به گزارش ایران، آنچه از فضای بینالملل در این روزها پیداست، این است که ایالات متحده امروزه در تنگناهای خودساخته منظومه جهانی، نه تنها در اتخاذ سیاست راهگشا برای برونرفت دچار تحیر شده که در تعقیب یا بازیابی استراتژیهای مدتدار کاخ سفید در قبال اقصینقاط جهان نیز در سیر ناکامی بهسر میبرد. تردیدی نیست که در این وضعیت، امریکا تلاش کند با تغییر سیاستگذاریهای کلان و جهتگیریهای جدید با مضمون «افزایش سطوح تهدیدات علیه دشمنان» به نمایش قدرت و ابزارهای موجود برای ارعاب روی آورد؛ اقدامی که روز گذشته واشنگتن از آن پرده برداشت. در همین رابطه، پرانای وادی، مدیر ارشد کنترل تسلیحات، خلع سلاح و عدم اشاعه در شورای امنیت ملی امریکا در جریان نشست سالانه انجمن کنترل تسلیحات از افزایش تعداد کلاهکهای اتمی واشنگتن در سالهای آتی با توجه به اوضاع بینالمللی گفت: «اگر آن روز فرا رسد، به این نتیجه میرسیم که برای بازدارندگی دشمنان و محافظت از مردم امریکا و متحدان و شرکای خود، به سلاحهای هستهای بیشتری نیاز است.»
برخی از برنامهریزیها با این انتظار انجام میشود که جو بایدن، رئیسجمهور امریکا برای دومینبار در نوامبر امسال برنده انتخابات ریاست جمهوری شود.
این اظهارات البته هشداری به ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در مورد واکنش احتمالی ایالات متحده در صورت انقضای آخرین توافقنامه کنترل تسلیحات هستهای جدید، به نام استارت جدید، در فوریه 2026 و بدون جایگزینی بودند.
در مجموع آنچه که امروز، ایالات متحده درمورد افزایش کلاهکهای هستهای یا به تعبیری واقعیتر افزایش سطح تهدیدات هستهای علیه روسیه و برخی دیگر از کشورها میگوید اهداف متنوعی را در بطن خود میپروراند.
تغییر سیاست هستهای با هدف مقابله با دشمنان
هرچند که استدلالها در کاخ سفید، این امر را نتیجه اجتنابناپذیر توسعه سریع هستهای چین و تهدیدهای مکرر روسیه برای استفاده از سلاحهای هستهای تاکتیکی در اوکراین بیان میکند اما درواقع تحلیلگران غربی آن را یک تغییر دورانی و مملو از خطر میدانند که بسیاری از امریکاییها فکر میکردند در پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پشتسر گذاشتهاند.
آنچه مهم است، فحوای این گفتهها خبر از تغییر احتمالی در سیاست هستهای امریکا میدهد. اظهارات روز جمعه پرانای وادی، صریحترین هشدار عمومی مبنی بر اینکه ایالات متحده آماده تغییر از مدرنسازی زرادخانه به گسترش آنها است، بود.
البته با توجه به مختصات کنونی ایالات متحده در جهان میتوان گفت که افزایش مؤلفههای تغییر نظام بینالملل و روند چندقطبی شدن، این کشور را وادار به تأسی به تهدیدات هستهای در قالب افزایش کلاهکهای هستهای و اجرایی کردن استراتژی جدید تحت عنوان افزایش تهدید علیه دشمنان کرده است.
افزایش هزینههای چندبعدی امریکا به لحاظ سیاستهای مداخلهجویانه و بهعنوان پشتوانه اصلی درگیریهای مهم جهان بویژه جنگ غزه سبب فرسایش قدرت و بازدارندگی، افزایش پرونده ناکامی و تضعیف جایگاه آن در جهان شده و اکنون این کشور با تعقیب راهبرد هراسافکنی و ایجاد نگرانی در جهان مرتبط با دشمنان خود و به تبع آن افزایش تهدیدات خود برای رفع نگرانیهای ایجادی بینالمللی، میکوشد که عواقب بهوجود آمده را کاهش دهد. تلاشهای ایالات متحده برای بازیابی اعتبار بینالمللی که در لوای جنگها و رویکردهای متحول شده جنوب جهانی که دلازدایی و تشکیل سازمانهای اقتصادمحور و بلوکها برای گریز از سلطه قدرت امریکا نمونههای عینی آن است، به بخشی از گسترش این دست تهدیدات که میتوان آن را تهدیدات کلان هم نامید نیز برمیگردد.
تقسیم کار، بازی جدید غرب
یکی از اضلاع راهبرد مذکور، موضوع هستهای ایران است و اقدام اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی هم دقیقاً در همین راستا قرار دارد.
