«به تو که هنوز زاییده نشدهای»
(سرگذشت یک ژنشناس)
نویسنده: آلبر ژکَّر
ترجمه: اصغر عسکری خانقاه
ناشر: علمی و فرهنگی؛ چاپ اول 1397
200 صفحه ؛ 12000تومان
****
آلبر ژکَّر، نویسنده و داشمند شهیر فرانسوی در 23 دسامبر سال 1925 در شهر لیون فرانسه به دنیا آمد و تا تاریخ 11 سپتامبر 2013 که در سن 87 سالگی در خانهی خود در پاریس درگذشت، رشتههای دانشگاهی بسیاری را خوانده و مقالات و کتابهای بسیاری نوشته است. او که در دو رشتهی ریاضیات و فلسفه از دانشگاه فارغالتحصیل شده بود، بعدها در اِکول پلیتکنیک فرانسه نیز خواندن رشتهای در رابطه با راهاندازی و کنترل کارخانههای دولتی را به پایان رساند. این دانشمند چپگرا و ضد کاپیتالیسم که آثار بسیاری در شرح و دفاع از کرامت انسانی و احترام به انسانها بدون توجه به رنگ و نژاد و قومیت و ملیت و مذهب آنان نوشته است، رویکرد فکری خود را در انجمنهای فعال در طرفداری از محیط زیست، ضد نژادپرستی و مبارزه با اهداف پوچ سرمایهداری از جمله مخالفت با مصرفگرایی و... تقویت کرده است. پس از چندین سال کار و فعالیت در وزارتخانههای مهم و شرکتهای بینالمللی در فرانسه، برای ادامهی تحصیلاتش در رشتهی ژنشناسی انسانی و بیولوژی انسان به دانشگاه استنفورد رفت. ژکَّر با گنجینهی عظیم و عمیقی حاصل از خواندن رشتههای دانشگاهی مختلف و فعالیت در زمینههای تخصصی متنوع، فعالیتهای فرهنگیاش را در قالب نوشتن کتابهایی از علوم مختلف برای عامهی مردم پیش برد. در این کتابها او کوشیده است تا با تلفیق علوم مختلف از ریاضیات و فلسفه گرفته تا علوم تجربی و با رویکردی انسانگرایانه، نظریاتش را در مورد انسان و برابری حقوق انسانها ارائه دهد.
در کتاب «به تو که هنوز زاییده نشدهای» یا «سرگذشت یک ژنشناس» نیز که در قالب نامهای طولانی به یکی از نوادگان خیالی و احتمالی آیندهاش نوشته شده است، از موضوعات مختلفی حرف میزند که به نوعی دغدغههای او و بسیاری از مردم جامعهاش هستند: «آنان که از نظر علمی پیشی گرفتهاند، همچنین بدون شک توقفی را در مفهوم آنچه مناسب «موجودات زنده» بوده است خواهند شناخت. قرن بیستم مسلما تطوریافتهی این تفکر است که ما انسانها از انواع گوناگونی ساخته شدهایم. این تفکر دلیلی به همراه دارد که نشان میدهد این انواع پایان یک دوره از تطور و تحول بودهاند: و هر یک از آنها شاخهای از درخت توارث (سلسله نیاکان) را که شامل مجموع موجودات زنده است، به نمایش میگذارد. برای تصدیق این که این مسأله به طور طبیعی در نوع خاص ما انسانها گسترده شده است، مبارزه برای القای این دیدگاه به همان نسبت بسیار سخت و مخالفتها بسیار با خشونت بیان میشدند.»
در حین سخن گفتن از این موضوعات جهتگیریها و موضعگیریهای سیاسی و اجتماعی ژکَّر نیز آشکارند. این موضوعات بسیار متنوع که دامنهی وسیعی از مسائل سیاسی و اجتماعی روز جامعه را شامل میشوند، به صورت مجموعهای بدین شرح در قالب فهرست کتاب آمدهاند: انقلابها، یک روز از زندگی من، فضیلت طغیان، ستایشی از عدم فرمانبرداری، نگاهی نو، عالم هستی سرنوشتی دارد، زندگی دیگر قابل توصیف نیست، منطق دیگر خودکامه نیست، پیشرفتهای فنی و توسعه، امکان خودکشی جمعی، دستکاری شخص زنده، پایان سیاره، او باز یافته است، شکنجهی مرگ (حکم اعدام)، جاودانگی، از مرگ من به مردن من، زیستن، دختر یا پسر، چند یادآوری از درسهای زیستی تو، جنسیتها و نقشهای آنان، ژنتیک و تقدیر، به سوی برابری، رقابت علیه ورزش، جام جهانی، چرا باید برد؟، ورزش و استفاده از مواد مخدر (دوپینگ)، ورزش_مردم، کدام وطن؟، فرانسه، اروپا، مدیترانه، بین خام و آگاهی، آسایش غیرفعال باور و دانسته، توقع بیش از حد دانایی، باروری الگوها، از تحقق تا اقدام طرح، محلهی بنبستها، بنبست پایانی، بنبست نظریههای اقتصادی، بنبستی از نزدیکبینی آزادیخواهانه، بنبست ارزش، بنبست یکبعدی، بنبست سوداگران مالی، بنبست بیکاری، کدام طرح، به سوی کدام هدف؟ ساختن اشخاص، تجربهای ناموفق، چندآزمایش پراکنده، یک طرح: تعلیم و تربیت (آموزش).
آلبر ژکَّر، کتابهایش را در زبان مبدأ (فرانسه) به نثری سلیس و روان و قابلفهم برای عامهی مردم مینوشته تا جایی که یکی از اهداف نوشتنش عامیسازی دانش و قابلفهم کردن مطالب پیچیده بوده است به نحوی که از ژنشناسی تا سیاست، از فیزیک تا تحلیل روابط اجتماعی در جامعه را، برای مردم عادی و به زبان آنها بنویسد. در «به تو که هنوز زاییده نشدهای» نه تنها اثری از زبان ساده و بی پیرایهی نویسنده دیده نمیشود، بلکه ترجمهی حاظر در درک و انتقال مفهوم و معنای متن بسیار ضعیف است. معادلهای فارسی واژگان بدون توجه به معنای واژه در متن اصلی انتخاب شدهاند و در فصلهای مختلف کتاب برای واژگان ثابت و پرتکرار از معادلهای متعدد و گاه بیربط استفاده شده است. به علاوه از پیوستگی و انسجام مطالب نیز در ترجمهی کتاب اثری دیده نمیشود. تا جایی که خوانش را برای خوانندهی فارسیزبان که با ترجمهی کتاب و نه با متن اصلی روبهروست، دشوار میکند. در واقع نثر کتاب در زبان مقصد (فارسی) با زبان مبدأ تفاوت فاحشی دارد؛ میتوان گفت که بازسازی معنا در زبان مقصد با موفقیت انجام نشده است.