سید مسعود شهیدی در یادداشتی نوشت؛ از آنجا که قرآن فرموده است« وَذَكِّرۡ فَإِنَّ ٱلذِّكۡرَىٰ تَنفَعُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ» و از آنجا که جنابعالی را انسانی مؤمن می دانم نکته ای حیاتی را متذکر می شوم و امیدوارم مورد توجه شما قرار گیرد و مفید واقع شود .
جنابعالی دارای امتیازات ارزشمندی هستید که در سوابق شما و حتی در اولین مصاحبه تلویزیونی شما مشاهده می شود ، تدین ، ساده زیستی ، صداقت ، دلسوزی ، پاکدستی ، پاکدامنی و خدمتگزاری به مردم سرمایه های گرانبهائی هستند که می توانند زمینه ساز رستگاری در دنیا و آخرت باشند .
ولی متأسفانه همانگونه که می دانید خوبان و پاکان ، همواره مورد امتحان های دشوار قرار می گیرند . آنها تا لحظه پایان عمر در معرض یک خطر بسیار بزرگ قرار دارند که آن حبط همه اعمال خوب آنها است .
أُولَئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ .
وجود این خطر بزرگ ایجاب می کند که خوبها و خوش سابقه ها و خوشنام ها این خطر بزرگ را بیشتر بشناسند تا بتوانند خود را از آن مصون بدارند .
قرآن کریم در آیات مختلف ، پانزده عامل را موجب حبط اعمال معرفی می کند که همه مهم اند و یکی از آنها که شاید مهم ترین آنها باشد ، دوستی کردن با کافرین ومنافقین است . شاید بگوئید من نه تنها با کافرین و منافقین دوستی ندارم بلکه از آمریکا و اسراییل و منافقین بیزارم ، درست می فرمائید ، شما همیشه در جبهه مقابل آنها قرار داشته اید .
اما با دقتی بیشتر ، شماهم تأیید می کنید که منافقین ، فقط آن فرقه بدنام خارج نشین نیستند . و ما در داخل کشور هم منافقین خطرناکی داریم . کسانی که در ظاهر و برای فریب مردم می گویند ما قصد بهبود نظام را داریم ، ولی در پشت پرده برای براندازی نظام ، تئوری پردازی و برنامه ریزی و اقدام می کنند .
شاید بگوئید آنها چه ربطی به من و به اصلاح طلبان که همه دوستدار نظام و رهبری هستیم دارند . این سؤال هم سؤال بجائی است ، و با توضیحی بیشتر و دقت و تأملی بیشتر متوجه ربط آنها با خودتان می شوید و مسئولیت بزرگ شما و آزمایش بزرگ الهی شما از همان لحظه شروع می شود .
حتما شما هم در این بیست سال وزارت و وکالت و حضور در مرکز مسائل سیاسی کشور متوجه وجود یک اقلیت تند رو و افراطی شده اید که در ظاهر خود را اصلاح طلب معرفی می کنند ولی در پشت پرده برای براندازی نظام اقدام می کنند .
شاید بگوئید تمام اعضاء و احزاب جبهه اصلاحات دوستدار نظام اند و اگرچه دیدگاه های مختلفی دارند ولی همه خواستار اصلاح نظام و رفع عیب ها هستند و هیچ کس دشمن نظام و رهبری و خواستار براندازی نیست و این تهمت ها از سوی رقیبان سیاسی به اصلاح طلبان وارد می شود .
اگر چنین سخنی بگوئید ، نا خواسته ، بی اطلاعی خود از مسائل علنی جبهه اصلاحات را به نمایش گذاشته اید که این بی اطلاعی ، شایسته یک کاندیدای رئیس جمهوری که مهمترین شرطش دشمن شناسی است ، نیست . و اگر آنها را می شناسید ولی کتمان کنید این عدم صداقت هم ، شایسته شما نیست و چنین احتمالی در مورد شما وجود ندارد .
برای اطمینان قلبی شما از وجود منافقان برانداز در داخل جبهه اصلاحات چند خاطره را بازگو می کنم .
در اواخر دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی ، ایشان در سخنرانی دانشگاه تهران ، با صراحت گفتند از درون جبهه اصلاحات صدای دشمن را می شنوم ؟ آیا شما هم از داخل جبهه اصلاحات صدای دشمن را میشنوید ؟
پانزده سال قبل در وقایع سال ۸۸ ، بعضی اندیشمندان تراز اول جبهه اصلاحات در انتقاد از افراطی های داخل جبهه اصلاحات صریحا گفتند جبهه اصلاحات نمی تواند در عین حال ، پوزیسیون و اپوزیسیون باشد ، نمی تواند یک بام و دو هوا باشد ، گفتند براندازی و اصلاح طلبی قابل جمع نیست و اگر بخواهیم امتیازات هر دو را جمع کنیم ، امتیازات هر دو را از دست می دهیم ، آقای خاتمی گفتند اشکال بزرگ جبهه اصلاحات این است که افراطی ها پرچمدار شده اند . مسئولان اسرائیل رسما گفتند بخشی از جبهه اصلاحات سرمایه های ما در ایران هستند ! آقای ظریف در یک فایل صوتی گفتند در اغتشاشات کوی دانشگاه در سال ۷۸ از معاونت سیاسی وزارت کشور اصلاحات در بیسیم به اغتشاشگران دستور دادند که بروید به سوی بیت رهبری .