با وجود اینکه قطعنامه از سوی تروئیکای اروپایی مطرح شده بود، اما آنچه مسلم است ایالات متحده نقش محوری بر این موضوع داشته و عدم نقشآفرینی مستقیم به دلایلی چون دوری گزیدن از فضای بهوجود آمده و متأثر از مذاکرات پیشروی برمیگردد. به هر نحو، کارشکنیهای غرب در کالبد آژانس بینالمللی اتمی و شورای حکام و فشار آنها روی ایران برای آنچه ممانعت از دستیابی با سلاح هستهای نامیده میشود، نوعی سنگاندازی برای دستیابی به پیشرفت هستهای و اعمال نفوذ و کنترل بر دستاوردهای منتج از آن و از سوی دیگر اعمال فشارهای سیاسی از این درگاه به دولت برای وادار کردن آنها به خواستههای نامعقول و غیرواقعی در عرصههای دیگر و همچنین قدرتنمایی در بزنگاههای سیاسی است، امری که البته نه تنها ایران در مسیر آن قرار نگرفته بلکه با الزامات موجود در راستای اقدام متقابل علیه قطعنامه سیاسی شورای حکام گام برداشته است.
اشاعهگر تهدید اتمی جهان
در امنیت کامل
این اقدامات در حالی در عرصه جهانی صورت میگیرد که امریکا خود بزرگترین عامل بیثبات کننده و تهدیدی اساسی برای امنیت جهانی تلقی میشود. همواره غرب با برچسبنگاری و به خدمت گرفتن اتهامات بیپایه در راستای ایرانهراسی تلاش کرده که دشمنان خود را در فیلد عامل بیثباتکننده منطقهای و جهانی قرار داده و با ایجاد یک کاراکتر مخاطرهآمیز در عرصه منطقه و جهان، فشارهای بینالمللی را علیه کشور مورد هدف بسیج کند. این در حالی است که عملکرد تاریخی ایالات متحده در جهان در قبال بهکارگیری سلاح اتمی نشاندهنده آن است که امریکا خود بزرگترین تهدید اتمی جهان است، چرا که طبق سوابق موجود هم اراده استفاده از آن را دارد و هم پیشرفتهترین و مرگبارترین سلاحهای هستهای جهان را دراختیار دارد.
در این بین استفاده گسترده رژیم صهیونیستی از سلاحهای مرگبار در غزه که طبق گزارشها معادل چندین بمب هستهای برآورد میشود نیز نمونه دیگری از اراده برای استفاده از بمب اتم علیه مردم به تبع تهدیدآمیز بودن فعالیتهای هستهای رژیم است. آنچه مسلم است، با وجود فاکتورهای عینی از تهدیدات امریکا علیه «امنیت بینالملل» اما این موضوع دستخوش بازیهای سیاسی سازمان انرژی اتمی شده و آنها نیز در جهت عکس حقیقت موجود در عرصه بینالملل گام برمیدارند.
به تعبیری، آنچه که امروزه باید در اولویت نگرانیهای موجود بینالمللی در موضوع هستهای و در چهارچوب پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای قرار بگیرد، ممانعت از گسترش هستهای ایالات متحده و فشارهای موجود برای جلوگیری از اقدامات کنونی و آتی آن باشد.
برش
واکنش مسکو به افزایش زرادخانه هستهای ایالات متحده
چین و روسیه نسبت به مواضع تازه کاخ سفید در زمینه استقرار سلاحهای اتمی راهبردی در آینده نزدیک واکنش نشان دادند. در همین رابطه یک مقام ارشد سفارت چین در امریکا تأکید کرد که ایالات متحده خلع سلاح هستهای و رژیم منع اشاعه تسلیحات اتمی را تضعیف میکند و باید دست از این اقدام بردارد. وی افزود که واشنگتن باید نقش تسلیحات اتمی در امنیت ملی و امنیت جمعی کشورهای غربی را کاهش دهد. امریکا باید خود را متعهد به انجام این کار کند و از تضعیف رژیم بینالمللی خلع سلاح اتمی و رژیم منع اشاعه دست بکشد و در قبال کاهش نقش این تسلیحات در سیاستهای امنیتی خود تجدید نظر کند.
ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه نیز در حاشیه نشست «مجمع اقتصادی بینالمللی سن پترزبورگ» در رابطه با بیانیه امریکا مبنی بر افزایش زرادخانه هستهای خود گفت: «زرادخانههای مربوطه وجود دارند و من فکر میکنم افکار عمومی ایالات متحده باید از کاخ سفید سؤال کند که چرا واشنگتن باید ظرفیت هستهای خود را افزایش دهد.» او خاطرنشان کرد: «ما همیشه اعلام کردهایم که حتی در سختترین شرایط هم جای گفتوگو وجود دارد و همواره رویکرد مشابهی را در عمل نشان دادهایم؛ بنابراین دعوت از ما برای گفتوگو فایدهای ندارد زیرا ما هرگز از انجام آن خودداری نکردهایم. به عبارتی، این بخشی از مفهوم سیاست خارجی روسیه است.»