مقاومت ملت فلسطين و دولت انقلابي حماس در غزه كمكم به مرز يكسالگي نبرد ميرسد.
جهان در اين مدت شاهد نبرد شرافتمندانه و عزتآفرين مردان و زنان و حتي كودكان و پيراني است كه در برابر نامشروعترين رژيم سياسي كه به صفت اشغالگري، جنايات جنگي، كشتار جمعي و نقض حقوق بينالملل و نقض حقوق بشر مشهور است قرار گرفتهاند.
احصاي هزينه – فايده اين نبرد حماس و دستاوردهاي به دست آمده خالي از لطف نيست.
1- قهرمانان طوفانالاقصي، جهان را به تماشاي مبارزات يك ملت مظلوم و ستمديده كه كشورش توسط اشرار جهاني اشغال شده دعوت كردند. طوفان الاقصي رونمايي از يك دولت دموكراتيك با بنمايههاي اسلامي و قرآني در يك سرزمين اشغال شده بود.
دولتي كه از حمايت تمامعيار ملت خود برخوردار است و رهبران حماس مستظهر به پشتيباني ملت خود بودند كه دست به چنين نبرد حماسي و تاريخساز زدند.
جامعه جهاني دولت غزه را يك دولت مشروع ميشناسد كه سطح مشاركت سياسي و نظامي آن در دفاع از خاك خود را به طور صددرصد دارد. جهان در نزديك به يك سال نبرد حتي يك سخن و گلايه از مردم فلسطين از دولت حماس نشنيد.
مردم غزه هيچ راهي جز مقاومت تا سرحد شهادت ندارند. هر خانه، مدرسه، مسجد و بيمارستاني ...كه ويران ميشود به حجم و قدرت ارتش آزاديبخش حماس به طور طبيعي اضافه ميشود. هر جواني كه به خاك ميافتد پرچم آزاديخواهي و رهايي از اشغالگري را به جواناني كه قلبشان مالامال از كينه و خشم و نفرت از رژيم صهيونيستي است، ميسپارد.آنها مطمئن هستند پيروز خواهند شد.
2- آن طرف نبرد بيريختترين رژيم به لحاظ صلاحيتهاي قانوني و حقوقي از نگاه روابط بينالملل است كه ماههاست در بحران نبرد طوفانالاقصي دست و پا ميزند.
آمريكا و سه كشور شرور اروپايي همه امكانات خود را پشت سر رژيم صهيونيستي گذاشتهاند كه نعش آن را سرپا نگه دارند. امروزنعش ارتش اشغالگر از شمال تحت ضربات حزبالله است.
از جنوب رزمندگان يمني و از شرق توسط گروههاي مبارز عراقي زير ضربات موشكي و پهپادي قرار دارد. در درون هم رزمندگان حماس و جهاد اسلامي در غزه و كرانه باختري رود اردن همه سرزمينهاي اشغالي امنيت و آرامش را از اشغالگران گرفتهاند.
آمريكا و اسرائيل هيچ فرمولي براي برونرفت از اين بحران كشنده جز تسليم در برابر اراده ملت فلسطين ندارند.
صنعت گردشگري رژيم صهيونيستي تعطيل و دهها هزار نفر از كشور از ترس جانشان فرار كردهاند. صدها هزار نفر شبها در پناهگاهها به سر ميبرند. دولت در متزلزلترين و ازهمپاشيدهترين وضع ممكن در حيات 70 ساله رژيم صهيونيستي به سر ميبرد.
اپوزيسيون هرازچندي به خيابانها ميآيند و به لعن و نفرين سياستهاي جنگطلبانه نتانياهو ميپردازند.
سنتكام كه از دور و نزديك امنيت اسرائيل را تبسنجي ميكند، ميگويد، فراتر از جنگ سخت، رژيم صهيونيستي گرفتار يك جنگ نرم و يك جنگ تمامعيار شناختي در درون مرزهاي خود و بيرون آن به سر ميبرد و نميداند و نميتواند چگونه آن را تدبير كند.
آنانكه روزگاري ميگفتند، ما در ناامنترين نقطه جهان امنترين كشور هستيم مدتهاست با اين انگاره وداع كردهاند. امروز رژيم اشغالگر قدس توسط خوبان عالم در جبهه مقاومت در محاصره است و از درون هم ضربات كشندهاي را دريافت ميكند.
بلندپايهگان رژيم مدام از سوي خود يهوديان ساكن سرزمينهاي اشغالي پيامهاي تهديدآميز دريافت ميكنند. جامعه يهودي امروز در اسرائيل دچار نه دوقطبي بلكه چندقطبي شديد شده است.
رژيم هيمنه اطلاعاتي و امنيتي را ازدسترفته ميبيند. اينها همه از بركات نبرد تاريخي طوفانالاقصي و ضربات محور مقاومت است و از همه مهمتر نقش ملت ايران در اين هماوردي است.
3- ترس و وحشت از تلافي ايران براساس دادههاي اطلاعاتي متقن و اسناد مشهود رسانههاي صهيونيستي ذهن مردم را در سرزمينهاي اشغالي مشغول كرده است.
اين مشغوليت زندگي روزمره و عادي را تحت تأثير قرار داده است. هيچكس نميداند چند دقيقه بعد چه اتفاقي قرار است بيفتد.
نتانياهو در مخمصهاي اينچنين مشغول عملياتي كردن راهبرد «مرد ديوانه» است. او راهي جز اين ندارد. وقتي آمريكاييها و صهيونيستها با «عقلانيت» خداحافظي ميكنند با سر در چاه «ديوانگي» سقوط مينمايند. آنها در برابر هر ضربه دهها ضربه دريافت ميكنند كه حاضر نيستند اعتراف كنند. اين خود يك فرصت است كه تهديدها عليه رژيم صهيونيستي را مضاعف ميكند.
ضربه ايران و ضربه حزبالله و احتمالا كل خطوط مقاومت به زودي فرود خواهد آمد. اين ضربه قطعا هزينه صهيونيستها در طي طريق «ديوانگي» افزايش خواهد داد.
صهيونيستها ديگر نميتوانند در پشت ديوارها ، امن و راحت زندگي كنند. اين بخشي از ضربه و مجازاتي است كه در انتظار آن به سر ميبرند.