بدون تردید، جامعه حساسیت بسیار زیادی در خصوص بکارگیری خویشان و آشنایان توسط مدیران حکومتی دارد. این حساسیت تا حدی است که حتی اگر استثنائاً بکارگیری اقوام توسط یک مدیر، بر اساس صلاحیت های فردی و علمی و تجربی آن فرد باشد، اما جامعه و افکار عمومی از پذیرش آن امتناع میورزد و همچنان با دید تردید و ظن به آن مینگرد.
این حساسیت بالای افکار عمومی، هم ریشه تاریخی در تسلط قرنها نظام های پادشاهی در کشور و حکومت خاندان ها و هزار فامیل و اشرافیت و اریستوکراسی دارد و هم ریشه در سطح انتظارات مردم از حکومت اسلامی در بعد از پیروزی انقلاب. به همین دلیل و به علت حساسیت افکار عمومی جامعه ایرانی، به مدیران توصیه شده است که از انتصاب نزدیکان و اقوام در پست های مربوط به آن دستگاه اجتناب نمایند هر چند آن فرد توانا و صالح هم باشد.
مدتی قبل و به دنبال انتخاب آقای دکتر زاکانی به ریاست مرکز پژوهشهای مجلس، خبری مبنی بر انتصاب آقای فیاضی (برادر داماد ایشان) به عنوان معاون ایشان در این مرکز منتشر شد .بررسی های کلی نشان میداد اصل خبر درست است والبته تعجب برانگیز .
این اقدام صرف نظر از ذیصلاح بودن و یا نبودن فرد منصوب، به دلیل حساسیت های جامعه نگرانی هایی را در میان دوستداران نظام به وجود آورد .
بر این اساس الف، طی نامه ای منتقدانه موضوع را با جناب زاکانی مطرح و خواستار ارايه توضیحات لازم شد . قرار شد این موضوع در جلسهای رسانهای مطرح و توضیحات آقای زاکانی شنیده شود . این جلسه روز ۱۴ مهر ماه1399 به دعوت آقای زاکانی در مرکز پژوهش های مجلس تشکیل و مدیران رسانههای مختلف برای گفتگو درباره رویکردهای جدید این مرکز با آقای زاکانی گفتگو کردند .
مدیر مسول الف نیز در این نشست موضوع این انتصاب در مرکز را مطرح و بار دیگر خواستار توضیح ایشان شد.
آقای زاکانی گفت: آقای فیاضی که شما به آن اشاره کردید و نامهای هم از الف نوشته بودید دوست ۲۵ ساله من است. در حقیقت این دوست قدیمی من بود که برادرش را به ما برای دامادی معرفی کرد. من از طرح این مسئله در رسانه ها تعجب کردم . او آدم قوی است. این موضوع هم هیچ منطق دینی و عقلانی ندارد (که فردی توانا را چون نسبت دارد بکار نگیریم )مگر اینکه فرد ضعیف باشد که در آنصورت چه غریبه باشد چه آشنا فرقی نمیکند.
با این توضیحات دکتر زاکانی و دفاع ایشان از انتصاب مذکور ناگزیر از توضیحات زیر هستیم که پیش از این برای ایشان ارسال کرده بودیم .
1- برای امثال آقای زاکانی که بحمدلله در عرصۀ مبارزه با انواع فساد، مانند: رانتخواری، دزدی، سوءاستفاده از قدرت، فامیل بازی، رفیق بازی، قبیلهگرایی سیاسی و ...، عمر و آبرو گذاشتهاند؛ بسیاری از مکروهات، حرام؛ و بسیاری از مستحبات، واجب است.
و ناگفته پیداست که اجتناب از موضع تهمت برای مبارزین با فساد عموماً، و برای ایشان خصوصاً؛ امری حیاتی است که غفلت از آن، ممکن است تمامی تلاشها در مبارزه با فساد، رانت و تبعیض را هدر دهد و دفاع از مبارزان و مدعیان این راه را سخت و بسا ناممکن سازد .
لذا این انتظار- یعنی عدم بکارگیری خویشان- از سوی مدیران حکومتی که مظهر و نماد تفکر انقلاب و اسلام و مبارزه با فساد هستند، به مراتب بیشتر است.
2- آشنایی طولانی مدت ایشان با جناب آقای فیاضی (دوست قدیمی و برادر داماد)، هم نمیتواند توجیه کنندۀ انتصاب وی به معاونت مرکز پژوهشها بشود. چرا؟ برای اینکه آقای زاکانی را در موضع تهمت قرار میدهد! و - خدای ناکرده - از حَیّزِ انتفاع ساقط میکند، از تأثیر گذاری در مسیر مبارزه با فساد میکاهد و رسانههای پیشرو در فسادستیزی را به چالش میکشد.