شعار نافرمانی مدنی و فتح سنگر به سنگر را هم حتما به خاطر دارید .
حتما پیشنهاد ائتلاف از تاجزاده تا شاهزاده را که تاکنون چهار بار به طور تصریح یا تلویح در داخل و خارج کشور به صورت علنی مطرح شده شنیده اید و میدانید که آقای تاجزاده که در مورد هر مسئله ای حتی از داخل زندان بیانیه می دهند در این مورد تا امروز سکوت کرده و این پیشنهاد
را مردود ندانسته اند . دو دستگی داخل جبهه اصلاحات که سال ها بروز عملی و تشکیلاتی نداشت بالاخره سال گذشته تا حدی اجرائی شد ، صدور بیانیه های روزنه گشائی و راهگشائی با بیش از ۱۵۰ امضاء از سوی جناح معتدل ، و عکسالعمل تند و توهین آمیز و تخریبی جناح افراطی را به دنبال داشت .
آقای جهانگیری در برنامه « شناسنامه » صریحا گفت رهبری به ما اصلاح طلبان گفتند کسانی را که جمهوری اسلامی را قبول ندارند از خود دور کنیم .
اگر همه این موارد را بتوان نادیده گرفت مصاحبه آقای بهزاد نبوی در روزنامه اعتماد را که در سال ۹۶ و در جایگاه رئیس جبهه اصلاحات برای اولین بار رسما و صریحا اعلان کردند در داخل جبهه اصلاحات یک جناح برانداز با پوشش اصلاح طلب وجود دارد نمی توان نادیده گرفت .
جزوه آموزشی « براندازی نرم » هم در داخل جبهه اصلاحات منتشر شد .
حتما شما هم از اینگونه اطلاعات ، زیاد دارید و با اطمینان می توان گفت که شماهم مثل دیگر اصلاح طلبان می دانید که یک اقلیت برانداز با نقاب اصلاح طلبی سالها است پرچم جبهه اصلاحات را در دست گرفته و جامعه بزرگ اصلاح طلبان واقعی و حتی رهبر معنوی آن را تحت فشار تبلیغاتی و فضاسازی های حرفه ای به سمت تند روی و قرار گرفتن در مقابل نظام سوق داده و هر حرکت اعتدالی را مورد حمله و تخریب و بایکوت قرار داده اند .
شما و برخی اندیشمندان جبهه اصلاحات بیشتر از بقیه می دانید که عملکرد این اقلیت افراطی ، و بحران آفرینی های آن ها ، سرمایه اجتماعی جبهه اصلاحات را آنچنان تنزل داده که رهبر معنوی این جبهه می گوید توصیه های من دیگر روی هواداران اثری ندارد و سرلیست چهار گروه اصلاح طلب برای انتخابات تهران با وجود حمایت علنی ایشان حتی صد هزار رای نمی آورد و شکست می خورد .
حالا شما در جایگاه کاندیدا و بعداً در جایگاه رئیس جمهور چه سیاستی در قبال این گروه برانداز دارید ؟ درجبهه اصلاحات و در آستانه انتخابات به نظر می رسد با توجه به تجربیات گذشته ، برای جنابعالی در این مقطع بسیار خطیر دو راه بیشتر وجود ندارد که انتخاب هر یک از آنها سرنوشت دنیائی و آخرتی شما را رقم می زند . اگر ، راه خود را از منافقین و براندازان جدا کنید و مرزبندی خود با آنها و حامیان خارجی آنها را رسماً اعلان کنید راه صواب رفته اید ، طبیعی است که در اینصورت ، آنها در داخل و خارج کشور به شما حمله می کنند و شما از حمایت رسانه های آنها در داخل و خارج محروم خواهید شد . این محروم شدن ،شاید در ابتدا برایتان نگران کننده و تلخ باشد اما چون پیروزی و شکست شما شرافتمندانه خواهد بود نزد وجدان خود و نزد خدای خود سربلند خواهید بود . اما اگر برای پیروزی در انتخابات دوستی با منافقان داخلی و دشمنان خارجی را انتخاب کنید ، چه پیروز شوید و چه شکست بخورید سقوط کرده اید و طبق وعده قرآن ، اعمال خوب و سابقه خوب شما هم نابود خواهد شد و شما اولین و آخرین این طایفه بد عاقبت نخواهید بود .
شخصیت های بسیار خوشنام و خوش سابقه ای که به طمع متاع دنیا ، این راه بد فرجام را انتخاب کرده اند در صدر اسلام و در دوران انقلاب اسلامی بسیارند و اسامی آنها فهرست بلند بالائی است ولی برای جنابعالی که اهل دقت و اهل عبرت هستید دو نمونه کافی است .
