مدت زمان زیادی از حصول توافق آتشبس در جنگ غزه و اجرایی شدن آن و آغاز روند مبادله اسرا میان حماس و رژیم اشغالگر قدس نمی گذرد. رویدادی که توجهات منطقه ای بین المللی زیادی را به خود جلب کرده و تحلیل و تفسیرهای مختلفی با محوریت آن ارائه می شود.
هر چه فلسطینی ها شادی می کنند و تحلیلگران و مفسران مختلف از اقصی نقاط جهان اذعان دارند که مقاومت فلسطین پیروز جنگ غزه شد، صهیونیست ها تکانه های شکست را به وضوح حس می کنند. به عنوان مثال، از زمان قطعی شدن توافق آتشبس شاهد بودهایم که شماری از متحدان نزدیک نتانیاهو در دولت ائتلافیاش نظیر ایتامار بن گویر وزیر امنیت داخلی صهیونیست ها یا بزالل اسموتریچ وزیر دارایی اسرائیل، از کابینه نتانیاهو استعفا داده اند. در عین حال، در سطوح مختلف، چهره های ارشد نظامی اسرائیلی نظیر هرتزی هالوی فرمانده ارتش و یا روسای نهادهای اطلاعاتی این رژیم نظیر رئیس شاباک نیز از استعفای خود سخن می گویند.
نکته قابل تامل اینکه گفته می شود کمیته حقیقتیاب عملیات هفتم اکتبر و جنگ غزه نیز تشکیل خواهد شد و این مساله می تواند حتی موجب بازداشت نتانیاهو نخست وزیر صهیونیستها شود. تقریبا اغلب نشریات اسرائیلی نیز به صورت مستقیم یا غیرمستقیم شکست در قالب جنگ غزه را پذیرفته اند و به آن اقرار کرده اند. با این همه، نکته قابل توجه این است که توافق آتش بس جنگ غزه در شرایطی حاصل شده که همانطور که جو بایدن رئیس جمهور سابق آمریکا گفته، طرح این توافق چند ماه قبل نیز ارائه شده بود و نتانیاهو و کلیت مجموعه حکمرانی رژیم صهیونیستی آن را رد کرده بودند.
حال در این نقطه این سوال مطرح می شود که چه شد که نتانیاهو که در قالب چندین ماه مذاکرات آتشبس همه نوع کارشکنی را کرد و مانع از توقف جنگ و خونریزی شد، به یکباره تغییر رویکرد داد و توافق مذکور را پذیرفت؟توافقی که جز شکست و خفت برای او و اسرائیل ندارد. به نظر می سد برای پاسخ به این پرسش باید دو نکته را مد نظر داشت.
اول اینکه نتانیاهو و دستگاه های اطلاعاتی صهیونیست ها و دیگر قدرت های غربی به عینه به این جمع بندی رسیدند که اسرائیل توانایی پیروزی در جنگ غزه را ندارد. به طور خاص نهادهای اطلاعاتی غربی در گزارشی که اخیرا منتشر شده و در جهان بازتاب داشته اعتراف کرده اند که شمار رزمنده های حماس و دیگر گروه های مقاومت فلسطینی، به دوره قبل از عملیات طوفان الاقصی رسیده است! در عین حال، در مناطقی که صهیونیست ها مدت هاست مدعی اشغال و تسلط بر آن هستند نظیر جبالیا در شمال نوار غزه نیز همچنان حماس حاکم واقعی است و صهیونیست ها متحمل تلفات سنگینی می شوند.
در واقع، هر جایی که صهیونیست ها مدعی تصرف آن بودند، به یک جهنم تمام عیار برای آن ها و سربازانشان تبدیل می شد. بگذریم که حماس سازوکارهای فرماندهی نظامی خود و شبکه تونل های زیرزمینیاش را نیز ترمیم و همچنان حفظ کرده است. از این رو، نتانیاهو دیگر سرمایه سیاسی و توان کافی برای ادامه دادن به جنگ غزه را نداشت.
نکته دوم اینکه به نظر می رسد سطح فشارهای داخلی و بینالمللی به نتانیاهو برای پایان دادن به جنگ غزه نیز اوج گیری قابل توجهی داشته است. چه افکار عمومی داخل اراضی اشغالی و چه افکار عمومی منطقه و جهان، در طی ماه های گذشته با دست زدن به اقدامات مختلف، اعتراض خود علیه رویکردهای نتانیاهو و دولتش در قالب جنگ غزه را ابراز کرده اند. مساله ای که به تصویر صهیونیست ها در محیط بین المللی آسیبهای جدی را وارد کرده است. کافی است توجه داشته باشیم که نخست وزیر صهیونیست ها اکنونی با حکم دیوان لاهه یک جنایتکار جنگی است یا نظامیان این رژیم در خارج از اراضی اشغالی به دلیلی ارتکاب به نسل کشی و جنایت تحت تعقیب هستند. در عین حال، ساکنان اراضی اشغالی نیز در سفرهای خارجی خود نظیر آنچه چند ماه قبل در ماجرای حادثه در آمستردام شاهد بودیم، به دلیل اوج گیری تنفر بین المللی از آن ها، به هیچ عنوان امنیت ندارند.
از این رو، وقتی شرایط داخلی، منطقه ای و بین المللی به نفع صهیونیست ها نیست و ادامه کمک های قدرتهای غربی به اسرائیل نیز به شدت پُرهزینه شده و دولت های غربی توان تحمل این موضوع را ندارند، کاملا طبیعی بود که نتانیاهو به شکست در جنگ غزه اعتراف کند و به توافق آتش بس تن بدهد. همان کسی که مدام رجز پیروزی در جنگ غزه و علیه مقاومت را سر می داد!
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.