«آیا مادر خوبی هستم؟»
اثر: دکتر عبدالحسین رفعتیان
ناشر: قطره؛ چاپ ششم 1397
117 صفحه ، 10000 تومان
****
مهمترین دغدغه و چالشی هر مادری در رابطه با پرورش فرزندش این است که آیا به اندازه کافی نیازهای جسمی و روحی کودکش را بر آورده کرده است یا خیر؟ این نگرانی همواره اغلب مادران را چنان از لحاظ روانی درگیر خود میکند که به عنوان تشویشی ذهنی قدرت تشخیص درست ونادرست ها را از آنها میگیرد چراکه مادران در طول زندگی خود را مسئول مسایلی میدانند که کودکانشان با آنها دست به گریبانند. از همین روست که اغلب هم خود را مقصر خوب یا بد شدن فرزندانشان می دانند و تمام هم و غمشان این است که چطور میتوانند بهترین ها را به کودکشان هدیه کنند. اغراق نکرده ایم اگر شروع دغدغه مادر بودن را حتی در دوران قبل از بلوغ حتی در میان عروسک بازی های دختران کم سن و سال بدانیم.
این نگرانی ها چالشی نیست که مختص قشر خاصی از زنان جامعه باشد، بلکه هر مادری با هر جایگاه اجتماعی و فرهنگی که دارد، همواره درگیر این مسائل است و سوالات بسیاری را در این باره در ذهن دارد. درستی این مسئله زمانی برایمان روشنتر میشود که با مادران هم صحبت میشویم زیرا پیش از آنکه خویشتن را موجوی مجرا متصور شوند، مادری میدانند که گویی تنها به این دلیل متولد شده که کودکش را به جایگاه خاصی در زندگی برسانند.
پاسخ بسیاری از این پرسشها درباره مادران و وظایفی که دارند، همچنین دغدغه های آنها در قبال فرزندانشان و تربیت آنها را در کتاب «آیا مادر خوبی هستم؟» نوشته دکتر عبدالحسین رفعتیان که نشر قطره به چاپ رسانده یافت. کتابی کاربردی و سودمند که به واسطه همین ویژگی اش در مدت کوتاهی چندین نوبت تجدید چاپ شده است.
مولف در مقدمه کتاب برای تاکید روی اهمیت مباحث مطرح شده در کتابش مینویسد: «یک جامعه زمانی امن و سالم و با ثبات خواهد بود که افراد آن در خانواده ای رشد کنند که از امنیت و ثبا ت کافی برخوردار باشد.» او همچنین در تعریف مادر خوب می نویسد: «مادر خوب به اندازه کافی و بنا بر مقتضیات سنی ، توانایی ها ونیازهای فرزندش را در کنار او حضور دارد و نیازهای فرزندش را در زمان مناسب و پس از درخواست او، و به شیوه ای مناسب رفع میکند. «مادر خوب» کسی است که خودش به بلوغ عاطفی رسیده است و برای پرورش دادن یک کودک سالم آماده است و هویت فرزندش را به عنوان یک شخص مجزا و مستقل به رسمیت میشناسد.»
متن این کتاب حاصل چندین جلسه مصاحبه با دکتر رفعتیان است که نهایتا به شیوه پرسش و پاسخ تنظیم شده است. استفاده از این شیوه برای تنظیم محتوای «آیا مادر خوبی هستم؟» به گفته ویراستار کتاب از آن روست که هم ملموس تر باشد و هم ذهن خواننده را بیشتر درگیر خود کند. کتاب از علاوه بر مقدمه مولف و مقدمه ویراستار از هفده فصل تشکیل شده است که عناوین آنها از این قرار است: مادر خوب؛ بلوغ عاطفی؛ مادر و فرزند؛ دو فرد مستقل؛ نگاه مادرانه؛ مادر کافی؛ ارتباط حسی – تنی؛ ماندن یا رفتن؛ مسئله این است؛ مادر شدن آمادگی میخواهد؛ مادر و باورهایش؛ به جا آوردن احساسات؛ مدیریت احساسات؛ بها دادن به احساسات کودکان؛ تنبیه تثبیت کنندهی مرزگذاری؛ آسیب های مرزگذاری افراطی؛ مادر خوب همیشه حضور دارد و کلام آخر.
کوتاهی فصل های کتاب باعث شده مخاطب بتواند در هر نشست کوتاه یک یا چند فصل از کتاب را بخواند، بخصوص که شیوه تنظیم گفتگو محور کتاب و لحن ساده و روان آن خواننده را به راحتی با کتاب همراه میکند، چرا که بیان دکتر رفعتیان به شکلی ساده و همه فهم به آنان کمک میکند تا پاسخ سوالات بسیاری را که سالها ذهن آنها را به عنوان مادرانهشان را درگیر کرده بود، بیابند. شاید از همین روست که کتاب در مدتی کوتاه به چاپ ششم رسیده است.
نویسنده کتاب در این هفده فصل کوشیده به معیارهای یک مادر خوب اشاره کرده و همچنین به شناسایی و تبیین ابزارهایی که یک مادر برای رسیدن به چنین جایگاهی در اختیار دارد بپردازد. او می کوشد با بیانی همه فهم دست روی معیارهایی بگذارد که در مجموع شاید با تصویری که اغلب مادران از یک مادر خوب که از بلوغی عاطفی برای پرورش دادن کودکی سالم نیازدارد، متفاوت باشد. اما در این رهگذر این مهم را فراموش نمی کند که به توضیح نکاتی بپردازد که در راستای اصلاح باورهای نادرستی که بسیاری از مادران در این رابطه برخوردارند، نقشی تعیین کننده دارد.
دکتر رفعتیان درفصل آخر کتاب چکیده مهمترین مطالب مطرح شده در هفده فصل کتاب را به صورت جملاتی کوتاه در اختیار مخاطب قرارداده است. این جملات قصار کوتاه میتوانند آنچه را که مخاطب در فصول مختلف خوانده دوباره در ذهن او یادآوری کند و یا حتی برای مادرانی که فرصت خواندن کامل کتاب را نداشته اند پیشنهادهایی سازنده ارائه کند و تشویقی باشد برای خواندن خود کتاب تا بیشترین بهره را از آن برگیرند.