقت و بررسی کامل نقشهایم را انتخاب کنم. درباره تحلیل شخصیتها یک رویکرد کلی دارم و هیچ وقت درباره شخصیتهایی که بازی میکنم قضاوتی انجام نمیدهم. حتی بدترین آدم ها که شنیع ترین اعمال را انجام می دهند خودشان را آدم بدی نمی دانند و درباره کارشان توجیه دارند و قبول ندارند که کار بدی انجام میدهند. در تقابل بین شخصیتها است که مخاطب میتواند در باره خوبی و یا بدیشان نتیجه گیری کند.
***بازی در فیلمهای اجتماعی پرتره با بازی در سایر گونه های اجتماعی چه تفاوتهایی دارد؟
دغدغه من این است که تا حد متعادلی به سمت شبیه سازی نقشی که ایفا میکنم با نمونه واقعیاش بروم. در «پرویزخان» نقش رضا وطنخواه مربی اسبق تیم های ملی و بازیکن پرسپولیس را بازی کردم. در شروع تمرینات ویدیوهایی از ایشان را دیدم و تلاش کردم در مدل صحبت کردن چهل درصدی به نوع گفتارشان نزدیک شوم و درباره بقیه کار به فیلمنامه اعتماد کردم و در نوشتن فیلمنامه نویسنده تا حد زیادی به واقعیت وفادار بود و جاهایی کار را دراماتیزه کرد و طبق نظر و خواسته کارگردان کارم را انجام دادم.
***بعد از پخش فیلم در جشنواره فیلم فجر ناصر محمدخانی مهمان برنامه جام رویایی پژمان بازغی بود و اشاره کرد ما بازیکنان مستعفی تیم ملی مشکلی با پرویز دهداری نداشتیم و مشکلمان با رضا وطنخواه و کارهایش بود. اما در فیلم این مسئله دیده نمیشود؟
در این باره من باید طبق فیلمنامه بازی میکردم و سوالی که مطرح کردید بیشتر به نویسنده و کارگردان ارتباط دارد. در این قضیه چیز قطعی و مستندی وجود ندارد و بر اساس ادعاها وحرفهای گاه و بیگاه بازیکنان آن دوران مستعفی از تیم ملی شکل گرفته است. همیشه به ارائه ویژگی شخصیت خاکستری ( نه مثبت صرف و نه منفی صرف) در بازیام اعتقاد دارم و در این نقش هم همین شیوه را به کار بردم. موقعی که بحث بازیهای ملی در میان است همه آدمها چه مثبت و چه منفی و چه قرمز و آبی همه در یک صف قرار می گیرند. اگر به پرویز دهداری اعتماد کنیم او از تیمش شناخت کافی داشته و خوبها را انتخاب کرده و انتخاب وطنخواه به عنوان دستیار تابع چنین رویهای بود و شناخت کافی از رضا وطنخواه داشته و اگر هر مشکلی وجود داشته بابت زاویه پیدا کردن بازیکنان با وطنخواه ایشان اولین نفری بود که مطلع میشد.
***ناصر محمدخانی در برنامه اشاره کرد که دهداری از این زاویه پیدا کردن بازیکنان با وطنخواه اطلاع داشت و طرف وطنخواه را میگیرد؟
روایتها متفاوت است و مرتضی فنونی زاده و حمید درخشان روایت دیگری را بیان کردهاند و اغلب عنوان کردند که با دیسیپلین دهداری مشکل داشتند.
***رضا وطنخواه بر خلاف ظاهر پر هیبت و پر ابهت دهداری شخصیتی عادی و معمولی دارد و آیا این نداشتن کاریزمای شخصیتی وطنخواه بازی شما را دشوار نمی کرد؟
خودم به خصوص در دوران نوجوانی فوتبالی بودم و در زمان قضیه استعفای بازیکنان دوازده سالم بود و چیزهایی به یاد دارم و بیشتر نام مربیان و بازیکنان را می شناختیم تا کمک مربیها. پرویز دهداری به چشم من نوجوان، یک مربی کاریزماتیک و با ابهتی بود. در هر شغلی مثل فوتبال و فیلمسازی دستیارانی کار می کنند که قرار نیست هم وزن مربی و یا کارگردان باشند و آدم های کاریزماتیکی به نظر برسند و بیشتر ضربه گیرهای تیم هستند و تنشهای موجود به اینها منتقل می شود و شاید برای همین دلیل روشن است که این انگها به وطنخواه الصاق شده است. شغل هایی که در عین سخت بودنشان زیاد هم به چشم نمیآیند.
***با این تعاریف شما برای ایفای نقش وطنخواه قدرت مانور زیادی نداشتید؟
اینجوری به قضیه نگاه نمیکنم. همه پلانها برایم به یک اندازه ارزشمند است. زیرا نمی دانم که مخاطب فیلم از کدام پلان و بازی من خوشش خواهد آمد. کنار پرویز پورصمیمی بودن فرصت زیبا و خوبی بود.
***آیا با پورصمیمی بده و بستانهای بازیگری هم شکل گرفت؟
بله، همه تلاشم را انجام دادم تا کارم درست باشد. البته باید در نظر داشته باشیم فیلم «پرویزخان» درباره پرویز دهداری است و نه رضا وطنخواه.
***در نهایت «پرویزخان» از معدود فیلمهای ورزشی سینمای ماست که صحنههای فوتبالیاش درست از کار در آمده و این از جمله شاخصههای آن است…
نمونه های خارجی فیلم های ورزشی را که می بینیم خیلی با فوتبال بازی کردن واقعی تفاوت دارد و نشان دادن یک بازی فوتبال در قاب سینما کار سختی است.