مرگ طلبی نوتکفیری، تکفیری و چپ، کور و قلّادهای و تقلیدی است و عشق به جهان، انسان و فکر و حتی عشق به خدا در آن جایی ندارد. حاصل شستشوی مغز یا مغزسپردگی و نه دلسپردگی است.
حتی خدا برای تکفیری ها یک شیئیت یا چیزی شبیه به بت است که باید کاملا او را در زمین محقق و مجسم کرد. گویی خدای آنان جسم یافته است. روح یا معنا و معنویت در این نگاه، غایب است.
تلاش گروهی مانند داعش برای برپایی جهنم و مجازات آن چه آنها گناهکاران می خواندند، دنیوی کردن و سکولارکردن جهنم اخروی یا به زبان دیگر، بی ایمانی به جهنم آن جهانی بود. گویی می گویند جهنم را باید در همین دنیا بنا کرد. این تلاش شبیه تلاش ها چپ هایی بود که در پی برپایی بهشت بی طبقه در این جهان بودند.
با ارجاع به سبد سه گانه معارف اسلام یعنی سبد اعتقادات، سبد اخلاق و سبد احکام، باید بگویم تکفیری ، تفکری نیست. به نزد تکفیری ها تفکر که در سبد اعتقادات جای می گیرد و عرفان که در سبد اخلاق قرار دارد، جایی ندارد بلکه آنها عمدتاً ناظر به احکام و حتی فروتر از این، احکام و فرامین فرمانده خود دست به انتحار و اقدام می زنند. تأکید مطلق آنها بر فقه و احکام که متعلق آنها ظواهر و جوارح است و به جوانح (باطن) راهی ندارد، سبب ظاهر گرایی، عقل ستیزی و عرفان ستیزی و سرسپردگی آنها شده است.
نزد چپ های کلاسیک نیز که گرایش مارکسیستی داشتند و نمونه آنها را در سازمان های اتحادیه و التقاطی در ایران هم دیده ایم، هرچند شاهد سواد و مباحث فلسفی بعضا عمیق هم بودیم، اما عرفان و عشق جایی در دستگاه نظری و عملی آنها نداشت.
اما شهادت طلبی در مکتب اسلامی چطور؟ شهادت طلبی شهید حاج قاسم سلیمانی چطور؟ این شهادت «تفاوط» دارد. محصول همزمان اعتقاد(تفکر)، اخلاق (عرفان) و احکام است. حاصل شستشوی قلب است نه شستشوی مغز.
گفتیم تفاوط دارد یعنی متفاوت تر از متفاوت است. یعنی با تفاوت معمول و روزمره فرق دارد.
شهید سلیمانی دانش آموخته فلسفه هم بود اما فراتر از این خودش اهل فلسفه ورزیدن بود و نگاهی عمیق و فلسفی و همزمان اخلاقی -عرفانی و فقهی به موضوعات داشت.
کلام گیرای او تنها حاصل خطابه یا توان رتوریک و سخن وری نبود بلکه محصول استدلال، قیاس، واقع بینی و صدق بود؛ صدقی که شامل صدق فلسفی و صدق اخلاقی یا همان صداقت می شد.به این سان، او شهد شهادت بود و نمادی از شهادت اصیل شیعی.
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.