بنی صدر در پاریس جزء اطرافیان امام(ره) بود و با هواپیمای امام(ره) به ایران آمد و وقتی با رأی بالا به ریاست جمهوری رسید مورد حمایت امام (ره) قرار داشت و سیاستمداری خوشنام و محبوب بود اما به طمع فتح همه سنگرهای قدرت و غلبه بر رقیبان ، با منافقین و نهضت آزادی دوستی کرد و نتیجه این راه غلط ،اولا نا امن کردن کشور در زمان جنگ و ریخته شدن خونها و ثانیا عزل از مقام رئیس جمهوری و پناهنده شدن به جبهه استکبار و همکاری با دشمن و حبط اعمال بود و امروز که از دنیا رفته آنقدر منفور است که هیچ کس حاضر نیست نامی از او ببرد .
نمونه دیگر ، مهندس موسوی است ، نخست وزیر دوران پر افتخار دفاع مقدس که مورد حمایت امام (ره) بود ، محبوبیت مردمی زیادی داشت ، ساده زیست و عدالت طلب بود و خود را با افتخار نخست وزیر امام می دانست ، او در تبلیغات ریاست جمهوری سال ۸۸ ، دوران امام (ره)را دوران طلائی کشور می نامید و از رهبر عزیزمان تجلیل می کرد و شعار اجرای بی تنازل قانون اساسی می داد ، اما متأسفانه به طمع رأی آوردن در انتخابات ، با منافقین جبهه اصلاحات دوستی کرد و در اثر این اقدام خطا ، با نهضت آزادی و دشمنان خارجی و اپوزیسیون برانداز همصدا شد ، نتیجه این بود که یک سال کشور را دچار نا امنی و خسارت کرد ، لطمه بزرگی به اعتبار جهانی ایران زد ، خونهائی بر زمین ریخته شد و در قدم آخر ، طی بیانیه ای از قانون اساسی و نظام و ولایت فقیه عبور کرد . او هم مثل بنی صدر ، در اثر دوستی با منافقین ، همه خدماتش در دوران دفاع مقدس را نابود کرد و حالا کسی حاضر نیست از او نام ببرد .
جناب آقای پزشکیان ،
رأی های ناشی از دوستی با منافقان و کافران وسوسه انگیز اند ولی برکت و نورانیت را از زندگیش شما خارج می کنند و سوء عاقبت را برایتان رقم می زنند ، در این صورت چه پیروز شوید و چه شکست بخورید ، بدنامی نصیب شما خواهد بود .
جبهه اصلاحات واقعی، اگرچه افول کرده ولی هنوز رأی زیادی دارد ، اصلاح طلبان واقعی و یک رنگ زیاد هستند و حتی بسیاری از آنها که ظاهرا در جناح رادیکال قرار دارند قلبا مخالف مشی افراطی و بحران آفرین پدرخوانده های برانداز هستند ، ولی هنوز جرئت ابراز مخالفت پیدا نکرده اند و رأی آنها هم در سبد شما خواهد بود ، اگر خدا بخواهد ، آراء خاکستری هم به کمک شما می آید . در این صورت با شرافتمندی و سربلندی پیروز می شوید، اگر هم شکست بخورید ، در امتحان بزرگ الهی پیروز شده اید و افتخاری بر افتخارات شما افزوده خواهد شد و با سربلندی به مجلس باز می گردید . در این صورت عاقبتی نیکو و نامی نیکو را برای خود رقم زده اید و نزد وجدان خود و خدای خود و خانواده خود و نزد همشهریان و هموطنان خود سربلند خواهید بود .
جناب آقای پزشکیان ،
کسی از شما انتظار ندارد این دوقلوهای به هم چسبیده را با یک عمل جراحی از هم جدا کنید تا هرکدام راه خود را برود ، چراکه بزرگان جبهه اصلاحات هم تاکنون توان این کار را نداشته اند و فعلا همین روزنه گشائی و راهگشائی شان قدم های شجاعانه ایست ، آنها منتظر اند تا گذشت زمان و سالخوردگی ، پدرخوانده های افراطی را اجبارا از صحنه خارج کند ، ولی از شما می توان انتظار داشت حد اقل ، از افراطی ها ئی که نظام را قبول ندارند فاصله بگیرید ، آنها را به امید رأی آوری بیشتر ، به حلقه مشاوران خود و ستادهای خود و بعداً به کابینه خود راه ندهید ، در تبلیغات انتخاباتی خود تحت تأثیر فشارها و تهدیدها و تطمیع های آنها که شما را به تند روی و مقابله با نظام و سیاه نمائی تحریک می کنند توجه نکنید ، شما وامدار آنها نبوده و نیستید . مشی شما همواره مشی مستقل و معتدل بوده ، به همان مشی اولیه خود وفادار بمانید و همکاران خود را از اصلاح طلبان معتدل که سابقه افراط و تند روی و مخالفت با نظام ندارند انتخاب کنید تا مردم در شما و تبلیغات شما و ستادهای شما ،و کابینه شما ، الگوئی زیبا و معتدل از اصلاح طلبی را مشاهده کنند .