«روانشناسی رسانه اجتماعی»
نوشته: کیوران مکمائن
ترجمه: ماندانا افتخار
ناشر: فرهنگ نشر نو، 1402
143 صفحه، 120000 تومان
***
رسانه اجتماعی مفهومی است که در دو دههی اخیر و با پیشرفت برقآسای فناوریهای ارتباطی باب شده و روز به روز کاربرد آن گسترش و تکرار بیشتری یافته است. این پدیده با خود رخدادهایی به همراه داشته که تحلیل هر کدام از آنها به زمان و تحقیقات دامنهداری نیاز دارد. گاهی این رخدادها به همان سرعتی که ظهور کردهاند به افول رسیده و به کلی از عرصهی رسانههای اجتماعی محو شدهاند و گاه چنان وسعتی پیدا کرده و همهگیر شدهاند که بحث دربارهی آنها سالها زمان میطلبد و نمونههای متنوعی از گوشههای مختلف جهان را در برمیگیرد. در این میان مبحث روانشناسیِ رسانه اجتماعی همانند بسیاری از موضوعاتی که روانشناسیِ عمومی به آن وارد میشود، هم برای محققین و هم برای اغلب مردم جذاب و قابل پیگیری است. کتاب «روانشناسیِ رسانه اجتماعی» درصدد دنبال کردن چنین مباحثی است.
روانشناسی به سبب تکیهای که بر مسائل ارتباطی دارد، میتواند در حوزههای گوناگونی وارد شود و تحلیلهایی ارائه دهد که به درک بهتر روابط انسانی و موضوعات بین فردی می انجامند. در حیطهی رسانه، به ویژه آنجایی که مخاطبان مشارکتی تقریباً همسان با تولیدکنندگان محتوا دارند و گاه جایشان با هم عوض میشود، این موضوع اهمیتی فوقالعاده پیدا میکند. به کمک رسانههای اجتماعی میلیاردها انسان در سراسر جهان نه تنها به یکدیگر مرتبط میشوند، بلکه مدیریت کیفیت این ارتباط را نیز به دست میگیرند و پدیدههای مختلفی از قبیل اشتراکگذاری عکس، فیلم و اطلاعات را تحت تأثیر خود قرار میدهند. این مطلبی است که کتاب، مقدمهی خود را با آن آغاز میکند.
اما مسألهی حضور در رسانه اجتماعی آنچنان دامنهی گستردهای دارد که نمیتوان همهی ابعاد آن را در کتابی صد و چند صفحهای گرد آورد و بررسی کرد. به همین خاطر است که نویسنده به بعضی از شاخصترین این حوزه موضوعات بسنده کرده و کوشیده با آوردن شواهد و مثالهایی بحث خود را برای مخاطبان روشنتر و فهمپذیرتر سازد. او بر مفاهیمی تأکید کرده که به طور معمول همهی کاربران رسانه اجتماعی با آنها سر و کار دارند و ممکن است دربارهی آنها دچار معضلات و سوءتفاهمهایی باشند.
نویسنده در گام اول سعی کرده با ارائهی تعریفی جامع و مشخص از برخی مفاهیم رایج در حوزه رسانه اجتماعی رفع ابهام کند. مهمترینِ این تعاریف مربوط به خود کلمه «رسانه اجتماعی» است که گاه به اشتباه به جای «شبکه اجتماعی» استفاده میشود. از مباحث کتاب اینگونه استنباط میشود که شبکه اجتماعی میتواند با فنآوری ارتباط مستقیمی نداشته باشد، بلکه به مجموعه روابطی مربوط باشد که افرادی که یکدیگر را میشناسند به هم پیوند میدهد. شبکه اجتماعی به این معنا میتواند مجموعههای حیوانات و حتی گیاهان را در بر بگیرد. این شبکههای اجتماعی میتوانند هر کدام بخشی از یک شبکه اجتماعی دیگر باشند.
رسانه اجتماعی اما محدودهی وسیعتر، یکپارچهتر و در عین حال ناآشناتر افراد را شامل شود که تحت یک قالب مشخص فنآورانه با یکدیگر ارتباط دارند. در اینجا مسألهی هویت هم تعاریف و تناقضهای متفاوتی پیدا میکند، زیرا اعضای یک رسانه میتوانند تصاویر و اطلاعات واقعی از خود را به نمایش نگذارند و به همین علت کیفیت رابطه را تحت تأثیر قرار دهند. از زمان اوجگیری انفجاری به کارگیری رسانههای اجتماعی، انواع مختلفی از آنها ظهور کردهاند؛ به طور مثال یوتیوب برای اشتراکگذاری ویدئو، لست.افام برای موسیقی و فلیکر برای عکس. به همین نسبت تجارب ارتباطی کاربران و مخاطبان نیز متفاوت بوده است و با تحول هر یک از آنها تغییراتی شگرف پیدا کرده است.
یک امتیاز مهم این کتاب رساندن مخاطبانش به سطحی مطلوب از تفاهم برای تعاریف مختلف در حوزهی رسانه اجتماعی است. بسیاری از مفاهیم ممکن است به غلط رایج شده باشند و در ذهن مخاطبان تصاویر متفاوت و گاه متعارضی ایجاد کرده باشند. بدیهی است که با چنین مشکلی در برخورد با مفاهیم ارتباطی، نمیتوان به درک و تفسیر درستی در این باره رسید. خوانندگان در ابتدا با تاریخچه و مبادی مهم رسانههای اجتماعی آشنا میشوند و سپس مباحثی همچون پروفایلها و میزان نزدیکی یا دوری آنها به تفاهمهای ارتباطی را درمییابند. به نظر میرسد شواهدی که از برخی وقایع مهم دربارهی رسانههای اجتماعی مطرح میشوند ضروری باشند و بدون آنها پیش بردن بحث چندان راحت نباشد، بهویژه که قرار است مخاطبان در تحلیل روانشناختی مسائل با نویسنده مشارکت داشته باشند.
اما مسألهی مشارکت در تبیین و استنتاج بخشهای مختلف این کتاب به چشم میخورد. مخاطب از نویسنده حجمی از اطلاعات را دریافت میکند و در گام بعدی باید به پرسشهایی پاسخ بگوید که در سایهی چنین اطلاعاتی برای خواننده مطرح میشود. تفکر دربارهی پاسخهای ممکن و یافتن بهترین گزینه چیزی است که مخاطب فعالانه در آن شرکت دارد. او همانند حضوری که در رسانه اجتماعی دارد پویا عمل میکند و به مباحث باز و دامنهدار مطرح شده در حیطهی تحلیل روانشناختی رسانه اجتماعی میاندیشد. نکتهی اساسی در این میان همهفهم بودن روانشناسی در این حیطه است. به نظر می رسد مؤلف مانند بسیاری از پدیدآوران محتوای روانشناسی برای همه، بر قدرت قضاوت و تعبیر و تفسیر خوانندگانش تکیهی خاصی دارد و همین موضوع کتاب را برای اغلب مخاطبان جذاب و پرکاربرد میکند.